تبیان، دستیار زندگی
م
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه رئیسی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارتباط در این حریم مهربان


خانواده به عنوان اولین آموزشگاه بشری بر اساس نوع رابطه با فرزندان بیشترین تأثیر را بر چگونگی شخصیت روانی – اجتماعی – فرهنگی اعضای خانواده دارد. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع شده و ویژگی‌های سالم و ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده‌اند، وارد اجتماع می‌کنند و از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آن جامعه وابسته است.

الگوهای ارتباطی خانواده

خانواده سالم در سلامت فرزندان و سپس سلامت جامعه نقش مهمی دارد. خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است. خانواده چیزی بیشتر از مجموعه افرادی است که با هم در یک فضای فیزیکی و روان‌شناختی به سر می‌برند. سیستم خانواده دارای خصوصیات خود القایی است. بنابراین وقتی تغییری در آن ایجاد شود، توسط مکانیسم‌های خود القایی واکنش نشان می‌دهد. یعنی هر نوع ارتباطی چه صحیح و چه غیر صحیح کل خانواده را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هر یک از اعضای خانواده به نوعی به آن واکنش نشان می‌دهند.

پس نقش عمده خانواده حمایت روانی – اجتماعی از اعضای خود است و دارای مراحل رشد و تحول است. از نظر روان شناسی، اعضای خانواده علاوه بر این که در یک فضای فیزیکی و روانی به سر می‌برند، هر یک عضوی از یک مجموعه هستند که این مجموعه دارای قواعد، نقش و ساختار قدرت، الگوهای رفتاری، وظایف و عملکرد و اهداف منحصر به فردی است و شیوه‌های ارتباطی بین اعضای خانواده نیز مهم است. بسیاری از روابط درونی بین اعضاء نامرئی است و شناخت آن‌ها نیاز به تحلیل روابط خانواده دارد.

در الگوهای تعاملی درون خانواده شخصیت همه افراد شکل گرفته و عادات رفتاری مختلفی در اعضای خانواده پدید می‌آید. که هم این رابطه در بین اعضای خانواده است و هم کل نظام خانواده را با جامعه در بر می‌گیرد.

الگوی ارتباطی خانواده یا شیوه بیان افکار و احساسات اعضای آن از خانواده‌ای به خانواده دیگر متفاوت می‌باشد. شناخت این الگوها به شناخت بعضی از جنبه‌های عملکرد خانواده کمک می‌کنند. در واقع شناخت انواع مختلف الگوها و سبک‌های ارتباطی خانواده علاوه بر توصیف، به پیش بینی و توضیح عملکرد خانواده و توصیه‌ها و تجویزهای مربوط به آن نیز یاری می‌رساند.

روان شناسان الگوهای ارتباطی خانواده را با دو میزان نشان داده‌اند. یکی از این میزان‌ها میزان گفت و شنود در درون خانواده است. یعنی میزانی که خانواده‌ها، شرایطی را فراهم می‌آورند که در آن همه اعضاء خانواده، تشویق، شرکت آزادانه و راحت در تعامل، بحث و تبادل نظر درباره طیف وسیعی از موضوعات می‌باشند، و دیگری میزان هم‌نوایی با قوانین خانواده می‌باشد؛ که عبارت است از میزانی که خانواده‌ها شرایط همسان بودن نگرش‌ها، ارزش‌ها و عقاید را مورد تاکید قرار می‌دهند. هر کدام از این الگوها نوع خاصی از خانواده را به وجود می‌آورد.

خانواده‌هایی که همبستگی و ارتباط کمتری با هم دارند، اختلاف و ناسازگاری در بین آن‌ها بیشتر است و کمتر می‌توانند به طور موثر با همدیگر همبستگی داشته باشند و فرزندان آن‌ها از نظر بهداشت روانی از کودکان دیگر خانواده‌ها پایین‌تر اند

بر همین اساس چهار الگوی ارتباطی در خانواده شکل می‌گیرد؛ این چهار نوع الگو یا چهار نوع خانواده از ترکیب وضعیت‌های زیاد یا کم بر روی پیوستار های دو بعدی میزان گفت و شنود و میزان هم‌نوایی حاصل می‌شوند؛

که عبارتند از :

*خانواده توافق کننده،

*خانواده کثرت گرا،

*خانواده حفظ کننده و

*خانواده به حال خود واگذارنده

خانواده‌های توافق کننده  در هر دو بعد گفت و شنود و میزان هم‌نوایی نمره زیادی می‌گیرند. خانواده‌های حفظ کننده در میزان گفت و شنود نمره زیادتری نسبت به میزان هم‌نوایی می‌گیرند. خانوادهای حفظ کننده  در میزان گفت و شنود نمره کمتری می‌گیرند و خانواده‌های به حال خود واگذارنده در هر دو میزان گفت و شنود و هم‌نوایی نمره کمی می‌گیرند.

از این رو در خانواده‌های توافق کننده، اعضای خانواده بیان نظرات متفاوت را تشویق می‌کنند و همدیگر را تایید می‌کنند. در خانواده‌های کثرت گرا، اعضای خانواده با هم ارتباطات آزاد و راحتی دارند و از نظر عاطفی حمایت کننده یکدیگر هستند.  در خانواده‌های حفظ کننده هم‌نوایی فرزندان با والدین و اطاعت از آن‌ها بسیار مهم است و والدین سعی دارند، قوانین و هنجارهای خانواده را حفظ کنند و به نوعی استبدادی عمل می‌کنند. ولی در خانواده‌های به حال خود واگذارنده تعامل والد – فرزندی اندک است و فرزندان را به حال خود رها می‌کنند.

الگوهای ارتباطی خانواده

در نتیجه،به طور کلی همواره ارتباطات موجود در بین اعضای خانواده به عنوان یکی از مهم‌ترین جنبه‌های روابط بین فردی و کلیدی برای فهم مکانیسم‌های تحت تأثیر روابط خانوادگی قلمداد می‌شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد که خانواده‌هایی که همبستگی و ارتباط کمتری با هم دارند و کمتر گفتگو می کنند، اختلاف و ناسازگاری در بین آن‌ها بیشتر است و کمتر می‌توانند به طور موثر با همدیگر همبستگی داشته باشند و فرزندان آن‌ها از نظر بهداشت روانی از کودکان دیگر خانواده‌ها پایین‌تر اند.

تحقیقی نشان داده است که میزان گفت و شنود و هم‌نوایی با سلامت روان افراد در خانواده ارتباط است و میزان گفت و شنود خانواده پیش بینی کننده مثبت سلامت روان فرزندان و میزان هم‌نوایی پیش بینی کننده منفی آن می‌باشد.

میزان گفت و شنود در خانواده می‌تواند، پیش بینی کننده معنادار اضطراب و افسردگی فرزندان باشد و اضطراب و افسردگی آن‌ها را به طور منفی پیش بینی می‌کند. همچنین جهت گیری هم‌نوایی خانواده به طور معنادار و مثبت اضطراب فرزندان را پیش بینی می‌کند، اما پیش بینی کننده معناداری برای افسردگی آن‌ها نیست.

بنابراین شیوه‌های یا نوع ارتباط درون خانواده بر اساس میزان آزادی در گفت و شنود و اطاعت از قوانین خانواده تعیین می‌شود. همین دو میزان است که تعیین کننده بهداشت روانی و سلامت روحی اعضای خانواده، علی‌الخصوص فرزندان می‌باشد و به نوعی بر روی نگرش آنان در مورد والدینشان اثر می‌گذارد؛ و حتی می‌تواند بسیاری از روابط حال و آینده فرزندان را رقم زند.

فاطمه رئیسی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.