«ژانر سیاسی» از نگاه سینماگران مهجورترین ژانر سینمای ایران، ژانر سیاسی است که سینماگران به دلایل متعدد که مهمترین آن نبود بستری مهیا برای تولید اینگونه آثار است، کمتر وارد این وادی شدهاند.

در چند سال اخیر مدیران سینمایی رویکرد تازهای در پیش گرفتهاند. مهمترین و پررنگترین برنامه جواد شمقدری و تیم همراهش احیای ژانر سینمای سیاسی بود. حاصل این رویکرد را در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر با نمایش فیلمهای «اخراجیها3»، «پایاننامه»، «خیابانهای آرام» و «گزارش یک جشن» شاهد بودیم. در حال حاضر فیلمهای دیگری هم در ژانر سیاسی در دست تولید هستند. فیلمهایی مثل «قلادههای طلا»، «خودزنی»، «آن سوی اغما» و ... با این حال نمیتوان با قطعیت عنوان کرد که ژانر سیاسی جایگاهش را در سینمای ایران تثبیت کرده است. چه هنوز در آغاز راهیم و رسیدن به ژانر سیاسی الزاماتی دارد که در صورت عدم تحقق به سرانجام نمیرسد.
ژانری برای تمام سلیقهها
مهمترین اصل رسیدن به ژانر سیاسی، تنوع سلیقهها و عدم تکصدایی است. نکتهای که مدیرکل ارزشیابی و نظارت وزارت ارشاد هم بر آن تاکید دارد و البته با اعطای مجوز به فیلمهای کمال تبریزی و ابراهیم حاتمیکیا نشان داد که به این اصل پایبند است. علیرضا سجادپور در این باره میگوید: سینمای سیاسی حلقه مفقوده سینمای ایران در این سالها بوده، در جشنواره بیست و نهم تعدادی از فیلمهایی که در اینگونه ساخته شدهاند روی پرده آمد، خوشبختانه سلیقهها و نگاههای مختلف توانستهاند در این حوزه حرفهایشان را مطرح کنند، سینمای سیاسی میتواند برای مخاطب جذاب باشد و از ساخت این نوع آثار حمایت میکنیم. سجادپور عنوان میکند: گام اول برای تولید فیلم سیاسی آسانگیری و سهلگیری است تا سلیقهها و ذائقههای مختلف بتوانند انتقادهایشان را مطرح کنند تا جایی که به منافع ملی ضربهای وارد نشود. توجه به این سینما میتواند موجب جذب عدهای از مخاطبان بالقوه سینمای ایران شود که سالهاست به سینما نمیروند.
شورجه: فیلم سیاسی نداریم
نگاه جمال شورجه به سینمای سیاسی حائز نکات جالبی است. این کارگردان نظر سجادپور را درباره سینمای سیاسی نمیپذیرد و میگوید: نمیتوان فیلمهایی که در این یکی، دو سال اخیر به عنوان سینمای سیاسی ساخته شده یا قرار است تولید شوند به عنوان سینمای سیاسی در نظر گرفت. این فیلمها بیشتر از رنگ و لعاب سیاسی برخوردارند. شورجه ادامه میدهد: این فیلمها از عمق سیاسی برخوردار نیستند و بیشتر در سطح اتفاق میافتند. معتقدم سینمای سیاسی در ایران باید متولیان جدی مثل وزارت کشور، وزارت اطلاعات یا وزارت امور خارجه داشته باشد. شورجه به نکته دیگری هم اشاره میکند: به نظر میرسد یکی از مسائلی که موجب میشود فیلمسازان ما در طول این سالها کمتر به سراغ سینمای سیاسی بروند به دلیل کمبصیرتی و کمسوادی آنها در مسائل سیاسی است. اصولا هنرمندان ما برای اینکه همیشه خود را از مسائل سیاسی مبرا کنند و از قالب هنرمندی خود خارج نشوند و انگ سیاسی بودن به آنها وارد نشود کمتر به سراغ طرح مسائل سیاسی در آثارشان میروند.
سجادپور: گام اول برای تولید فیلم سیاسی آسانگیری و سهلگیری است تا سلیقهها و ذائقههای مختلف بتوانند انتقادهایشان را مطرح کنند تا جایی که به منافع ملی ضربهای وارد نشود. توجه به این سینما میتواند موجب جذب عدهای از مخاطبان بالقوه سینمای ایران شود که سالهاست به سینما نمیروند.
عضو شورایعالی سینما تاکید میکند: فیلمسازان ما اگر در آثارشان به مسائل سیاسی بپردازند، مجبورند از جناحی حمایت کرده به نقد جناح دیگر یپردازند اما برای ساخت این آثار هیچگاه تلاش نمیکنند در جهت اهداف نظام پا پیش بگذارند اما خوشبختانه مردم کشور ما به مسائل سیاسی اشراف کامل دارند و در طول این سالها با بصیرت و نگاه به ولایت توانستند از این راه پرپیچ و خم بیرون آمده و محور اصلی انقلاب و راه امام راحل را در پیش بگیرند.
فیلمساز باید سیاست را بشناسد
امیرحسین علمالهدی هم دیدگاهی مشابه شورجه دارد: به نظر من فیلم سیاسی در ایران به معنای کلاسیک وجود ندارد بلکه بیشتر سینماگران ما فیلم سیاسی را به معنای رویکرد هجو سیاست در نظر میگیرند. فیلم سیاسی در جهان ژانر بخصوصی به حساب میآید. این سینما باید در ذات خود وارد مسائل عمیق شود نه بیشتر به سطح بپردازد. این کارشناس حوزه توزیع و نمایش میگوید: به دلیل سطحینگری و نگاه خارج از عمقی که در سینمای سیاسی ما وجود دارد، ساخت این آثار بیشتر موجب سوءتفاهم میشود. معتقدم سینماگران ما تا به صورت کامل با ابزار سیاست آشنا نشدهاند نباید به سمت سینمای سیاسی بروند. هرگونه سطحینگری در حوزه سینمای سیاسی موجب سوءتفاهم میشود و به دلیل اینکه ما فاقد زبان فاخر سیاست بویژه در حوزه فیلمنامهنویسی هستیم، نمیتوانیم در زمینه تولید آثار سیاسی موفق عمل کنیم.

ایجاد بصیرت با فیلم سیاسی
حبیبالله بهمنی تعریفی متفاوت از سینمای سیاسی دارد: فیلم سیاسی فیلمی است که آگاهیدهنده برای مردم باشد و فقط با هدف سرگرمی یا تحمیق تودهها ساخته نشود. یکی از کارکردهای فیلم سیاسی خوب ایجاد بصیرت در جامعه است. گاهی بعضی فیلمها ظاهر سیاسی دارند اما کارکردشان غیرسیاسی است. تخلیه روحی و روانی مخاطب یکی از کارکردهای سینمای سیاسی است. این فیلمساز معتقد است: سینمای سیاسی میتواند ابزاری جذاب برای بعضی سینماگران باشد تا اهدافی خاص را دنبال کنند اما میتوان در کنار تخلیه روانی به کاردکردهایی ارزشمندتر و مفیدتر از سینمای سیاسی رسید. حقیقت و واقعیت باید در فیلم سیاسی مطرح شود و نباید به دنبال تسویهحسابهای شخصی و جناحی در سینمای سیاسی باشیم.
تحمل مسؤولان
نکتهای که البته هنوز اقشار مختلف جامعه ما بدان نرسیدهاند، ظرفیت است. سینماگر درباره هر قشر و قومی که فیلم بسازد، با موجی از انتقادات مواجه میشود. نکته عجیب آنکه هر وقت سینما و سینماگران هم سوژه شوند، از سوی خود سینماگران مورد انتقاد قرار میگیرند! پای مسؤولان که به میان بیاید، موضوع پیچیدهتر هم میشود. برخورد مسؤولان وزارت اطلاعات با «به رنگ ارغوان» عینیترین نمونه است و این همان دغدغهای است که علی آشتیانیپور بدان اشاره دارد: سیاست از جامعه ما و دین ما جدا نیست، بخشی از زندگی مردم ما با سیاست گره خورده است. بسیاری از رویدادهای سیاسی در زندگی مردم تاثیر مستقیم دارند، بسیاری از مردم دوست دارند نتیجه سیاستگذاریها را در رسانهها ببینند، سینما یکی از همین رسانههاست. این تهیهکننده تاکید میکند: سینمای سیاسی میتواند برای مردم جذاب باشد اما باید تحمل مسؤولان بالا باشد تا فیلمسازان برای فعالیت در این حوزه ترغیب شوند. رونق سینمای سیاسی فقط با شعار و وعده اتفاق نمیافتد، تجربههایی در این سالها داشتهایم که در حوزه اکران و نمایش دچار مشکل شدهاند و این موجب میشود سینماگران کمتر وارد حوزه سینمای سیاسی شوند. تهیهکننده فیلم سینمایی «بیداری رویاها» عقیده دارد: کارکرد اصلی سینمای سیاسی انتقاد است، اگر دولت بخواهد به فیلمسازان بودجه بدهد تا با توجه به برنامهها و اهدافشان فیلم بسازند، این فیلمها مورد توجه قرار نمیگیرد. مردم از سینماگر توقع دارند مسائلشان را نشان دهد و پل ارتباط آنها با سیستم باشد؛ فیلم سیاسی باید منتقد باشد وگرنه در مخاطب تاثیر نمیگذارد.
بهمنی: فیلم سیاسی فیلمی است که آگاهیدهنده برای مردم باشد و فقط با هدف سرگرمی یا تحمیق تودهها ساخته نشود. یکی از کارکردهای فیلم سیاسی خوب ایجاد بصیرت در جامعه است.
دولت حمایت میكند
با این همه آنچه سینماگران را به آینده این ژانر امیدوار میکند، چتر حمایتی مسؤولان معاونت سینمایی است.
محسن علیاکبری، عضو شورایعالی سینما در این باره به خبرگزاری مهر میگوید: ما در جامعهای زندگی میکنیم که اکثریت مردم جامعه سیاسی هستند و همیشه درگیر مباحث سیاسی میشوند. شاید کمتر مردم جامعهای باشند که همه خبرهای سیاسی داخلی و خارجی را مانند مردم ما دنبال کنند. این تهیهکننده تاکید میکند: از این رو مردم علاقه زیادی به فیلمهایی با تم سیاسی دارند. تامین نظر مخاطب نیز وظیفه دولت و هنرمند است. البته دولت با توجه به سیاستهایی که دنبال میکند از ساخت فیلمهایی در ژانر سیاسی حمایتهای لازم را انجام میدهد که بخشی از این حمایتها به دلایل علاقه مردم به بحثهای سیاسی است. نمونه این فیلم «خیابانهای آرام» کمال تبریزی است که در جشنواره سال گذشته به نمایش درآمد. وی ادامه میدهد: به عقیده من فیلمهای سیاسی فقط درباره یک مقطع خاص سیاسی، تاریخی یا بحثهای حکومتی یا دولتی نیست بلکه در فیلمهایی که در ژانر اجتماعی خانوادگی نیز هستند، حس و حال سیاسی دیده میشود. به نوعی فرهنگ ما آمیخته با سیاست است. فیلم «جدایی نادر از سیمین» نیز با اینکه یک اثر اجتماعی است اما رگههای سیاسی دارد. «اخراجیها-3» نیز یک فیلم سیاسی است. علی اکبری تاکید میکند: دولت، هنرمندان، فیلمسازان و مردم این ژانر را پیگیری میکنند. با توجه به سیاستهای اعلام شده معاونت سینمایی نیز از اینگونه سینمایی حمایت میکند. دولت دهم چنین رویکردی را حمایت میکند و مخالفتی با ساختن فیلمهای سیاسی درباره موضوعاتی که به گذشته و حتی آینده مربوط میشود، ندارد.
فرآوری: امید صبوری
بخش سینما و تلویزیون تبیان