تبیان، دستیار زندگی
عشق و علاقه به همسر، از یک سو مهمترین عامل بقا و شیرینی زندگی مشترک است و از دگر سو، عاملی برای تحمل سختی ها و مصائب احتمالی در زندگی. متاسفانه، گاهی معنای این دوست داشتن سوءتعبیر می شود و به صورت شق زیبایی از جلوه آزار و اذیت دیگری نمایان می گردد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : نسرین صفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این عشق است یا جلوه ای نو از آزار؟


عشق و علاقه به همسر، از یک سو مهمترین عامل بقا و شیرینی زندگی مشترک است و از دگر سو، عاملی برای تحمل سختی ها و مصائب احتمالی در زندگی. متاسفانه، گاهی معنای این دوست داشتن سوءتعبیر می شود و به صورت شق زیبایی از جلوه آزار و اذیت دیگری نمایان می گردد.

بدبینی

به بهانه ی دوست داشتن، محبت و علاقه به همسر،  شریک زندگی مان را در زندانی از باید و نباید ها محصور می کنیم؛ به خود اجازه می دهیم به دفعات متعدد به او تلفن کرده  و یا از او سوال کنیم که « کجا بودی »،« چکار کردی »  « کی می‌آیی؟ » و...

با گذشت اندک زمانی، متهم این زندانی، از شک  وتردید و  توبیخات مدام  زندانبان عاصی شده و اظهارخستگی و درماندگی خواهد نمود و اندیشه گریز ازحصار بدبینی این زندان و زندانبان تمنای تمامی لحظات زندگی اش خواهد شد.

از همان روزهای نخستین زندگی، رگه‌هایی از بدبینی در روابط زوج قابل مشاهده است. زوجین جوان، بالاخص خانم ها، در اوایل آشنایی و یا سالهای ابتدایی ازدواج، تماس های مکرر،سوال و جواب های بی مورد همسر و رفتارهای از این قبیل را (مثلا، تماس مکرر ،در طی روز، یک مرد به نامزدش و پرسش مودبانه «کجا هستی؟ می‌خواستم احوالت را بپرسم»)، به اشتباه، عشق و علاقه شخص مقابل تعبیر نموده و بدان توجه چندانی نمی‌کنند غافل از آن که، علاقه مندی و دوست داشتن نیز همانند هر موضوعی ، قواعد خاص خود را دارد.  احساساتی بدین سان مهیج و جالب، نه تنها مناسب نیست بلکه مسبب اصلی جدایی عاطفی همسران از یکدیگر در زندگی مشترک می باشد و  در آینده ای نه چندان دور،کانون گرم خانواده‌ را با مشکلات عدیده ای مواجهه خواهد نمود.

برخی، داستان عشق خود را با بعضی از شخصیت های قصه ها و فیلم ها همانند دانسته و تشابه مثل می کنند اما با چشیدن طعم تلخ فراز و نشیب های عشق نا پخته، به این عبرت دست می یازند که زندگی مشترک با رمّان ها و فیلم های عاشقانه تفاوت فاحشی دارد.

عشق بعد از ازدواج، محصول زمان است و با آرامش و درک متقابل، به بالندگی و اوج می رسد و اعتماد به همسر، زمینه اصلی عشق است و دو نفری که نسبت به هم علاقه مند و  متعهد می باشند با وجود فرسنگ ها دوری، تنها  یک نفر را دلمشغولی ذهنی خود می دانند و در همه حال و احوال به او می‌اندیشند و لاغیر. انحصار طلبی مطلق، زمینه ای برای تقویت حس حسادت است که اگر ناشناخته باقی بماند و ریشه های ستبرش را بیش از بیش بپروراند بی شک مهمترین عامل سو ظن و عدم اعتماد در زندگی زناشویی خواهد بود.

یکی از شایع‌ترین علت مراجعه زوجین به مراکز مشاوره، اختلالی است تحت عنوان بدگمانى و سوءظن‏

فرد بدبین تفسیر غلطی از رفتار دیگران دارد، احساس همیشگی او بر آن است که هر چیزی که می‌بیند و می شنود با آن چیزی که در پشت صحنه است تفاوت دارد ، به واقع این رفتار از یک احساس مثبت  نشات نمی گیرد  و فرد بدبین حتی خوبی را نیز  بد تفسیر می کند

ابتلا به این اختلال در خانم ها شیوع بیشتری دارد اما در آقایان شدیدتر و مشکل‌ساز است و پیامدهای خطرناک‌تری به همراه دارد؛ بیشترین میزان مراجعه از جانب زنان به ستوه آمده ای است که دیگرتاب تحمل شكنجه و عذاب‏روحى اتهامات همسر را نداشته و این متهم بیگناه،  به  ناچار برای رفع آن، دست آویز مشاوران می شود.

برخی از زوجین، رابطه زن و شوهری را با رابطه پلیسی اشتباه گرفته اند؛ در چنین رابطه ای یکی از زوجین متهم و دیگری بسان  پلیسی می باشد که در همه احوال به دنبال خلاف‌کار است و اعمال و حركات همسرش را تحت نظر می گیرد.

فرد مبتلا، بى‏جهت نسبت ‏به همسرش بدبین می باشد، نگاهی بدبینانه به تمامی رفتارها و گفتار همسر دارد، بهانه‏جویى و ایرادگیری می کند، همچون سایه ای در تعقیب همسر است و زندگی همسر را محصور به  محدودیت های خود می کند . از نظر چنین فردی، هر گونه پاسخدهی رفتاری و کلامی همسر، حتی در قبال سخت گیری ها و تعصبات غلط و توهمات بیجای وی، مترادف با خیانت همسر قلمداد می شود و او را بر آن وا می دارد برای اثبات ادعای بی منطق خود از در و دیوار شاهد و قرینه پیدا كند و در نهایت،  متعاقب چنین مراقبت های افراطی و تحت نظر و سیطره  دیگری بودن ، آسایش و اطمینانی که  لازمه زندگی سالم  است رخت بربسته و زندگی به  کام فرد و خانواده‏ تلخ می شود.

بدبینی

روان شناسان عوامل چندی را در بروز  بدبینی بین همسران موثر دانسته اند که در ذیل به آنان اشاره می نمائیم:

حسادتها

برخی از روان شناسان معتقدند ، بدبینی اول بار، از یک حسادت ساده شروع می‌شود. مثلا، مردی پس از برگشت از یک مهمانی به همسرش می گوید: « تو مرا دوست نداری،  در مهمانی، اصلا به من توجه نمی‌کردی و مرا نمی دیدی ،  انگار به دیگران( شاید اسم فرد خاصی نیز ذکر شود) بیش از من علاقه مندی ».

تمنای دیگری به طور مطلق و خواهان کسب محبت انحصاری همسر برای خود ، تا حدی طبیعی است؛ اما اگر این احساس، از حد معمول پا را فراتر بگذارد، باعث ایجاد آشفتگی در روابط زن وشوهر شد.

حسادت و حس اینکه همسرم به دیگران، بیش از من بها می دهد ؛ تدریجا به افکاری با رنگ و بوی پارانوئیدی(شک و بدگمانی ) تبدیل می شود و متعاقب آن، فرد به انجام رفتارهای جنون آمیز و دور از ذهنی مبادرت می ورزد تا بدین طریق، مرهمی برای تسکین  و فروکش کردن زبانه های شعله ور آتش حسادت  خود دست یابد؛ لذا، عدم کنترل  و پرورش افراطی این حس ،مشکلات عدیده ای را برای ارکان اصلی  زندگی و کیفیت آن وارد می سازد.

غیرت و تعصب افراطی

برخی از روان شناسان، تعصب و غیرت افراطی را منشاء سوء ظن‌ها تلقی می نمایند و اظهار می دارند، گاهی یکی از زوجین ،از واقعیات  وجودی و شخصیتی دیگری بی خبر است و تحت شرایط مختلف، همسر را متهم  به ایجاد فساد در حیات خانواده و مسبب درد و آلام خود قلمداد می کند و این اندیشه  کاذب" تلاش همسر برای کنار زدن او" توبیخات مکرر و آزارهای روانی متمادی را  برای هر یک از طرفین رقم خواهد زد.

بیماری‌

روان شناسان معتقدند بدبینی و سوءظن، بدون وجود قراین مبرهن و مشخص برای اثبات، خود بیماری تلقی می شود. وجود برخی از بیماری‌های روانی ،علت  اصلی سوءظن و بدبینی های افراطی است ؛مثلا،گاهی بدبین، فردی وسواسی است که برای فرار از مشکلاتی که روح و روانش را درهم  می فشرد، گرفتار این اعمال می شود . نازپروردگی ،بی‌حوصلگی‌ها، ناراحتی های عصبی، مصرف برخی از داروها و مواد، و ... فرد را مستعد این بیماری مهلک می کند.

غالبا افراد بدبین، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نمی باشند و هر گونه مواجه همسر با دیگران را تهدیدی حیاتی در سلب علاقمندی  و توجه همسر بر خود می پنداراند که غالبا  این ترس را نیز با مفهومی به نام عشق و علاقه پنهان می کنند

اعتماد به نفس پایین

غالبا افراد بدبین، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار نمی باشند و هر گونه مواجه همسر با دیگران را تهدیدی حیاتی در سلب علاقمندی  و توجه همسر بر خود می پنداراند که غالبا  این ترس را نیز با مفهومی به نام عشق و علاقه پنهان می کنند ، در حالی که ما حصل عشق راستین، امنیت و آرامش است نه نگرانی و تنش روز افزون. 

ساده اندیشی و تحت تاثیر محض دیگران بودن

متاسفانه برخی از زوجین، ساده اندیش و خامند و به شدت تحت تاثیر گفته های بی منطق و حتی گاها حسادت مابآنه اطرافیان قرار می گیرند و به تحریکات و ایجاد آشفتگی آنان در زندگی شان پاسخ مثبت داده و به دست خود تیشه به ریشه آرامش زندگی شان زده و آتش خانمان سوز بد بینی و سوءظن را به  کانون گرم خانواده به ارمغان می آورند.

بدبینی

عقده‌ها و محرومیت‌ها و سابقه تلخ درزندگی (علی الخصوص در دوران کودکی)

گاهی عقده‌های روانی و محرومیت‌های مربوط به دوران گذشته  و تجارب تلخ زندگی، علت بدبینی و شک است. تجربه و لمس برخی از پیشامدهای نه چندان خوشایند ( چه شخصی و چه در دیگران)، بستری را برای  حساسیت و احتیاط  افراطی فراهم می آورد و فرد را راجع به آن مهم،  نسبت به همسر بدبین می سازد.

خودخواهی‌ها و ماجراجوئی‌ها

ماحصل نهایی وجود دو خصیصه ،خودخواهی و ماجراجویی، چیزی جز اندیشه  سودمند طلبی محض برای خود و  بی پروایی نخواهد بود که به موجب آن فرد تنها به اقتضاعات حال اندیشیده  و فکر خود را اصلح ترین  پنداشته و بر آن اساس ،با دیگران برخورد می نماید و تخطی دیگران از این اوامر حتمی الواقع و به جا، به منزله خیانت به آنان در نظر گرفته می شود  که متعاقباً بدبینی و شرارت بر این اندیشه  خام خیانت دامن زده و بالاخره، بدین ترتیب است که زندگی بر طرفین تیره و تار می شود.

ادامه این مطلب را در مقاله " انحصار شش دانگ قلب همسر ممنوع! " در روزهای آینده مطالعه کنید.

نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.