تبیان، دستیار زندگی
از زمان اولین پیدایش اصطلاح جهانی رژن (globalization) در دهه 1960، این واژه برای توصیف یک فرایند یک شرایط یک نظام و یا یک نیرو استفاده می شد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جهانی شدن به زبان ساده


در رسانه ها، اخبار، مقالات و کتاب ها سخن از جهانی شدن است. اما به راستی معنای واقعی جهانی شدن در ادبیات علمی جهان چیست؟ در این نوشتار به تعریف و تبیین مفهوم جهانی شدن خواهیم پرداخت.
جهانی شدن

پیش گفتار

یکی از درخواست‌های همیشگی کاربران و مخاطبان بخش سیاست ، چه در مشاوره‌ها و چه در نظرات، ایجاد بخشی برای تبیین و توضیح اصطلاحات مهم سیاسی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین المللی بوده است. یکی از مهم‌ترین مشکلات امروز جامعه ما این است که اگر چه مردم علاقه زیادی به سیاست دارند و درباره مسائل مختلف آن به گفتگو و تحلیل می‌نشینند، اما به علت عدم آگاهی از بنیان‌های علمی سیاست و دانش واژه‌های آن، هرگز به تبیین همه جانبه دست نمی‌یابند. اگر چه واژه‌هایی مانند قدرت، سیاست، مشروعیت، احزاب، ولایت فقیه و... هر روز به گوش ما می‌خورد و حتی از طرف ما هم به کار می‌رود اما متأسفانه به علّت عدم وجود این زیرساخت‌های نظری این مباحث چندان کارایی ندارند. لذا بر آن شدیم که به صورت تدریجی و به زبان ساده مهم‌ترین اصطلاحات و دانش واژه‌های سیاسی را برای کاربران عزیز معرفی نموده و تبیین نماییم. درس نامه های آموزش سیاسی با هدف معرفی و تحلیل سیاست به صورت علمی به کاربران عزیز تبیانی تقدیم می‌شود.

یک مقدمه برای فهم جهانی شدن

از زمان اولین پیدایش اصطلاح جهانی شدن (globalization) در دهه 1960، گاهی این واژه برای توصیف یک فرایند گاهی برای توصیف یک شرایط یک نظام و بعضی اوقات برای توصیف یا یک نیرو استفاده می شد. اما واقعا جهانی شدن به چه چیزی اشاره می کند؟

برای اجتناب از استفاده بدون دقت و عدم ترکیب نادرست" فرایند و شرایط" که نوعی تسلسل را در تعریف ایجاد می کند، لازم به نظر می رسد تفاوت های تحلیلی با معنایی میان دلایل ایجاد جهانی شدن و نتایج جهانی شدن لحاظ گردد. برای مثال واژه جهانی بودگی (globaliy) به یک پدیدار جهانی ارجاع می گردد که به گونه ای شرایط اجتماعی است، در حالیکه امروزه لفظ جهانی شدن بر مجموعه ای از فرایندهای اجتماعی که گمان می شود جامعه ها را از شرایط فعلی به نوعی جهانی بودگی متحول می سازد، اطلاق می شود. مانند اصطلاح مدرنیزاسیون (modanization) پسوند" ization" نشان ذات پویا و متحول این مفهوم است که معنای "شدن" را در ذهن ها متبادر می سازد.

اما علی رغم این اجماع اولیه از هنگام اولین مباحث جدی آکادمیک درباره جهانی شدن در دهه 1980 بحث ها و ستیزه های مختلفی درباره این مفهوم انجام شده است. البته علی رغم تعریف مختلف و متفاوت درباره جهانی شدن به نظر می رسد در اولین دهه قرن بیست و یکم،  همگرایی پژوهشی درباره برخی اشتراکات تعریف جهانی شدن حاصل آمده است که به شرح زیر است:

1- جهانی شدن واقعاً در حال اتفاق افتادن است و براساس ویژگی هایی مشخص قابل تعریف است.

2-جهانی شدن یک فرایند تاریخی بلند مدت است که برای مدت طولانی مدت در حال انجام است و البته دارای فازهای مختلف با ویژگی های متفاوت است.

جهانی شدن یک فرایند تاریخی بلند مدت است که برای مدت طولانی مدت در حال انجام است و البته دارای فازهای مختلف با ویژگی های متفاوت است

3-جهانی شدن یک مجموعه چند بعدی از فرایندهای اجتماعی است که قابل فرو کاسته شدن به جنبه های صرفاً تکنولوژیک و یا اقتصادی نیست و شامل ابعاد حساس سیاسی اجتماعی فرهنگی و ایدئولوژیک هم هست . ما در ادامه به تحلیل این ویژگی ها خواهیم پرداخت.

وجه ممیزهای جهانی شدن

برخی پژوهش ها به ویژگی های جهانی شدن متمرکز شده است. به نظر می رسد جهانی شدن دارای چهار وجه ممیز اصلی است.

اولاً جهانی شدن شامل ایجاد و تکثیر شبکه های اجتماعی است که این گونه شبکه های اجتماعی و فعالیت های آنان مرزهای سنتی جغرافیایی فرهنگی اقتصادی و سیاسی را به چالش می کشند. برای مثال ایجاد شرکت های بزرگ اقتصادی چند ملیتی و توسعه آن ها در کشورهای مختلف مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و اشکال جدیدی از تولید و مصرف را پدید آورده است.

جهانی شدن

ویژگی دوم جهانی شدن توسعه و بسط روابط اجتماعی، فعالیت ها و وابستگی های متقابل است. هم اکنون بازارهای مالی مدرن در سراسر جهان بسط یافته اند و تجارت الکترونیک کمتر از یک ساعت در حال جابجایی مقادیر عظیمی از کالا و سرمایه است. فروشگاه های بزرگ در تمام قاره ها ظهور کرده اند که اجناسی را که در مناطق مختلف جهان تولید شده است را به فروش برسانند. هم چنین توسعه شبکه های اجتماعی، بسط روابط و فعالیت ها زمینه کنش های غیر قانونی بین المللی را فراهم کرده است. برای مثال القاعده می تواند به راحتی نسبت به ساماندهی فعالیت های خود در اقصی نقاط جهان اقدام نماید.اما این شرایط همیشه منفی نیست. برای مثال در جنبه مثبت، هم چنین سازمان های بین المللی از این بستر برای بسط فعالیت های خود استفاده می کنند. سازمان ملل صندوق بین الملل پول و یونسکو از مثال های معروف این زمینه هستند.

ویژگی سوم را می توان در این دید که جهانی شدن شامل تشدید و تسریع روابط اجتماعی است. اینترنت اطلاعات زیاد را از فواصل زیاد در کمتر از ثانیه جابجا می نماید. شبکه های تلویزیونی ماهواره ای تصاویر زنده از وقایع و حوادث را برای مخاطب خود منتشر می سازند. تشدید وابستگی متقابل اجتماعی جهانی به این معنا است که یک اتفاق محلی می تواند به وسیله ی حوادثی که بسیار دورتر از محل اتفاق رخ داده اند شکل گرفته باشد یا بالعکس... عبارت معروف "جهانی شدن" زمان و مکان را فشرده می کند به شکل ساده به این معناست طی فرایند جهانی شدن حوادث سریع تر اتفاق می افتند و فواصل به شکل معنا داری از میان می روند. قطعاً رشد کنونی جامعه  شبکه ایی جهانی کنونی بدون انقلاب تکنولوژیک ارتباطات و اطلاعات امکان پذیر نبوده است.

"جهانی شدن به مجموعه چند وجهی از تغییرات اجتماعی اطلاق می شود که روابط اجتماعی در سطح جهانی را ایجاد کرده بسط می دهد و تشدید می نماید و در عین حال باعث ایجاد یک آگاهی فرایند میان مردم در زمینه تعمیق روابط محلی و فرا محلی و ملی می گردد"

ویژگی چهارم و مهم جهانی شدن این است که ایجاد توسعه و تشدید روابط اجتماعی صرفاً در سطح مادی و عینی و بیرونی رخ نمی دهد. بنابراین جهانی شدن هم چنین شامل سطح ذهنی آگاهانه بشری نیز می باشد.مردم به شکل فزاینده ای از ظهور رو به رشد تجلیات تسریع روابط اجتماعی آگاه می شوند. آگاهی مردم از کاهش اهمیت مرزهای جغرافیایی و سیاسی باعث پرورش حس علاقه به پیوستن به جامعه جهانی می شود.

لذا تعریف جامعی که منعکس کننده چهار ویژگی بنیادین جهانی شدن باشند به شرح زیر است:

"جهانی شدن به مجموعه چند وجهی از تغییرات اجتماعی اطلاق می شود که روابط اجتماعی در سطح جهانی را ایجاد کرده بسط می دهد و تشدید می نماید و در عین حال باعث ایجاد یک آگاهی فرایند میان مردم در زمینه تعمیق روابط محلی و فرا محلی و ملی می گردد"

جهانی شدن به عنوان یک فرایند:

پاسخ به این سوال که" آیا واقعاً جهانی شدن یک پدیده جدید است؟" وابسته به این امر  است که زمان ایجاد آن را چقدر به عقب ببریم. برخی محققین به شکل آگاهانه ای حوزه تاریخی جهانی شدن را به چهار دهه قبل یعنی دوران پسا صنعتی مرتبط می دانند و لذا آن را پدیده ای کاملاً معاصر تصویر می نمایند. برخی دیگر سابقه جهانی شد را به تحولات اقتصادی و سیاسی که از قرن 19 میلادی شروع شد مرتبط می نمایند. برخی دیگر پا را فرا تر نهاده و استدلال می کنند که جهانی شدن نمایانده فرایندهای پیچیده ای است که با ظهور مدرنیته و نظم جهانی سرمایه داری در حدود 5 قرن قبل آغاز شده است. حتی عده ای نیز آغاز فرایند جهانی شدن را به ده هزار سال قبل از میلاد مسیح در دورانی که انسان ها در هر 5 قاره مستقر شده اند عقب می برند.

اما باید توجه داشت که شیوع بحث و پژوهش درباره ی پدیده جهانی شدن از انتهای کار دهه 1980 و ابتدای دهه 90 بویژه با فروپاشی نظم دو قطبی و جنگ سرد در جهان آغاز شد و اکثر پژوهش ها جهانی شدن به عنوان یک فرایند چند وجهی از ابتدای ظهور بحث های علمی درباره جهانی شدن تا انتهای دهه 1990 اکثراً از این فرایند به عنوان فرایندی اقتصادی و تکنولوژیک یاد می شد.

ابعاد جهانی شدن

اما به مرور پژوهشگران براین امر اتفاق نظر پیدا کردند که جهانی شدن علاوه براین مجموعه ای از فرایندهای اجتماعی چند بعدی و شامل ابعاد سیاسی فرهنگی و ایدئولوژیک هم هست. لذا به اختصار به برخی ابعاد این فرایند پرداخته می شود:

جهانی شدن-اقتصاد

جهانی شدن اقتصادی به تشدید و بسط روابط متقابل اقتصادی در سطح جهانی اطلاق می گردد. حجم عظیم سرمایه و فناوری سطح تجارت کالا و سرمایه را به شدت افزایش داده است. بازارها در فرایند ایجاد ارتباط میان اقتصادهای ملی ثروت خود را افزون کرده اند شرکت های چند ملیتی عظیم، نهادهای اقتصادی بین المللی قدرتمند مانند سازمان تجارت جهانی و صندوق بین الملل پول و نظام های بزرگ تجارت منطقه ای مانند اتحادیه اروپا به عنوان های بنیان های نظم اقتصادی جهانی در قرن 21 ظهور کرده اند. به علاوه آزاد سازی اقتصاد در کشورهای مختلف منجر به رها شدن تعیین نرخ سود بانکی از کنترل دولت ها خصوصی سازی بانک ها و مؤسسات مالی دولتی شده است. ایجاد زمینه های تجارت آزاد و ایجاد بازار جهانی تجارت آزاد از تلاشهای مهم این عرصه است که اگر چه باعث رشد ثروت در کشورهای پیشرفته شده اما در مواردی نیز فاصله کشورهای فقیر و ثروتمند را افزایش داده است.

جهانی شدن سیاست به تشدید و بسط روابط متقابل سیاسی در سطح جهانی اطلاق می گردد. یکی از جلوه های مهم جهانی شدن سیاسی دگرگونی دراصل کلی حاکمیت دولت ملت ها در قلمروهای سرزمینی خود است. در طی فرایند جهانی شدن مرزهای تحت قلمرو سرزمین که تحت حاکمیت دولت ها ملت است در برابر اندیشه ها، کالاها، سرمایه و ... نفوذ پذیر می شود هم چنین مرزهای سخت فرهنگی و ذهنی در معرض نفوذ قرار گرفته است . با تأکید به این گرایش ها برخی صاحب نظران از "قلمروزدایی" در حوزه سیاست حکمرانی و قانون خبرداده اند. رشد قدرت نهادهای و سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل و یا  شورای امنیت و .... توسعه رویه ها ونهادهای حقوقی بین المللی و تعهدات بین الملل الزام آور، دولت – ملت های را از حالت حاکم مطلق و بی چون و چرای قلمروهای سرزمین خارج کرده است.

البته اگر چه جهانی شدن فرهنگی به تشدید و بسط جریان های فرهنگی در سراسر جهان اطلاق می گردد. گستردگی شبکه روابط متقابل فرهنگی و وابستگی های متقابل در دهه های اخیر باعث شده است که برخی صاحب نظران براین باور باشند که کنش های فرهنگی قلب جهانی شدن معاصر است و اقتصاد در درجه دوم اهمیت قرار دارد. نظام های معنایی نمادین عصر جهانی شدن مانند مصرف گرایی، فرد گرایی و حتی گفتمان های مذهبی و دینی بسیار آزادتر و گسترده تر از گذشته ها در حال چرخش در جوامع مختلف و عرصه جهانی هستند و فناوری هایی مانند اینترنت و ماهواره این امر را تسهیل کرده اند.  همان گونه که تصاویر و ایده ها به راحتی در حال جابجایی هستند به همان میزان برسبک و گونه زندگی افراد تأثیر می گذارند. برخی بر تأثیر رسانه های بین المللی بر ایجاد فرهنگ عامه بین المللی تأکید می کنند و برخی دیگر بر جهانی شدن زبان و رسوم و مناسک تأکید دارند – لذا به نظر می رسد ماهواره ها، اینترنت و رسانه های موتور محرک جهانی شدن فرهنگی هستند.

سید حسین زرهانی

بخش سیاست تبیان