تبیان، دستیار زندگی
آنچه بین آنها (مردم) ایجاد تفاوت کرده عناصر نخستین سرشت آنهاست، زیرا آنها قطعه اى بودند از زمین شور و شیرین، محکم و سست، و بر حسب نزدیک بودن خاکهایشان با یکدیگر به هم نزدیکند و به مقدار فاصله اختلاف خاکشان با یکدگر متفاوتند; افراد خوش منظر (غالباً) سست عق
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رابطه خصوصیات ظاهری و ویژگی های باطنی انسان


شک نیست که انسانها هم از نظر جسمى و هم از نظر روحى، فکرى و اخلاق با هم متفاوتند. نیز شک نیست که این تفاوتها بر اثر تعلیم و تربیت قابل تغییر و دگرگونى است، بنابراین تفاوتها هرگز به سلب اختیار آدمى و مسئله جبر نمى انجامد


روح

إِنَّمَا فَرَّقَ بَیْنَهُمْ مَبَادِئُ طِینِهِمْ وَ ذَلِکَ أَنَّهُمْ کَانُوا فِلْقَةً مِنْ سَبَخِ أَرْض وَ عَذْبِهَا، وَ حَزْنِ تُرْبَة وَ سَهْلِهَا، فَهُمْ عَلَى حَسَبِ قُرْبِ أَرْضِهِمْ یَتَقَارَبُونَ، وَ عَلَى قَدْرِ اخْتِلاَفِهَا یَتَفَاوَتُونَ، فَتَامُّ الرُّوَاءِ نَاقِصُ الْعَقْلِ، وَ مَادُّ الْقَامَةِ قَصِیرُ الْهِمَّةِ، وَ زَاکِی الْعَمَلِ قَبِیحُ الْمَنْظَرِ، وَ قَرِیبُ الْقَعْرِ بَعِیدُ السَّبْرِ، وَ مَعْرُوفُ الضَّرِیبَةِ مُنْکَرُ الْجَلِیبَةِ، وَ تَائِهُ الْقَلْبِ مُتَفَرِّقُ اللُّبِّ، وَ طَلِیقُ اللِّسَانِ حَدِیدُ الْجَنَانِ.1

آنچه بین آنها (مردم) ایجاد تفاوت کرده عناصر نخستین سرشت آنهاست، زیرا آنها قطعه اى بودند از زمین شور و شیرین، محکم و سست، و بر حسب نزدیک بودن خاکهایشان با یکدیگر به هم نزدیکند و به مقدار فاصله اختلاف خاکشان با یکدگر متفاوتند  افراد خوش منظر (غالباً) سست عقل اند، بلند قدان کوتاه همت، پاکیزه عملان بد منظر و کوتاه قدان، عمیق و خوش فکرند. آنها که نهادى پاک دارند (گاه بر اثر عوامل گوناگون) اخلاق ناپسند ظاهر مى سازند. آنها که قلبى نا آرام دارند، افکارشان پراکنده است و سخنوران (زبردست) قوت قلب دارند.

شرحی مختصر بر خطبه2

مطلبی که باید به آن توجه شود این است که عمق مطلب گفته شده از احاطه کنونی علمی بشر خارج است.سخنان بی نظیر امیرالمومنین بار دیگر علم الهی او را به رخ می کشد و از مطالبی حرف می زند که برای توضیح و شرح هر جمله آن به نگارش کتاب ها نیاز است...اما اکنون ما در این جا شرح مختصری از این خطابه را ارائه میکنیم.

شک نیست که انسانها هم از نظر جسمى و هم از نظر روحى، فکرى و اخلاق با هم متفاوتند. نیز شک نیست که این تفاوتها بر اثر تعلیم و تربیت قابل تغییر و دگرگونى است، بنابراین تفاوتها هرگز به سلب اختیار آدمى و مسئله جبر نمى انجامد.

ولى سخن در این است که سرچشمه این تفاوتها چیست؟ چرا بعضى از نظر جسمانى بلند قامت، بعضى دیگر کوتاه، عدّه اى زیباروى و گروهى نازیبا، جمعى پر استعداد و بعضى ضعیف و ناتوان، گروهى با سخاوت و جمعى بخیل هستند؟

آن قسمت از خطبه که همه را متحیر می سازد آنجاست که پس از بیان این مطالب به سراغ تأثیر این عوامل بر خلق و خو و ویژگی های درونی افراد می رود و آن را به زیبایی بیان می کند.مطلبی که در زمانی بیان شده که اثری از این علوم در آن نبوده است

همان طور که مشاهده میشود حضرت منشاء این اختلافات را موادی میدانند که جسم انسان از آن گرفته شده است.

بر طبق این بیان، تفاوتها از تفاوت مواد مختلف زمینى گرفته شده است و با توجّه به اینکه زمینها و مواد ترکیبى آنها با هم اختلاف دارند، و ترکیب هاى وجود انسان ها از آن مواد با هم متفاوت است و تفاوت آن مواد تأثیر در تفاوت روحیات و افکار و اخلاق آنها دارد، به این ترتیب در میان انسانها اختلافاتى ظاهر گشت.

شاید سوالی به ذهن بیاید که چگونه می شود خاک یک سرزمین در خلقت شخص موثر باشد؟و بر فرض اگر این طور است چرا فقط خاک موثر است؟در حالی که حضرت از عوامل دیگر مثل آب و هوا و شرایط جوی دیگر سخن نگفته است؟  در پاسخ به این پرسش می توان گفت که گرچه انسانهاى پس از آدم از نطفه او متولّد مى شوند ولى نطفه از مواد ترکیبى مختلفى تشکیل یافته که قسمت عمده آن به زمین برمى گردد و در مسیر پرورش از تغذیه مادر استفاده مى کند تا به حد کمال و هنگام تولّد برسد و غذاى مادر هرچه باشد از مواد زمینى گرفته شده، گیاهان از زمین مى رویند و حیوانات مأکول از گیاهان پرورش پیدا مى کنند، بنابراین رشد جنین از یک ذره ظاهراً بى مقدار تا رسیدن به یک جنین کامل همه از مواد زمینى است. به عنوان مثال میتوان به میوه ای اشاره کرد که در منطقه ای دارای رنگ و مزه و بوی بسیار خوب و در جای دیگر دارای کیفیت کمتر است، اشاره کرد.

امام علی علیہ السلام

این مطلب هم که امام عوامل دیگری به جز خاک را ذکر نکرده اند را می توان اینگونه توجیه کرد که در واقع آن عوامل تحت تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم همین خاک هستند. مثل آب و هوا که در شوره زارها، آب شور و هوا آلوده و در سرزمین هاى شیرین، آب شیرین و هوا پاک و مطبوع است.

اما آن قسمت از خطبه که همه را متحیر می سازد آنجاست که پس از بیان این مطالب به سراغ تأثیر این عوامل بر خلق و خو و ویژگی های درونی افراد می رود و آن را به زیبایی بیان می کند.مطلبی که در زمانی بیان شده که اثری از این علوم در آن نبوده است.

اما دو نکته مهم:

اولا با مراجعه به علوم و گفته های دانشمندان(و پیش از آن مشاهده برخی روایات) برداشت می شود که این سخنان(همان طور که در ترجمه هم به آن اشاره شده) حکم کلی نیست، و استثنا هم دارد.در واقع این ها عواملی هستند که دارای تأثیر زیادی هستند، ولی عوامل درونی و بیرونی اشخاص مثل محیط تربیتی و خلق و خوی پدر و مادر و...هم تأثیراتی دارند. در همین راستا میتوان به احادیثی اشاره کرد از جمله حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله که میفرماید:

أُطْلُبُ الْخَیْرَ عِنْدَ حِسانِ الْوُجُوهِ3.... خیر و نیکى را نزد زیبارویان بیابید.

و سخن دیگری از ایشان در جای دیگر که میفرماید:

أیُّهَا النّاسُ إیّاکُمْ وَ خَضْراءُ الدِّمَنِ قیلَ یا رَسُولَ اللهِ وَ ما خَضْراءُ الدِّمَنِ؟ قالَ: الْمَرأةُ الْحَسْناءُ فى مَنْبَتِ السُّوء4:

اى مردم از گیاهان زیبایى که بر مزبله ها مى روید بپرهیزید، عرض کردند: اى رسول خدا منظور از این گیاهان چیست؟ فرمود: زن زیبارویى که در خانواده آلوده اى پرورش یافته باشد.

واضح است که همه این مطالب مسئله اختیار بشر را هم توجیه میکند.

و در آخر اینکه در نهج البلاغه از این قبیل مباحث باز هم یافت می شود. إن شاءالله در مطالب بعدی نیز اشاره ای به آن ها خواهیم داشت.

پی نوشت ها:

1.خطبه 234 نهج البلاغه

2.شرح آیت الله مکارم شیرازی با تصرف و تلخیص

3. وسائل الشیعه، ج 14، ص 37، ح 4

4. بحارالانوار، ج 100، ص 236، ح 22.

بخش نهج البلاغه تبیان

منبع : وبلاگ ابو تراب

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.