زندگی با خانواده همسر (1)
استرس اینجا و آنجا ندارد. همه جای دنیا استرس هست. ولی بعضی استرسها مختص بعضی جوامعاند. ما هم در جامعه خودمان، استرسهایی کاملا خودمانی و ایرانی داریم که در خیلی از جاهای دنیا چندان استرسزا نیستند؛ مثلا زندگی با خانواده همسر و مشکلات ساختوساز و اجاره کردن یک خانه را شاید بتوان از استرسهای ایرانی به حساب آورد...
زندگی کردن با خانواده همسر را باید جزو استرسهای وطنی به حساب آورد. برای مقابله با این استرس، در وهله اول باید متوجه باشید که چه اتفاقهایی ممکن است بیفتد و سپس باید بدانید که در مقابل این اتفاقها چه حرکتی باید انجام داد تا حریم احترام و صمیمیت بین شما نشکند و در عین حال، مرز شخصی زندگی خود را نیز با آنها داشته باشید.
در اکثر موارد، این عروس است که باید با مادرشوهر زندگی کند اما چون در مواردی هم داماد مجبور به زندگی با خانواده عروس است، راهحلهایی کلی در این زمینه به جوانترها ارائه میشود تا با حداقل اصطکاک بتوانند با خانواده همسر خود زندگی کنند.
برخورد با اولین مشکل
در این حالت، حریم خصوصی شما تهدید و یا شکسته میشود و ممکن است نتوانید مرز زندگی دو نفرهتان را با آنها نگه دارید. شما میتوانید در ازای این کنجکاویهای بیش از حد و شکسته شدن خط قرمز زندگیتان وارد مشاجره با مادرشوهر شده و با حرمتشکنی، زندگی خود را سخت و رابطهتان را بد و بدتر و در نهایت به بحران تبدیل کنید اما قطعا به دنبال این کار، از حس ارزشمندی شما کاسته شده و احتمالا کلامی اهانتآمیز نیز خواهید شنید.
راهحل بعدی که برخی از شما از آن استفاده میکنید، این است که به همسر خود گله کرده و از او میخواهید که با آنها درگیر شود. ولی توصیه ما به شما این است که این راهحلهای اشتباه را فراموش کنید؛ چون نه تنها سودمند نیستند، بلکه روابط شما را با خانواده همسر و به تبع آن با همسرتان تیره و تار میکند.
به خاطر داشته باشید که اختلاف داشتن در زندگی امری کاملا طبیعی است و یک مشکل محسوب نمیشود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره
میتواند مشکلساز باشد
چه باید کرد؟
در درجه اول شما باید به شیوهای مسالمتآمیز مرز زندگی خودتان با آنها را مشخص کنید و به شیوهای صحیح به آنها بفهمانید که خط قرمزهای روابطشان با شما کجاست.خیلی مودب و مهربان باید جلوی کنجکاویهای مادرشوهر را بگیرید. میدانم که حقیقتا پا گذاشتن روی خط قرمزهایی مثل زمان بیداری و خواب یا موعد استحمام و غیره رنجآور است ولی باید بدون اینکه از کوره دربروید، با کلام مناسب و واژهگزینی صحیح این مساله را حل کنید.به خاطر داشته باشید که اختلاف داشتن در زندگی امری کاملا طبیعی است و یک مشکل محسوب نمیشود، بلکه شیوه حل اختلاف است که همواره میتواند مشکلساز باشد.پس در جواب کنجکاویهای بیمورد میتوانید اینطوربگویید: «مادر جان! این مساله خیلی مهم نیست که بخواهد ذهن شما را مشغول کند. میدونم که نگران هستید مبادا خوابیدن
من تا نزدیک ظهر در این نخستین روزهای زندگی مشکلزا شود اما نگران نباشید؛ من چارچوب زندگی را طوری ترسیم میکنم که به وظایف زناشوییام خدشهای وارد نشود. مهم نیست 8 صبح بیدار شوم یا 11، مهم آن است که تهیه ناهار و مرتب کردن خانه را مدیریت کنم و همه چیز مهیا باشد تا همسرم به خانه بیاید.»
نکته مهمی که نباید فراموش کنید این است که والدین همسر شما سالها با فرزند خود زندگی کردهاند و سبک و سیاق رفتارهایش را میشناسند. اگر هم نوع تغییر رفتاری که او انجام میدهد به درخواست شما نباشد، ممکن است به پای شما نوشته شود و آنها را در لاک دفاعی فرو ببرد، پس باید یاد بگیرید به جای اینکه گله مادر و خواهر و خانوادهاش را بکنید، به شکلی صحیح ابراز وجود کرده و به صحبت کردن با خانواده او و بیان انتظاراتتان بپردازید.
در شیوه صحبت کردن و رفتار شما در عین احترام باید این نکته وجود داشته باشد که حتما اطلاعاتتان را حفظ کنید و تا آنجا که امکان دارد اجازه سرک کشیدن دیگران در مسایلی که فقط مختص شما و همسرتان است را ندهید و این نکته را باید حتی در مورد خانواده خودتان در نظر بگیرید. وقتی شما اطلاعات بیش از حد راجع به مسایل بیربط مثل گذشتهتان، دوستانتان و... بدهید، در واقع در این بین نقاط ضعف خود را به طرف مقابل میشناسانید و با زبان بیزبانی به او اجازه میدهید از آنها استفاده کند.
مطالب مرتبط:
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از: هفته نامه سلامت