تبیان، دستیار زندگی
توفیقات الهی بی حساب نصیب کسی نشده و بی حساب هم از کسی منع نمی گردد. در حقیقت این ما هستیم که با اراده ی قطعی، حسن نیت، به کارگیری توان، ایجاد آمادگی، روح اخلاص و ایمان، اعمال صالح، و..... زمینه ساز دریافت توفیق از جانب خدایتعالی می شویم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خداوند به چه کسانی توفیق می دهد؟


حتماً تا کنون با خود اندیشیده اید که چگونه است که گاهی انسان در انجام اعمال خیر موفق می شود و گاهی نه؟ و یا چرا خداوند به بعضی افراد توفیق می دهد و به بعضی دیگر نه؟ به عبارت دیگر، چرا برای بعضی ها زمینه ی انجام کارهای مثبت به راحتی فراهم می گردد ولی عده ای دیگر با وجود علاقه ای که به انجام اعمال نیک دارند، موفق نمی شوند؟

با کمی تدبر در آیات قرآن می توان پاسخ را دریافت.


کمک یتیم فقیر
عوامل جلب توفیق الهی

آن چه که مهم است، خواست حقیقی و اراده ی مصمم فرد و قدم برداشتن برای انجام کار خیر است، نه صرف علاقه به انجام آن عمل. اگر انسان اراده ی حقیقی و عزم جزم برای انجام کاری داشت و قدم اولیه را نیز برداشت، آن جاست که توفیق الهی رفیق او شده و او را در برداشتن قدم های بعدی یاری خواهد فرمود. اما اگر در گوشه ای نشست و تنها آرزوی انجام عملی را نمود، نباید انتظار کمک و یاری الهی را داشته باشد.

در سوره ی مبارکه ی هود آیه ی88، از زبان حضرت شعیب علیه السلام می خوانیم که خطاب به قوم خود می فرمایند: من یک هدف بیشتر ندارم و آن اصلاح شما و جامعه ی شماست تا آن جا که در قدرت دارم : " إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ " این همان هدفی است که تمام پیامبران آن را تعقیب می کردند.

اصلاح عقیده، اصلاح اخلاق، اصلاح عمل و اصلاح روابط و نظامات اجتماعی. و برای رسیدن به این هدف، تنها از خدا توفیق می طلبیدند.

نکته ی قابل توجه در آیه این است که آن چه که زمینه ساز دریافت توفیق الهی ذکر شده، اولاً اراده و خواست قلبی و محکم، ثانیاً : طالب اصلاح بودن، و ثالثاً : به کارگیری تمام توان و قدرت و استطاعت می باشد.

بنابراین باید بدانیم که اراده ی کارها از ما و میزان توفیق – بسته به جدیت اراده ی ما – از خداوند است و این که هدف باید اصلاح باشد. ما در این راه موظفیم آخرین تلاش خود را به کار گیریم و در عین حال بدانیم که موفقیت تنها بدست خداوند است.

آیه ی دیگری که مؤید مطالب فوق است، آیه ی 35 سوره ی نساء است که درباره ی زن و شوهری که با هم اختلاف دارند و نزدیک است کارشان به جدایی بکشد، می فرماید: اگر هر دوی آن ها واقعاً خواهان اصلاح باشند، خداوند نیز آن ها را کمک نموده و توفیقشان خواهد داد. یا اگر دو نفری که به عنوان واسطه و حکم برای حل اختلاف این زوج قدم جلو گذاشته اند، با حسن نیت و دلسوزی وارد کار شوند و هدفشان اصلاح میان دو همسر بوده باشد، خداوند کمک می کند و بوسیله ی آنان میان زوجین الفت برقرار می کند : " إِن یُرِیدَا إِصْلاَحًا یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُمَا "

پس بدانیم که هرجا حسن نیت و بنای اصلاح باشد، توفیق الهی هم سرازیر خواهد شد .

ای پیامبر! آن ها گوش شنوا برای شنیدن سخنان تو و سپس تکذیب آن دارند. و زیاد اموال حرام و ناحق و رشوه می خورند. آنان قلب های سرسخت و لجوج و خالی از ایمان دارند و لذا از دریافت الطاف حق محرومند. و خداوند به چنین کسانی عنایت نکرده، قلوبشان را تطهیر نفرموده و توفیقاتش را شامل حالشان نمی نماید

عوامل سلب توفیق الهی

1. روح نفاق و بی ایمانی

در آیه ی 46 سوره ی توبه چنین آمده است: " وَلَوْ أَرَادُواْ الْخُرُوجَ لأَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً " این آیه درباره ی منافقانی است که به خاطر دوری راه و سختی سفر تمایل به شرکت در جهاد فی سبیل الله و جنگ با کفار نداشتند، اما برای موجه جلوه دادن عمل خود به نزد پیامبراکرم صلی الله علیه وآله آمده و از ایشان برای عدم شرکت در جنگ اجازه گرفتند.

خدای تعالی در این آیه خطاب به پیامبر خود می فرماید: این ها اگر راست می گویند و آماده ی شرکت در جهادند و تنها منتظر اذن توهستند ، می بایست همه ی وسایل جهاد را (از سلاح و مرکب و هرچه در توان دارند) فراهم ساخته باشند. در حالی که هیچ گونه آمادگی در آن ها دیده نمی شود. این ها افراد تاریکدل و بی ایمانی هستند که خدا از شرکت آن ها در میدان پرافتخار جهاد کراهت دارد، لذا توفیق خود را از آن ها سلب کرده و آنان را از حرکت بازداشته است.

از آیه ی فوق به خوبی استفاده می شود که هرعمل و نیتی اقتضایی دارد که خواه ناخواه دامان انسان را می گیرد، و همه افراد شایستگی و لیاقت آن را ندارند که در کارهای بزرگ و خدایی گام بردارند. این توفیق را خدا نصیب کسانی می کند که پاکی نیت و آمادگی و اخلاص را در آنان سراغ دارد.

2. سوء رفتار انسان

آیه ی 41 سوره ی مائده می فرماید: " أُوْلَـئِكَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللّهُ أَن یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ "

ای پیامبر! آن ها گوش شنوا برای شنیدن سخنان تو و سپس تکذیب آن دارند. و زیاد اموال حرام و ناحق و رشوه می خورند. آنان قلب های سرسخت و لجوج و خالی از ایمان دارند و لذا از دریافت الطاف حق محرومند. و خداوند به چنین کسانی عنایت نکرده، قلوبشان را تطهیر نفرموده و توفیقاتش را شامل حالشان نمی نماید.

3. تخلف از عهد و پیمان رهبر

پول

پس از این که حضرت موسی علیه السلام از کوه طور بازگشت و قومش را مشغول گوساله پرستی یافت، خشمگین شده و به آنان فرمود: آیا با سرپیچی از عهد و پیمان من می خواستید مستوجب غضب الهی شوید؟ " أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی " (طه/86)

بنابراین تخلف از دستورات و فرامین رهبر الهی، عامل قهر خداوند و دوری از توفیقات می گردد.

4.دنیا خواهی

هدف قرار دادن دنیا ، سبب محرومیت کامل از آخرت است و به مصداق آیه ی شریفه ی " مَن كَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَن كَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ " (شوری/20) دنیا خواهان هیچ بهره ای از آخرت ندارند. روشن است که چنین کسی از اسبابی هم که او را به آخرت برساند، یعنی توفیقات الهی محروم است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: "من کانت نیته الدنیا فرّق الله علیه امره، و جعل الفقر بین عینیه، و لم یأته من الدنیا الا ما کتب له، و من کانت نیته الآخرة جمع الله شمله، و جعل غناه فی قلبه، و أتته الدنیا و هی راغمة"

کسی که نیتش دنیا باشد، خداوند کار او را پریشان می سازد، فقر را در برابر او قرار می دهد، و جز آن چه برای او مقرر شده چیزی از دنیا به چنگ نمی آورد. و کسی که نیتش سرای آخرت باشد، خداوند پراکندگی او را به جمعیت مبدل می سازد و غنا و بی نیازی را در قلبش قرار می دهد ، دنیا تسلیم او می گردد و به سراغ او می آید.

نتیجه گیری:

توفیقات الهی بی حساب نصیب کسی نشده و بی حساب هم از کسی منع نمی گردد. در حقیقت این ما هستیم که با اراده ی قطعی، حسن نیت، به کارگیری توان، ایجاد آمادگی، روح اخلاص و ایمان، اعمال صالح، و..... زمینه ساز دریافت توفیق از جانب خدایتعالی می شویم.

                                                                                                                                                       زهرا قربانی فرد

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نمونه

تفسیر نور

تفسیر مجمع البیان