تبیان، دستیار زندگی
خدای خوبم! امروزم را مثل همه ی روزهای پیش با یاد تو شروع می کنم. با یاد تو و مهربانی های بی اندازه ات. پنجره را باز می کنم، می خواهم صدای جیک جیک گنجشک ها روشن تراز قبل در فضای اتاق بپیچد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پر از روشنی

پر از روشنی

خدای خوبم! امروزم را مثل همه ی روزهای پیش با یاد تو شروع می کنم. با یاد تو و مهربانی های بی اندازه ات. پنجره را باز می کنم، می خواهم صدای جیک جیک گنجشک ها روشن تراز قبل در فضای اتاق بپیچد. پنجره ها را باز می کنم تا آسمان به اتاقم پا بگذارد و خورشید، دست های طلایی اش را بر سرم بکشد.

خدای خوبم! دوست دارم نه امروز بلکه روزهای دیگر هم به یاد مهربانی های تو باشم. دوست دارم همیشه دلم پر از یاد تو باشد. دوست دارم همه ی لحظه هایم با یاد تو پر از بوی بهار شود. پر از بوی جوانه های تازه شکفته پر از بوی علف های باران خورده.

خدای خوبی ها! دوست دارم خوب باشم. خوب تر از همیشه، دوست دارم این قدر مهربان شوم که پرنده ها بیایند و روی دست هایم لانه بسازند. دوست دارم آن قدر مهربان شوم که در دلم پنجره های سبز یاد تو شکوفه بدهد. دوست دارم آن قدر مهربان شوم که آسمان در دلم جا شود.

پر از روشنی

خدای من! این آفتاب، آفتاب گرم و مهربان که بر دست های من تابیده، کبوتر نامه بری از طرف توست تا پیام تو را به من بدهد، آمده تا بگوید تو هم مثل این آفتاب پر از مهربانی هستی.

خدای من! خدای لحظه های زندگی من! کمکم کن تا من هم شبیه آفتاب شوم؛ گرم و مهربان، پر از روشنی، پر از زندگی...

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:ماهنامه ملیکا

مطالب مرتبط:

 313 گل آفتاب گردان

نصیحت عزیزجون

ما منتظریم...!

سلام بر خورشید پنهان

زمستان بی پایان 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.