درمان همه دردها بوسیله قرآن
این کتاب مداوا کننده، هم جهل و ناآگاهی های ما را – که خطرناک ترین بیماری درونیِ انسان است- با عقل و حکمت، درمان میکند و هم اضطراب و نگرانی ما را با آرامش و ثبات، برطرف میسازد و هم یأس و ناامیدی و سرخوردگیهای ما را با امید و طمأنینه، مداوا میکند و هم غمها و اندوههای ما را با شادی و سرور روحانی و بهجت قلبی، درمان مینماید و هم ترسها و هراسهای ما را با امنیّت، مرتفع میسازد و از اینرو ما به وسیله این صحیفه زندگیساز، میتوانیم، روحی آباد و سرشار از حیات معنوی و قلبی لبریز از طراوت روحانی به دست آوریم.

« إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَریمٌ، فی كِتابٍ مَكْنُونٍ، لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ، تَنْزیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ
قرآن کریم، تجلّی گاه ذات متعالیِ خداوند سبحان است و چنانکه امیر مؤمنان «علیهالسّلام» در بیان قدسیِ خود، فرمودهاند: «فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی كِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَكُونُوا رَأَوْه» و نظیر این کلام بلند را امام صادق«علیهالسّلام» نیز بیان فرمودهاند که: «لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِی كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا یُبْصِرُونَ». از اینرو، این صحیفه آسمانی در کتاب مکنون و فروپوشیدهای قرار گرفته است که دستیابی به قلّههای رفیع آن برای احدی ممکن نیست، جُز ذوات مقدّس «مطهرّان» که به تصریح قرآن کریم کسی جز اهل بیت رسول خدا«صلّیالله علیهوآلهوسلّم» نیست: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً».
تنها آن بزرگواراناند که به مرحله عالیه دریافتِ حقیقتِ قرآن باریافتهاند، زیرا آن ذوات نورانی، با ترقّی به مقام «لَدُن»، حقیقت قرآن و امّ الکتاب را از نزد حضرت حق تعالی، تلقّی نمودهاند: «وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكیمٍ عَلیم»، و بدین سبب، ثقل عظیم الشّأن قرآن کریم، همواره از ابتدا، در معیّت و همراهی با ثقل عظیم القدر عترت طاهره «علیهم السّلام»، بوده است و هیچ افتراق و اختلافی بین این دو نقطه ثقل عالم وجود و امکان، تا دامنه قیامت و برپایی رستاخیز نخواهد بود:«لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض».
آنچه گفته شد، دورنمایی از جایگاه برجسته و رفیع قرآن کریم و معیّت آن با عترت طاهره است که ترسیم ابعاد و زوایای پیچیده و متعالیِ آن از قلم شکسته مادّی ما خارج است و فهم اعماق آن از عقول دنیا زده ما بیرون.
با این همه، آنچه را گفتیم، مطلقاً بدین معنا نیست که ارتباط و استفاده و استفاضه ما از انوار تابناک این کتاب حیات بخش انسانساز، ممکن نخواهد بود، بلکه به تصریح قرآن، مرحله نازله این کتاب آسمانی - که رقیق شده و تنزّل یافته همان مرحله عالیه «امّ الکتاب مکنونِ الهی» است - در اختیار جامعه بشری قرار گرفته است تا منشأ تعقّل و عقلانیّت آدمیان واقع گردد : «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ، وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْكِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَكیم»، چنانکه با جامعیّتِ خود، منشأ هدایت و رستگاری و بشارت اهل ایمان واقع میگردد :«وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمین.»
رسالت بزرگ قرآن کریم
از اینرو قرآن کریم، دو رسالت بزرگ «پرورش عقل و شکوفا نمودن فکر انسان» و نیز«تربیت جان و تزکیه قلب» او را بر عهده دارد و به بیان دیگر، این صحیفه روحپرور، به معنای حقیقی کلمه، نسخه شفابخش همه دردهای نظری و عملی آدمی است: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَه ٌ لِلْمُؤْمِنین».
این کتاب مداوا کننده، هم جهل و ناآگاهی های ما را – که خطرناک ترین بیماری درونیِ انسان است- با عقل و حکمت، درمان میکند و هم اضطراب و نگرانی ما را با آرامش و ثبات، برطرف میسازد و هم یأس و ناامیدی و سرخوردگیهای ما را با امید و طمأنینه، مداوا میکند و هم غمها و اندوههای ما را با شادی و سرور روحانی و بهجت قلبی، درمان مینماید و هم ترسها و هراسهای ما را با امنیّت، مرتفع میسازد و از اینرو ما به وسیله این صحیفه زندگیساز، میتوانیم، روحی آباد و سرشار از حیات معنوی و قلبی لبریز از طراوت روحانی به دست آوریم.

اینکه گفته می شود درمان همه دردهای ما در «بازگشت به قرآن» است به همین معناست و روشن است که بازگشت به قرآن یعنی «بازگشت به کتاب و سنّت»، چراکه این دو، همواره از هم جدا ناشدنی هستند.
دستیابی به «اراده معطوف به قرآن و عترت»
می توان بیان کرد که تنها اراده ی معطوف به قرآن و عترت است که میتواند انسان را از همه خطرات کوچک و بزرگ و از همه گذرگاههای انحراف از صراطِ مستقیم، به سلامت عبور دهد و او را به شرفِ وصول به لقاء الهی، مفتخر نماید.
نه «اراده معطوف به قدرت» و نه «اراده معطوف به ثروت» و نه «اراده معطوف به شهوت» و نه سایر ارادههای قابل تصوّر و تصویر، این هنر را ندارند که آدمی را به سرمنزل فلاح و رستگاری و سعادتمندی دنیا و آخرت، واصل نمایند و این، تنها «اراده معطوف به قرآن و عترت» است که قدرتِ ایصال و رسانیدن انسان به نقطه عروج نجات و سعادت را دارد، و از این جهت باید همه برنامههای قرآنی، با هر شکل و قالبی که برگزار میشود، در ترسیم هدف غایی خود، دستیابی به مراتبی از این اراده روحانی و معنوی را در نظر داشته باشد.
بخش قرآن تبیان
منبع : مقاله حجت الاسلام حسین مظاهری