دگردیسی در جامعهای خشن
به بهانه 20سالهشدن فیلم تلما و لوئیز 24 ماه می (3 خرداد) سال 1991، فیلم تلما و لوئیز در آمریكا اكران شد. این فیلم به عنوان هفتمین تجربه سینمایی ریدلی اسكات پس از شماری از فیلمهای كوتاه و سریالهای تلویزیونی، نقش مهمی در تثبیت موقعیت او در هالیوود داشت؛ یك فیلم خوش ساخت، ساده اما كاملا حساب شده كه از هر نظر حرفهای زیادی برای گفتن داشت.
اسكات با فیلمنامهای كه یك زن یعنی «كالی كوری» نویسنده آن بود، چالش زیادی برانگیخت و موجب شد تا حرف و حدیثهای زیادی راه بیفتد. آیا او میخواست فیلمی فمینیستی بسازد؟ یا این كه میخواست دقیقا از جامعهای مردسالار دفاع كند؟ بهترین جواب احتمالا هیچكدام است. اسكات میخواست یك فیلم موفق بسازد كه در عین رعایت قواعد بازی، در بعضی جاها ناگهان مخاطب را شوكه كند. فیلمی كه هر چه جلوتر میرود، این سوال را جدیترمطرح كند: بعدش چی میشه؟
2 بازیگر او جینا دیویس و سوزان ساراندون در آن زمان 36 و 46 ساله بودند و در كنار هم روبهرو شدن با جامعهای مردانه و بیرحم را تجربه میكردند. هر چند لوئیز به اندازه تلما ناآگاه نیست، اما دردی كه او در این مسیر تجربه میكند، كمتر از تلما نیست چون او از همان اول كه جرقه گرفتاری زده شده میتواند حس كند كه چه بار مسوولیتی بردوشش است.
فیلم 130 دقیقهای تلما و لوئیز در شصت و چهارمین دوره اسكار، نامزد دریافت ? جایزه شد كه در بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، آن را به دست آورد. این فیلمنامه با وجود این كه دو زن را به عنوان شخصیتهای اصلی انتخاب كرده، اما به هیچ وجه «ابر زن» نیستند، بلكه دو زن خیلی معمولی از دو جایگاه متفاوت هستند كه دست حوادث، موقعیت دیگری را برایشان رقم میزند. در واقع یك ماجراجویی كه در ابتدا ساده است، در نهایت لایههای زیرین شخصیت آنان را باز میكند. آنها در فرآیند دگردیسی خود به نگاه دیگری نسبت به زندگی دست پیدا میكنند و به جایی میرسند كه برای حفظ آزادگیشان ترجیح میدهند بمیرند.
تلما یك زن خانهدار، بشدت ساده و معمولی و لوئیز كارگر یك رستوران است. او با تجربهتر از تلماست و به جامعه نگاهی بدبینانه دارد. این دو شخصیت اصلی فیلمنامه در مسیر این دگردیسی در موقعیتهای متفاوتی قرار میگیرند كه هریك از آنها موجب میشود تا یك قدم جلوتر بروند و تماشاچی هم با آنها همدلی بیشتری پیدا كند.
آنها در برخورد با ماجراهایی كه هر یك به دنبال ماجرای قبلی اتفاق میافتد، پیش میروند و هر تصمیم جدید را برمبنای فلسفهای جدید میگیرند. در این روند، تلمای ابتدا سادهدل در اواسط فیلم میفهمد نباید به این راحتیها به كسی اعتماد كرد و لوئیز پر دل و جرات به مرور كم میآورد و ناخودآگاه میخواهد با اتكا به دیگری، مسیر سخت پیش رو را ادامه بدهد.
تلما كه شخصیتاش در ماجراها در حال دگردیسی است از زنی كه فكر میكرد اسلحه به درد شكار خرس میخورد، به زنی تبدیل میشود كه برای حفظ زندگیشان به یك فروشگاه دستبرد میزند و در مسیر فرار، تانكر گاز را با همكاری لوئیز منفجر میكند. در نهایت اوست كه به لوئیز پیشنهاد میكند به جای فشار دادن ترمز ماشین، پایش را روی گاز فشار بدهد و دره گراندكانیون را نادیده بگیرد.
تلما یك زن خانهدار، بشدت ساده و معمولی و لوئیز كارگر یك رستوران است. او با تجربهتر از تلماست و به جامعه نگاهی بدبینانه دارد. این دو شخصیت اصلی فیلمنامه در مسیر این دگردیسی در موقعیتهای متفاوتی قرار میگیرند كه هریك از آنها موجب میشود تا یك قدم جلوتر بروند و تماشاچی هم با آنها همدلی بیشتری پیدا كند.
تلما و لوئیز را خیلیها با بوچ كسیدی و ساندنس كید منتها در فرم زنانهاش مقایسه كردهاند و سرخوشی انتهای آن در پذیرفتن مرگ را نیز با راندن آن دو به میان خیل دشمنان مقایسه میكنند. هر چند یك تفاوت در این میان وجود دارد و آن این است كه تلما و لوئیز مثل دو رفیق مرد یعنی بوچ و ساندنس به دل دشمن نمیزنند، بلكه برای فرار از دست پلیس پرواز برفراز دره را انتخاب میكنند، اما پایان هر دو فیلم یكی است شما همانطور كه میدانید بوچ و ساندنس سوراخ سوراخ میشوند، میتوانید تصور كنید كه اتومبیل این دو هم در وسط دره فرود میآید، اما ترجیح میدهید چهره ساده و در عین حال شیطنتبارشان را به خاطر بسپارید.
ریدلی اسكات كه برای پیكره آثارش به عنوان فیلمسازی مولف شناخته میشود، كارگردانی و تهیهكنندگی فیلمهای مختلفی در شاخههای علمی ـ تخیلی، حماسی، گنگستری و... را تجربه كرده است.
این فیلم در آن زمان به نظر خیلی از منتقدان به عنوان یك بیانیه فمینیستی مطرح شده بود كه سیل انتقادها را روانه ریدلی اسكات كرد، اما اسكات با این دو زن تفنگ به دستی كه خلق كرد، توانست قوانین مربوط به زنان قهرمان هالیوود را بشكند و زن دیگری را خلق كند. وقتی آنان روی دره پرواز و به جای رفتن به زندان، آزادی را انتخاب میكنند، در واقع سرنوشت خودشان را به دست خودشان میگیرند.
فیلمبرداری فیلم تلما و لوئیز هم آنقدر زیبا و باشكوه است كه آن را خیلیها ادای دینی به جان فورد دانستهاند.
«تلما و لوئیز» در كنار«هفت» و در اواسط دهه 90، جایگاه برد پیت را هم درهالیوود تثبیت كرد. برد پیت كه تا آن موقع چهره شناختهشدهای نبود، در این فیلم بخوبی در یك نقش مكمل ظاهر شد و با بازی روانش، حضور خود را در ذهن تماشاگران فیلم ثبت كرد.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:آرزو پناهی /جامجم