تبیان، دستیار زندگی
به‌ گونه‌اى باشد که‌ به‌ جاى رونق‌ اقتصادى در درون‌ جامعه‌ اسلامى موجبا ت‌ رونق‌ اقتصادى کشورهاى بیگانه‌ را فراهم‌ آورد. خصوصاً‌ اگر کالاهاى بیگانه‌ عرضه‌ شده‌ در بازار به‌ گونه‌اى باشد که‌ اقتدار و عزت‌ و فرهنگ‌ اسلامى را تهدید نماید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهناز وکیلی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توصیه‌های امام علی(علیه‌السلام) به اهل بازار


اذکار مستحبى در هنگام‌ ورود و خروج‌ و نشستن‌ در بازار را مى توان‌ در همین‌ راستا توجیه‌ و تفسیر نمود. اگر انسان‌ مراقبت‌ لازم‌ را در بازار به‌ عمل‌ آورد مى تواند از بازار با همه‌ اوصافش، مکانى بسازد که‌ عزت‌ او را تأمین‌ نماید و دنیا و آخرت‌ خویش‌ را آباد و آن را وسیله‌اى براى خدمت‌ به‌ مردم‌ و جامعه‌ قرار دهد.


بازار

جامعه‌ بدون‌ تجارت‌ و خرید و فروش‌ نمى تواند به‌ حیات‌ اجتماعى خود ادامه‌ دهد. به همین جهت لازم است کمی در آن دقیق شده و حیطه آن را از آلودگی هایی که تهدیدش می کند پاک نموده و شریان حیاتی جامعه را از پلیدیهایی که آن را احاطه کرده دور ساخته و در نهایت از طهارت ظاهری به طهارت باطنی دست یابیم. همان طور که می دانیم ابدان آلوده از لقمه های شبه ناک کمتر پذیرای کلام الهی و تزکیه نفس می باشند. لذا لازم است به ابعاد این مکان –که اگر قداست آن فرض دانسته شود- پرداخته شود .

جایگاه افراد در بازار

افراد در بازار از یک سو به‌ جایگاهى تکیه‌ زده‌اند که‌ هر آن، احتمال‌ سقوط‌ و انحطاط‌ مالى و اخلاقى مى رود و از سوى دیگر حیات‌ اجتماعى و اقتصادى جامعه‌ به‌ آن‌ وابسته‌ است. روایاتى که‌ در ذم‌ بازار وارد شده‌اند، در صددند احتمال‌ سقوط‌ مالى و اخلاقى بازاریان‌ و هر کسى که‌ به‌ گونه‌اى با بازار سر و کار دارد را به‌ حداقل‌ برساند. براى جمع‌ بین‌ این‌ دو امر، خطرات‌ جدى نظیر؛ احتمال‌ قوى تسلط‌ شیطان‌ بر انسان‌ که‌ مى تواند شیرازه‌ی بازار و معاملات‌ در آن‌ را تهدید کند، در روایات‌ گوشزد شده‌ است.

یکی از عوامل مهم ‌در خصوص مقابله با شیطان، تقواى الهى و مراقبت‌ بر انجام‌ دستورات‌ و پرهیز از محرمات است. که به مواردی از آن اشاره می شود: امیرالمؤ‌منین علی(علیه السلام) در گشت ‌زنی های خود در بازار( زمان‌ حکومت خویش)، بر آن‌ تأکید مى نمودند و مصادیق‌ آن‌ را بیان‌ مى کردند: بردبارى، پرهیز از دروغ‌ و سوگند خوردن، آسان‌ گرفتن‌ معامله، راضى به‌ حق‌ خود بودن‌ و حق‌ دیگران‌ را به‌ آنان‌ دادن، کامل‌ نمودن‌ پیمانه‌ها و وزنها، نیکو معامله‌ کردن و ... همه‌ از مصادیقى است‌ که‌ مى توان‌ با نهادینه‌ کردن‌ آنها، احتمال‌ سقوط‌ فردى و اجتماعى را به‌ شدت‌ کاهش‌ داد و بازارى سالم‌ را به‌ ارمغان‌ آورد. اذکار مستحبى در هنگام‌ ورود و خروج‌ و نشستن‌ در بازار را مى توان‌ در همین‌ راستا توجیه‌ و تفسیر نمود. اگر انسان‌ مراقبت‌ لازم‌ را در بازار به‌ عمل‌ آورد مى تواند از بازار با همه‌ اوصافش، مکانى بسازد که‌ عزت‌ او را تأمین‌ نماید و دنیا و آخرت‌ خویش‌ را آباد و آن را وسیله‌اى براى خدمت‌ به‌ مردم‌ و جامعه‌ قرار دهد.

حاکم‌ جامعه‌ اسلامى در تصمیم‌گیرى ها باید مصالح‌ عموم‌ مردم‌ را لحاظ‌ نماید و مطابق‌ آن‌ برنامه‌ریزى کند. از این‌ رو ضرورى است‌ حکومت‌ اسلامى در هر عصرى در راستاى تحقق‌بخشى مصالح‌ عمومى متناسب‌ با شرایط‌ جامعه، کارکردهاى ویژه‌اى در بازار از خود بروز داده‌ و در مجموع‌ رفاه‌ جامعه‌ را از این‌ طریق‌ بیش تر نماند

‌‌جمع بندى

1- بازار هم‌ از آن‌ جهت‌ که‌ مرکزى براى تجارت‌ و داد و ستد است‌ و هم‌ از آن‌ جهت‌ که‌ سالم‌ سازى محیط‌ آن‌ مى تواند کارایى اقتصادى را بالا برده‌ و با علامت‌دهى مناسب‌ به‌ تولیدکنندگان، فروشندگان‌ و مصرف‌کنندگان، در شیوه، کیفیت‌ و کمیت‌ تولید و مصرف‌ و رفاه‌ و آسایش‌ و بطور کلى ساماندهى امور اقتصادى هر جامعه‌اى مؤ‌ثر واقع‌ شود از اهمیت‌ ویژه‌اى برخوردار است.

2- از آنجا که‌ امیرالمؤ‌منین(علیه السلام) رهبرى جامعه‌ را در دوران‌ حکومت‌ خویش‌ بر عهده‌ داشت، چگونگى برخورد حضرت‌ با نقش‌آفرینان‌ اصلى بازار مى تواند الگوى شایسته‌اى براى برخورد با بازار در جامعه‌ اسلامى دانست.

3- بازار از ابتدای تشکیل‌ حکومت‌ اسلامى در مدینه‌ توسط‌ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) تحت‌ نظارت‌ و مراقبت‌ بود و این‌ رویه‌ در زمان‌ حضرت‌ با توجه‌ به‌ مشغله‌هاى فراوان‌ ایشان‌ و متناسب‌ با گستردگى و تنوع‌ بازارها استمرار یافت‌ از این‌رو مى‌توان‌ نظارت‌ بر فعالیت‌ بازار را یک‌ اصل‌ کلیدى و جزء وظایف‌ اصلى دولت‌ اسلامى دانست. و ناظر بر بازار موظف‌ است‌ ضمن‌ نصیحت‌ و ارشاد سازنده‌ و بیان‌ احکام‌ الهى، با هر اقدامى که‌ کارکرد صحیح‌ بازار را به‌ مخاطره‌ مى اندازد، مقابله‌ نماید.

4- دولت‌ اسلامى با نظارت‌ ویژه‌اى که‌ بر عملکرد بازار دارد مجالى براى شکل ‌گیرى انحصارات‌ به‌ شکل هاى گوناگون‌ آن باقى نمى گذارد. و ساختار بازار اسلامى را با مسامحه‌ مى توان‌ شبیه‌ بازار رقابت‌ کامل‌ دانست.

5- گرچه‌ در بازار اسلامى فروش‌ کالاهاى بیگانه‌ ممنوعیتى ندارد؛ اما بازار نیز نباید به‌ گونه‌اى باشد که‌ به‌ جاى رونق‌ اقتصادى در درون‌ جامعه‌ اسلامى موجبا ت‌ رونق‌ اقتصادى کشورهاى بیگانه‌ را فراهم‌ آورد. خصوصاً‌ اگر کالاهاى بیگانه‌ عرضه‌ شده‌ در بازار به‌ گونه‌اى باشد که‌ اقتدار و عزت‌ و فرهنگ‌ اسلامى را تهدید نماید.

6- گرفتن‌ سود در بازار اسلامى بى تردید رواست‌ اما بازار نباید هرگز به‌ مکانى براى سود و نفع‌پرستى بى حد و حصر عده‌اى مبدل‌ گردد.

7- روایاتى که‌ در تقبیح‌ بازار وارد شد، بدان‌ جهت‌ است‌ که‌ در بازار زمینه‌هاى فساد و تباهى و خوردن‌ مال‌ به‌ باطل‌ و تفاخر و تکاثر مال‌ و ثروت‌ فراوان‌ وجود دارد. و اگر انسان‌ غفلت‌ ورزد به‌ ورطه‌ هلاکت‌، سقوط‌ خواهد نمود.

8- حاکم‌ جامعه‌ اسلامى در تصمیم‌گیرى ها باید مصالح‌ عموم‌ مردم‌ را لحاظ‌ نماید و مطابق‌ آن‌ برنامه‌ریزى کند. از این‌ رو ضرورى است‌ حکومت‌ اسلامى در هر عصرى در راستاى تحقق‌بخشى مصالح‌ عمومى متناسب‌ با شرایط‌ جامعه، کارکردهاى ویژه‌اى در بازار از خود بروز داده‌ و در مجموع‌ رفاه‌ جامعه‌ را از این‌ طریق‌ بیش تر نماند.

مهناز وکیلی

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : بر گرفته از نامه 52و53 نهج البلاغه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.