حقیقتی که تو را آزاد می کند
خودت را بشناس، حقیقت باعث آزادی تو می شود (سقراط)
خودآگاهی یعنی: بررسی واقع گرایانه باورها، ارزش ها، احساسات، آرمان ها و توانایی های بالقوه و بالفعل خود واستفاده از آنها در تصمیم گیری ها به گونه ای که به نفع خود و روابطمان با دیگران باشد. در واقع مهارتی است که به حس پرورش یافته ای از عزت نفس منجر خواهد شد.
خودآگاهی،توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ،خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است. خودآگاهی باعث ارزشمندی ما میشود و به ما كمك میكند تا دنبال ارزش های واقعی به جای ارزشهای كاذب باشیم و رضایت كافی از زندگی داشته باشیم.
ضرورت خودآگاهی
همان گونه كه علم پزشكی سلامت بدن انسان را با معیارهائی ارزشیابی می كند كه مشخص شود اعضای مختلف ، وظایف محوله و مورد انتظار را انجام می دهد یا نه ، علم روان شناسی نیز باید همان معیارها را برای تشخیص میزان سلامتی یا بیماری ذهنی انسان به كار گیرد ،سلامت ذهنی انسان باید براین اساس داوری شود كه وظیفه زیستی خود را تا چه حد انجام می دهد. وظیفه اساسی ضمیر هوشیار و یا وجدان انسان آگاهی و شناخت و به موازات آن تنظیم رفتار خویشتن است. اگر قرار باشد كه رفتار انسان مؤثر و مفید شود و حافظ و ممدّ زندگی او باشد، نیاز دارد كه نسبت به وضع خویش ، محیط زندگی خویش، واقعیتهای جهان برون و درون خویش و جهان محل زیست خودآگاه شود (براندن 1379).
از دیرباز تلاشی برای خودشناسی ، تلاش پر ارزش تلقی شده است. پیامبران الهی ، كتب مقدس و افراد فرزانه انسان ها را به خودشناسی دعوت كرده اند و آنرا افضل از هر علمی و مقدمه خداشناسی دانسته اند. چنانچه پیامبر اكرم (ص) در حدیث مشهور خود می فرماید: « مَنْ عَرَفَ نَفْسَهِ فَقَدْ عَرَفَ رَّبهِ» و در این حدیث شریف شناخت خداوند را منوط به شناخت خود می كنند. امیرالمؤمنین علی (ع) شناخت نفس را سودمندترین معرفت ها می داند و در توضیح آن می فرماید: این نفس (من، شخصیت، روح) آدمی است كه همه استعدادها و فعالیت های علمی و معرفتی را به دست می آورد. اگر این نفس شناخته نشود، نه ماهیت شناخت های علمی و معرفتی خود را درك خواهد كرد و نه ارزش ها و ضرر و نفع آنها را. و باز در فضیلت شناخت نفس می فرمایند: « نظر و شناسایی نفس درباره ی خویشتن ، اهمیت دادن به صلاح نفس است» و « به رستگاری بزرگتری نایل شد كسی كه به معرفت نفس پیروز گشت»
« نهایت معرفت این است كه انسان خویشتن را بشناسد» و در باب اثرات اجتماعی شناخت خویشتن می فرماید: به قدر و ارزش نفس خود جاهل نباشید. زیرا كسی كه به ارزش خویشتن نادان باشد به ارزش دیگران نادان تر خواهد بود» ( نهج البلاغه نامه شماره 53).
به هر حال ، تلاش برای خودآگاهی از دو نظر دارای اهمیت و ارزش است ، یكی از نظر خود فرد و دیگری از نظر اجتماع. بدین معنی كه فرد با آشنا شدن با دنیای درون خود، شناختن خود، حل تعارضهای درون خود و فراهم آوردن امكانات استفاده از استعدادهای نهفته خود به رشد كامل شخصیت خود كمك می كند، به این ترتیب به عنوان یك انسان كامل و برخوردار از حس تفاهم در اجتماع خود، می تواند كمكی ( هر چند جزئی ) به بهبود روابط انسانی در آن اجتماع بنماید. (هورنای ).
در بعد فردی ، خودآگاهی و شناخت و محاسبه نفس به انسان كمك می كند كه انرژی ها و استعدادها و امكانات را مجانی و ارزان از دست ندهد و به اصطلاح گوهری به قرص نانی ندهد، سرمایه منحصر به فرد حیات را كه هرگز حتی یك لحظه از آن تكرار نخواهد شد، در راه هوی و هوس ها و متورم كردن خود طبیعی از دست نداده . آنرا در راه كمال و رشد حیات شخصی و تصفیه حیات كمالی اجتماع به كار اندازد. یكی دیگر از جلوه های خودآگاهی ، آزادی و اختیار و در دست گرفتن سر رشته زندگی است. انسان وقتی خویشتن آگاهی دارد می تواند خود را متحول و دگرگون كند. انسان ناآگاه از خویشتن هرگز نمی تواند اختیار خویشتن را داشته باشد. و آلتی است در امواج محیط و اجتماع و قدرت همنوعانش ، تشخیص مصالح و مفاسد وی، در اختیار محیط و اجتماع است (جعفری 1378). انسانی كه خود را نمی شناسد یك انسان نابالغ است ، آلت تبلیغ است، آلت دست دیگران است و عوامل خارج او را به این و آنسوی می كشاند.
فراوری:آسیه ملک دار
بخش مهارت های زندگی تبیان
منبع:alb0rzeman
dta.blogfa