قدرت نمایی هالیوود با کارائیب 4

وقتی دزدان دریایی گیشه را غارت کردند...

ابتدا با یک فیلم سینمایی که به شهرتی جهانی دست پیدا می کند و سپس این فیلم به بازی های رایانه ای تبدیل می شود و در نهایت عروسک های شبیه سازی شده از روی شخصیت های داستان ساخته می شوند و روانه بازار و سپس ویترین اتاق کودکان ونوجوانان ما می شوند. این یک اتفاق ساده نیست بلکه قدرت فناوری ارتباطات است که با ایجاد فضاها و جذابیت های متنوع در جهت ایجاد برخی از تفکرات و نمادهای مورد نظر خود،عمل می کند.

حدود دو سال پیش بود که استودیو فیلم‌سازی «دیسنی» از پروژه ساخت چهارمین قسمت از سری فیلم‌های پرفروش «دزدان دریایی كارائیب» خبر داد. كمپانی دیسنی اعلام كرد، چهار پروژه‌ جدید فیلم‌سازی را اجرا خواهد كرد كه ساخت «دزدان دریایی كارائیب 4» مهم‌ترین آنها خواهد بود.

شنیدن چنین اخباری در دنیای امروز که صنعت سرگرمی، در تمامی ابعاد آن ایفای نقش می کند، چندان بعید و دور از ذهن به نظر نمی رسد. این یک سناریوی تکراری است که بارها شاهد آن بوده ایم. امروز فیلم جدیدی اکران می شود و فردا باید منتظر بمانیم تا قسمت دوم آن ساخته شود و این داستان ادامه دارد. باید دائما با شخصیت ها و عملکرد و نگرش آنان، در تماس باشیم. به نظر می رسد که قهرمانان این فیلم ها می خواهند دائما در کنار ما باشند تا هرگز فراموششان نکنیم. این حضور به روش های مختلفی صورت می گیرد و این قهرمانها در عرصه های مختلفی در برابر دیدگانمان نمایان می شوند.ابتدا با یک فیلم سینمایی که به شهرتی جهانی دست پیدا می کند و سپس این فیلم به بازی های رایانه ای تبدیل می شود و در نهایت عروسک های شبیه سازی شده از روی شخصیت های داستان ساخته می شوند و روانه بازار و سپس ویترین اتاق کودکان ونوجوانان ما می شوند.

این یک اتفاق ساده نیست بلکه قدرت فناوری ارتباطات است که با ایجاد فضاها و جذابیت های متنوع در جهت ایجاد برخی از تفکرات و نمادهای مورد نظر خود،عمل می کند.

ایجاد سرگرمی و سرگرم سازی مردم،به احتمال زیاد فرعی ترین هدف برای تهیه کنندگان چنین محصولاتی محسوب می شود. در بسیاری از مواقع این موضوع به اثبات رسیده که افرادی که به ساخت آثار بزرگ سینمایی می پردازند از تمامی جنبه ها و فناوری های پیچیده ارتباطاتی بهره برده تا به اهداف بلند مدت خود دست پیدا کنند. این اتفاق در حالی رخ می دهد که در جامعه ما سینما در حد بسیار ضعیفی عمل می کند و کارکردی جز سرگرم سازی لحظه ای برای مخاطب ندارد. اگر اثرات سوء اغلب فیلم های سینمای امروز را نادیده بگیریم که مجال پرداختن به آن در این نوشتار نمی گنجد.

نکته مهم اینجاست که دنیای غرب با پیشبرد فناوری ارتباطات به استفاده همه جانبه از قدرت این تکنولوژی پیشرفته پرداخته است.

تاریخ، این موضوع را به اثبات رسانده که مهمترین استراتژی های سیاسی،نظامی و اقتصادی غرب، پیش از انکه عملی شده و به اجرا گذاشته شوند،به واسطه قدرت ارتباطات و صنعت سینما، مورد آزمون قرار گرفته اند تا بازخورد و عکس العمل مخاطب عام نسبت به آن سنجیده شود و سپس در دنیای واقعی به مرحله عملی شدن برسد. بنابراین شاهد بزرگترین دستاورد بشر برای دستیابی به اهداف مختلف هستیم و به جرات باید اعتراف کنیم که دنیای فعلی بر پایه فناوری عظیم و پیچیده ارتباطات حرکت می کند و تکنولوژی ارتباطات، نقطه ثقلی برای قدرت طلبی و نفوذ محسوب می شود. نمونه بارز این مسئله را می توان در تولید چهارگانه دزدان دریایی کارائیب مشاهده کرد که فیلم اخیر با وجود اینکه نسبت به فیلم های قبلی از جذابیت کمتری برخوردار است اما فروش نسبتا خوبی را به دنبال داشته است.

فروش جهانی چهارمین قسمت فیلم «دزدان دریایی كارائیب» از مرز 700 میلیون دلار گذشته است.

به گزارش ایسنا، چهارمین قسمت از سری فیلم‌های «دزدان دریایی كارائیب» با عنوان فرعی «موج‌های بیگانه» 16 روز پس از اكران جهانی به فروش 700 میلیون دلار در سطح جهانی رسیده است.

به گزارش هالیوود ریپورتر، «دزدان دریایی كارائیب 4» اكنون پرفروش‌ترین فیلم سینمای جهان در سال 2011 نام گرفته كه بالاتر از «تند و سریع» كمپانی یونیورسال ایستاده كه فروش 547 میلیون دلار را به ‌دست آورده است.

در خبر دیگری اعلام شد که با وجود اكران عمومی 2 فیلم جدید فرانسوی در سینماهای این كشور ، فیلم «دزدان دریایی كارائیب» صدرنشین جدول هفتگی گیشه‌ نمایش سینماهای فرانسه شد.

این در حالی است که گفته می شود،فیلم دزدان دریایی کارائیب: برموج های غریبه برخلاف ظاهرش فیلم بزرگی نیست. نه جلوه های ویژه ی عظیمی دارد و نه فیلم نامه حیرت انگیزی. گویا این فیلم فقط جک اسپارو را دارد که ترکیبی از لانگ جان سیلور جزیره گنج و سندباد معروف است. بسیاری از ایده های طرح قصه دزدان دریایی کارائیب از داستان های معروف سندباد گرفته شده است. نمونه کامل یک کاراکتر آمریکایی با همه آن خصوصیات «کابوی شلخته» که برخی آن را به «بی خیالی جنوبی» نیز تعبیر می کنند. جک اسپارو از آمریکایی ترین کاراکترهایی است که به مردم سراسر دنیا و البته این سوی آب ها معرفی شده است. چراکه ریشه در فاتحان قاره نو و بنیانگذاران آمریکا دارد. پایه گذارانی که اغلب از دزدان دریایی فراری از مجازات حکومت اسپانیا به شمار می آمدند. اما دلیل اینکه برای این کاراکتر اینقدر تبلیغات و جنجال به پا می کنند چه چیزی است؟

نگاهی گذرا به تاریخ کشف آمریکا توسط کریستف کلمپ و قدم گذاشتن او به سواحل کارائیب که فکر می کرد جایی نزدیک  ژاپن است،می تواند نکات جالبی را به دنبال داشته باشد.

همه این موارد به خاطر دستیابی به نکته ای بسیار مهم است و آن فهم این موضوع است که هالیوود هرگز صرفاً برای سودآوری چنین هزینه هنگفتی (300 میلیون دلار هزینه ساخت قسمت چهارم بدون در نظر گرفتن تبلیغات آن) را برای یک فیلم انجام نمی دهد. این پایان سری فیلم های دزدان دریایی کارائیب نیست و نخواهد بود. هنوز دزدان دریایی زیادی مانده اند که معرفی نشده اند.دزدان دریایی که هر یک کوله باری از معانی و نمادها را برای ما به دنبال خواهند داشت.

به نظر می رسد انچه که جک اسپارو در جزیره های کارائیب به دنبال ان بود،کوه هایی از طلا بودند که بعد از دنیای فیلمش در گیشه ی سینماهای نمایش دهنده دزدان دریایی کارائیب برای او دست یافتنی شدند. او توانسته ثروتی عظیم 2.7 میلیارد دلاری  را برای هالیوود  به دست آورد که  تصور می شود هیچ دزد دریایی در طول تاریخ وجود نداشته که توانسته باشد چنین مبلغ عظیم و هنگفتی از پول را غارت کرده باشد.

پی نوشت:

سایت پایگاه تحلیلی سینمای ایران و جهان

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان