رفتار سلیمان(ع) در برابر نعمات الهی
سلیمان در برابر نعمتها: در برابر نعمتها، از خداوند توفیق شكرگزارى خواست، نعمتها را وسیلهى آزمایش مىدانست، جذب هدایاى بیگانگان نشد، از فهم علمى مخصوص برخوردار بود، با زبان پرندگان آشنا بود، از لشكریانش سان مىدید، پرندگان در خدمت او بودند، از همهى امكانات براى تبلیغ دین استفاده مىكرد، حكومت بى نظیر داشت، به حسن عاقبت و مقام والا نزد خداوند رسید، جنّ در خدمت او بود.
یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِیاتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّكُورُ (سبا 13)
جنّیان، هر چه را كه سلیمان مىخواست از محراب و تمثال و ظروف بزرگ مانند حوضچه و دیگهاى ثابت برایش مىساختند. اى خاندان داوود! شكر (این همه نعمت را) بجا آورید. امّا اندكى از بندگان من سپاسگزارند.
در این آیه به بخشى از كارهاى مهم گروه جن كه به فرمان سلیمان انجام مىدادند اشاره كرده است.
این كاركنان فعال و چابك سلیمان معابد بزرگ و باشكوهى كه درخور حكومت الهى و مذهبى او بود براى او ترتیب مىدادند، تا مردم بتوانند به راحتى به وظائف عبادى خود قیام كنند.
" تماثیل" جمع" تمثال" هم به معنى نقش و عكس آمده، و هم مجسمه، در اینكه این مجسمهها یا نقشها صورتهاى چه موجوداتى بودند، و به چه منظور سلیمان دستور تهیه آنها را مىداد تفسیرهاى مختلفى شده است:
ممكن است اینها جنبه تزیینى داشته باشد، همانگونه كه در بناهاى مهم قدیم بلكه جدید ما نیز دیده مىشود.
و یا براى افزودن ابهت به تشكیلات او بوده است، چرا كه نقش پارهاى از حیوانات چون شیر در افكار بسیارى از مردم ابهت آفرین است.
مجسمه سازی در زمان سلیمان(ع)
آیا مجسمهسازى موجودات ذى روح كه در اسلام ممنوع است در شریعت سلیمان مجاز بوده است؟ یا مجسمههایى كه براى سلیمان مىساختند از جنس غیر ذى روح بوده؟ (مانند تمثالهاى درختان و كوهها و خورشید و ماه و ستارگان)
و یا فقط براى او نقش و نگار بر دیوارها مىزدند كه در ظریف كاریهاى آثار باستانى بسیار دیده مىشود و مىدانیم نقش و نگار هر چه باشد، بر خلاف مجسمه حرام نیست.
همه اینها محتمل است ؛ چرا كه ممكن است تحریم مجسمهسازى در اسلام به منظور مبارزه شدید با مساله بت پرستى و ریشه كن كردن آن بوده و این ضرورت در زمان سلیمان تا این اندازه وجود نداشته و این حكم در شریعت او نبوده است.
ولى در روایتى كه از امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده چنین مىخوانیم: و اللَّه ما هى تماثیل الرجال و النساء و لكنها الشجر و شبهه:
بخدا سوگند تمثالهاى مورد در خواست سلیمان مجسمه مردان و زنان نبوده بلكه تمثال درخت و مانند آن بوده است.(وسائل الشیعه ،جلد 12، ابواب ما یكتسب به حدیث 1) و مطابق این روایت مجسمهسازى ذی روح در شریعت وى نیز حرام بوده است.
و در روایتى از امام باقر علیه السلام آمده است، مراد از تماثیل، مجسّمهى درختان و گیاهان است، نه انسان و حیوان. (تفسیر المیزان)
در آخر آیه تصریح می كند كه بسیارى از مردم شكر مىكنند و شاكر هستند، امّا شكور كم است، (یعنى كسى كه همواره شكرگزار باشد). «قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّكُورُ» بدیهى است اگر منظور از شكرگزارى تنها شكر با زبان باشد مساله مشكلى نیست تا عاملان به آن قلیل بوده باشند، بلكه منظور" شكر در عمل" است، یعنى استفاده از مواهب در مسیر همان اهدافى كه بخاطر آن آفریده و اعطا شدهاند، و مسلم است كسانى كه مواهب الهى را عموما در جاى خود به كار گیرند اندكى بیش نیستند.
بعضى از بزرگان براى شكر سه مرحله قائل شدهاند: شكر با قلب كه همان تصور نعمت و رضایت و خشنودى نسبت به آن است و شكر با زبان كه ثنا گفتن نعمت دهنده است و شكر سایر اعضاء و جوارح و آن هماهنگ ساختن اعمال با آن نعمت است.
به خداوند نیز شکور گفته می شود!
" شكور " صیغه مبالغه است و فزونى شكرگزارى را مىرساند كه همان تكرار شكر و تداوم آن با قلب و لسان و اعضاء است.
البته گاهى این صفت براى خداوند نیز آورده شده است مانند آنچه در آیه 17 سوره تغابن آمده " وَ اللَّهُ شَكُورٌ حَلِیمٌ " و منظور از شكرگزارى خداوند آنست كه به مقدارى كه بندگان در مسیر طاعت او گام برمىدارند آنها را مشمول مواهب و الطاف خویش مىسازد، و از آنها تشكر و سپاسگزارى مىكند، و از فضل خود بیش از آنچه استحقاق دارند بر آنها مىافزاید.
به هر حال این تعبیر كه افراد كمى از بندگان من شكرگزارند ممكن است براى بیان عظمت مقام این گروه باشد كه افراد نمونهاى هستند، و یا به این منظور كه شما كوشش كنید و در زمره آنان در آئید تا بر جمع شاكران افزوده شود.
رفتار سلیمان(ع) دربرابر نعمتها
1ـ در برابر نعمتها، از خداوند توفیق شكرگزارى خواست. «رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ» (احقاف، 15)
2ـ نعمتها را وسیلهى آزمایش مىدانست. «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ»( نمل، 40)
3ـ جذب هدایاى بیگانگان نشد. «أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ»( نمل، 36)
4ـ از فهم علمى مخصوص برخوردار بود. «فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ» (انبیاء، 79)
5ـ با زبان پرندگان آشنا بود. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ» (نمل، 16)
6ـ از لشكریانش سان مىدید. «وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ»( نمل، 17)
7ـ پرندگان در خدمت او بودند. «وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ»( نمل، 20)
8ـ از همهى امكانات براى تبلیغ دین استفاده مىكرد. (فرستادن نامه به وسیلهى پرنده) «اذْهَبْ بِكِتابِی هذا» (نمل، 28)
9ـ دست اندركاران او، طىّ الأرض داشتند. «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِیكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْكَ طَرْفُكَ»( نمل، 40)
10ـ حكومت بى نظیر داشت. «هَبْ لِی مُلْكاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ» (ص، 35)
11ـ به حسن عاقبت و مقام والا نزد خداوند رسید. «وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ» (ص، 25)
12ـ جنّ در خدمت او بود. «وَ الشَّیاطِینَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ» (ص، 37)
پیامهای آیه:
1ـ جنّ، موجودى است هنرمند و صنعتگر. «یَعْمَلُونَ لَهُ ... مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ»
2ـ كارگر باید زیر نظر كارفرما باشد. «یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ»
3ـ به معنویّات، قبل از مادّیات توجّه كنید. «مَحارِیبَ» قبل از «تَماثِیلَ» آمده است.
4ـ مسگرى و ریختهگرى، سابقهاى بس طولانى دارد. (تهیه ظروف از مس گداخته در زمان حضرت سلیمان بوده است.) «جِفانٍ»
5ـ امكانات باید زمینهى سپاسگزارى از خداوند باشد. «اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً»
6ـ شكر، تنها با زبان نیست بلكه یك عمل است. «اعْمَلُوا ... شُكْراً»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نورج8
2- تفسیر نمونه ج18
3- وسائل الشیعه" جلد 12
4- تفسیر المیزان