تبیان، دستیار زندگی
چند روز قبل به یکی از روستاهای کویری سفری چند روزه داشتم. ده پانزده سالی بود که به آن جا نرفته بودم. بعد از این چند سال نکته ای که توجهم را بیش از هر چیز به خود جلب کرد و موجب تحیرم شد، پدیده شگفت انگیز ترافیک روستایی بود، نه ترافیک خودروهای مسافران غریبه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایست! توقف جایز است


چند روز قبل به یکی از روستاهای کویری سفری چند روزه داشتم. ده پانزده سالی بود که به آن جا نرفته بودم. بعد از این چند سال نکته ای که توجهم را بیش از هر چیز به خود جلب کرد و موجب تحیرم شد، پدیده شگفت انگیز ترافیک روستایی بود، نه ترافیک خودروهای مسافران غریبه، بلکه ترافیک خودروهای روستائیان، آن هم نه پیکان و پراید که بعضا ماکسیما و مزدا و سمند و...


دست فروش-کودک-

چند روز قبل به یکی از روستاهای کویری سفری چند روزه داشتم. ده پانزده سالی بود که به آن جا نرفته بودم. بعد از این چند سال نکته ای که توجهم را بیش از هر چیز به خود جلب کرد و موجب تحیرم شد، پدیده شگفت انگیز ترافیک روستایی بود، نه ترافیک خودروهای مسافران غریبه، بلکه ترافیک خودروهای روستائیان، آن هم نه پیکان و پراید که بعضا ماکسیما و مزدا و سمند و...

با خود گفتم اگر دیگر کشاورزی این جا رونق ندارد و مرغ خانگی نیست و نان تنوری نمی پزند و صدای گوسفندی به گوش نمی رسد و تخم مرغ محلی پیدا نمی شود، اما خوشبختانه این روستا نسبت به گذشته توسعه یافته و پر از ویلاها و خانه های مجلل و خودروهای گران قیمت است.

این جا که این طور باشد، لابد بقیه روستاهای خوش آب و هوای کوهستانی خیلی توسعه یافته ترند; اما چند ثانیه نگذشت که خودم از این طرز تفکر خنده ام گرفت، چون پدیده هایی که بعد از توسعه یافتگی به عنوان عارضه ممکن است در کشورها به وجود آید، در این جا قبل از توسعه یافتگی و آن هم به عنوان «نماد توسعه» ظهور و بروز کرده اند، گویی مفهوم توسعه برخلاف همه بحث ها و سمینارها با مفاهیم دیگری از جمله ریخت و پاش منابع و از بین بردن اقلیم و نابودی سنت ها و الگوهای ناب مدنی و زیستی کهن اشتباه گرفته شده است. متاسفانه ما هنوز درگیر فقر مفهومی توسعه یافتگی هستیم و فکر می کنیم هر کس سوار خودرو لوکس تری است و خانه و ویلای گران قیمت دارد، لاجرم پیشرفته تر و توسعه یافته تر است.

بیا و ببین که این فقر معنا، چه رقابت و چه تجملاتی را دامن زده است؟! اما به نظرم توسعه یافتگی ، تبدیل شهرها و روستاها به نمایشگاه اتومبیل نیست، تبدیل کاربری روستاها و ویلاهای تفریحی برای تفنن چند روز در سال نیست، حفظ فضا و سنت های ملی و بومی و مجهز کردن آن ها به امکانات دنیای امروز برای افزایش ظرفیت های بالقوه است.

گویی مفهوم توسعه برخلاف همه بحث ها و سمینارها با مفاهیم دیگری از جمله ریخت و پاش منابع و از بین بردن اقلیم و نابودی سنت ها و الگوهای ناب مدنی و زیستی کهن اشتباه گرفته شده است

توسعه یافتگی جایگزین کردن معماری تاریخی با الگوی بیگانه نیست، تبدیل بادگیر به کولر گازی نیست، خواندن فاتحه برای آسیاب بادی و آبی نیست، به کارگیری رقابت در مصرف و مسابقه در اسراف نیست، رقابت در تولید و مصرف بهینه است. رقابت در سرمایه اندوزی نیست، رقابت در سرمایه گذاری و ایجاد کار و اشتغال است. توسعه یافتگی بزرگتر کردن و رشد دادن شهرهای نا ایمن در برابر حوادث غیر مترقبه و انسانی نیست، ساختن شهرهای کوچک کم جمعیت ایمن با امکانات کافی است توسعه یافتگی تبدیل دانشگاه ها به کارخانه مدرک سازی و ترغیب جوانان به ولع مدرک اندوزی نیست، ایجاد رغبت و رقابت در دانش اندوزی است. ساختن فضای مدرک محوری نیست، افزایش بنای دانش محوری است.

توسعه یافتگی تبلیغ حیرت انگیز مسافرت خارجی در رسانه های داخلی نیست، معرفی جاذبه های توریستی سرزمین خودی در رسانه های جهانی است. توسعه یافتگی تغییر نام روستا به شهر با ارائه آمار افزایش جمعیت آن نیست، حفظ روستا و بقای هویت آن و ساختن شهرهای جدید است. بوق و دود و آلودگی صوتی و محیطی نیست، آرامش و پاکی است. تبدیل جنگل به برج نیست، تغییر بیابان به جنگل است. خشکاندن تالاب و دریاچه نیست، ساختن دریاچه های مصنوعی از محل هرزآب های فصلی است.

روستا-توسعه

توسعه یافتگی عملکرد معکوس نیست، از آینده به اکنون نیست، محاسبه آتیه 20 سال دیگر جوانانی که هنوز چشم به جهان نگشوده اند، به قیمت رها کردن مشکل جوانان امروز نیست. توسعه یافتگی رشد جمعیت نیست، کیفیت جمعیت است. تولید انبوه جمعیت نیست، آموزش وسیع جمعیت است. شلوغی نیست، آبادانی است. شعار فرستادن انسان به فضا نیست، ایجاد فضا برای رشد انسان است. استقبال از مدح نیست، استقبال از نقد است. حرف نیست، عمل است. شعار نیست، اندیشه است. تعطیلی مضاعف نیست، کار مضاعف است. کاستن از ساعت کار نیست، افزودن به راندمان کار است. افزایش پر هزینه تولید برق برای مصرف انبوه نیست، اصلاح الگوی مصرف است. انتظار خوش سالی نیست، استحصال منابع آب است. کمیت صرف نیست، بالا بردن کیفیت است.

توسعه یافتگی داشتن ثروت نیست، تولید ثروت است. ایجاد قشر جدید ثروتمند نیست، توزیع ثروت در جامعه است. خلق طبقه قلیل مرفه نیست، کاستن و کم کردن فاصله های طبقاتی است. توسعه یافتگی مصرف فرهنگ خارجی نیست، تولید فرهنگی است. ترجمه نیست، تالیف است. نمایش مدهای دیگران نیست، شلوغی کتابخانه ها و سرانه مطالعه است. لوازم آرایشی نیست، وسایل آموزشی است. پرسه گردی اینترنتی نیست، بهره مندی از شبکه جهانی دانش است. رعایت حق الناس است. احترام به حقوق اساسی انسان است. پذیرفتن اشتباه است و بالاخره تصحیح خویشتن است.

توسعه یافتگی مصرف فرهنگ خارجی نیست، تولید فرهنگی است. ترجمه نیست، تالیف است. نمایش مدهای دیگران نیست، شلوغی کتابخانه ها و سرانه مطالعه است. لوازم آرایشی نیست، وسایل آموزشی است. پرسه گردی اینترنتی نیست، بهره مندی از شبکه جهانی دانش است.

شاید به همین دلیل است که طی سال های اخیر کشور عزیز ما اولین وارد کننده فولاد، دومین وارد کننده شکر، سومین وارد کننده اسباب بازی و چهارمین وارد کننده لوازم آرایشی در جهان و سومین وارد کننده بزرگ همه کالاها در خاورمیانه بوده است. البته این آمار کالاهایی است که از منابع و معابر رسمی وارد کشور شده اند و بی شک آمار کالایی که به صورت قاچاق وارد مرز شده اند، محاسبه نشده است.

به راستی آیا این آمارها به روح توسعه یافتگی منافات ندارد؟

بخش اجتماعی تبیان


منبع: غلا مرضا قدس-روزنامه مردم سالاری

لینک های مرتبط

• زنگ‌ها برای ما به صدا در می‌آید  

• به یک مادر اجاره ای نیازمندیم   

• بوسه‌ای بر دستان پرتلاش