تبیان، دستیار زندگی
نقشه ى کفّار این بود و هست که قرآن را از دست مسلمانان بگیرند، و روحانیت را از منابع دینى و معنویّات و سرچشمه هاى معارف یعنى قرآن و سنّت(سنّ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقشه ی دشمن را عملی نکنیم!


نقشه ى کفّار این بود و هست که قرآن را از دست مسلمانان بگیرند، و روحانیت را از منابع دینى و معنویّات و سرچشمه هاى معارف یعنى قرآن و سنّت(سنّت، شامل گفتار، کردار، و حتّى تقریر و امضاى معصومین ـ علیهم السّلام ـ مى شود.) جدا سازند، تا این دو سلاح مهم (قرآن و سنّت) از دست مسلمانان خارج گردد، و راه تسلّط آن ها بر بلاد و ثروت هاى مسلمانان باز شود.


آرامش ، در بدترین شرایط

ائمه ما ـ علیهم السّلام ـ دعاها را در اختیار ما گذاشته اند تا ما را غرق در نور ببینند، و انبیا ـ علیهم السّلام ـ آمده اند که ما را از دنیا و توجّه به آن دور سازند؛ ولى کفّار به ما مى گویند: دین را کنار بگذارید، ما به شما دنیا مى دهیم، و وسایل راحتى ظاهرى (نه راحتى درونى) شما را فراهم مى کنیم! البته این سخن هم دروغ است، زیرا اگر آنها براى ما راحتى دنیا را مى خواهند پس چرا این همه بر سر تسلّط بر ما با هم نزاع دارند؟!

نقشه ى کفّار این بود و هست که قرآن را از دست مسلمانان بگیرند، و روحانیت را از منابع دینى و معنویّات و سرچشمه هاى معارف یعنى قرآن و سنّت(سنّت، شامل گفتار، کردار، و حتّى تقریر و امضاى معصومین ـ علیهم السّلام ـ مى شود.) جدا سازند، تا این دو سلاح مهم (قرآن و سنّت) از دست مسلمانان خارج گردد، و راه تسلّط آن ها بر بلاد و ثروت هاى مسلمانان باز شود، ولو به این که کسانى(روحانى نمایان دربارى و جیره خوار) را در رأس قرار دهند که طبق مرام آنها کتاب و سنّت را توجیه کنند و دیگران(علماى مخالف) نابود یا منزوى و یا کشته شوند.

اى کاش مى دیدیم که گرگ ها به ما هجوم آورده و ما را مى خورند.با این وضع چه باید کرد؟ هر چه به ما فرمودند:«لاَ تَتَّخِذُواْ الْکَـفِرِینَ أَوْلِیَآءَ» کافران را به عنوان دوست و سرپرست خود نگیرید. (سوره ى نساء، آیه ى 144.) را گوش نکردیم. حالا با این اوضاع و گرفتارى و بلاها که بر سر ما مسلمانان مى آید چه باید بکنیم؟

اگر تکلیف خود را بدانیم که چه باید بکنیم و به آن چه فهمیدیم عمل بکنیم، از جهت عمل به وظیفه فرداى قیامت راحتیم، هر چند وظیفه این باشد که با ناراحتى ها بسازیم و صبر کنیم، خداوند متعال مى فرماید: « وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَىْ ءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْءَمْوَ لِ وَ الاْءَنفُسِ وَ الثَّمَرَ تِ وَبَشِّرِ الصَّـبِرِینَ ؛ قطعاً شما را به نوعى از ترس و گرسنگى و زیان مالى و جانى و کمبود محصول، آزمایش مى کنیم، و صابران را نوید بده.» (سوره ى بقره، آیه ى 155)

پرده ى ستاریّت حضرت حقّ و گناه بندگان

اگر هنگامى که بلا مى رسید، لکّه ى سیاهى در پیشانى افراد گناه کار به وجود مى آمد که به واسطه ى آن معصیت تشخیص داده مى شد و درجه ى معصیت بدان کشف مى شد، آن وقت همه زاهد و مسلمان مى شدیم، البته به شرط این که همه با هم عهد و پیمان نبسته باشیم که در معصیت و گناه و نافرمانى مثل هم باشیم. نظیر آن آقایى که در مریضخانه کار مى کرد، مى گفت: شنیدم همکارانم با هم مى گویند که بیایید با هم قسم بخوریم که اسرار یکدیگر را در بدکارى و بیکارى فاش نکنیم!

اگر در اثر بلا، گناهان ما نمایان و آشکار مى شد، مانند این آقایان ما هم گرد هم مى نشستیم و با هم درباره ى علاج رسوایى حاصل از ناحیه ى معاصى و گناهان خود، با هم فکر مى کردیم،خصوصا اگر از پیشانى هر شخص مشخص مى شد که چه کارهایى در زمان نزدیک یا دور انجام داده است.

آن وقت نامه ى عمل هر کدام از ما معلوم مى شد. شخصى مى گفت: در پشت بام خانه، نگاهم به زن ها افتاد، بعد نزد آقایى رفتم، تا مرا دید فرمود: چه جواب مى دهند کسانى که به پشت بام مى روند و به زن هاى مردم نگاه مى کنند؟ در روایت است که: «لَوْ تَکاشَفْتُمْ، ما تَدافَنْتُمْ ؛ اگر باطن همدیگر را به عیان مى دیدید، یکدیگر را دفن نمى کردید.»( بحارالانوار، ج 74، ص 385؛ ارشاد القلوب، ج 1، ص 24؛ امالى صدوق، ص 446؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 5، ص 147؛ عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 53.)

اهل بیت و عترت ـ علیهم السّلام ـ را که عدیل قرآن هستند، بلکه با قرآن یگانگى و اتّحاد دارند. و اهانت به قرآن اهانت به آن ها است و بالعکس. هر کس به قرآن نزدیک باشد به عترت مقرّب است، و بالعکس نیز صادق است

چرا معاصى را کوچک مى شماریم؟

لابد به دلیل این که طالب کمالات هستیم و از معاصى فارغ گشته ایم! کار به جایى رسیده که حتى گناهان کبیره و حتى سَبْعِ موبقات ( هفت گناه کبیره ى بسیار مهّم. ر.ک: اصول کافى، ج 2، ص 277؛ وسائل الشیعة، ج 15، ص 322، 325، 326 و... ) را کوچک مى شماریم. آیا اگر انسان واسطه در قتل نفس شود، قتل نفس نیست؟! از گناهان کبیره نیست؟!

لزوم قدردانى از قرآن و عترت

اگر به ما خبر مى دادند که در چین کتابى وجود دارد که چنین کمالاتى را دارد و به زبان چینى است، و تمام صفات و کمالات قرآن را بدون بردن نام آن به آن نسبت مى دادند، مثلاً مى گفتند از صفاتش این است که: «وَ لَوْ أَنَّ قُرْءَانًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الاْءَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى» و اگر کتابى وجود داشته باشد که بتوان به وسیله ى آن کوه ها را سیر نمود و زمین را شکافت، و با مردگان سخن گفت، [همین کتاب است]. (سوره ى رعد، آیه ى 31). و نیز به وسیله ى آن چنین کارهایى را مى توان کرد که: «وَأُبْرِئُ الاْءَکْمَهَ وَالاْءَبْرَصَ وَأُحْىِ الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِى بُیُوتِکُمْ» (سوره ى آل عمران، آیه ى 49).

پیش به سوی عشق و آرامش

نابینا و شخص مبتلا به مرض پیسى را به اذن خدا بهبودى مى بخشم، مردگان را به وسیله ى آن به اذن خدا زنده مى کنم، و از آن چه مى خورید و در خانه هایتان اندوخته مى کنید، خبر مى دهم و دیگر خصوصیّات قرآن را بیان مى کردند، آیا در تلاش بر نمی آمدیم که کوچ کنیم تا در آن جا آن کتاب را درس بگیریم یا با خود بیاوریم؛ و این در حالى است که همان قرآن پیش ما است؛ لذا سزاوار است با گرسنگى و صبر بر خرده نان هم شده آن را تحصیل و تدریس نماییم، و به معارف آن آگاهى پیدا کنیم، که: « لا تَفْنى عَجآئِبُهُ. »( نهج البلاغه عبده، ج 1، ص 55؛ احتجاج، ج 1، ص 390 و... از کلمات امیرالمؤمنان على ـ علیه السّلام ـ ؛ و کنزالعمال، ج 1، ص 176؛ ج 16، ص 147 و 148 از کلمات رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم) شگفتى هاى موجود در آن پایان ناپذیر است و نیز:«تِبْیَـنًا لِّکُلِّ شَىْ ءٍ» توضیح هر چیزى در آن موجود است. (سوره ى نحل، آیه ى 89).

دولت هاى متمدّن با این که به قرآن اعتقاد ندارند، درباره ى آن گفته اند: قرآن تنها کتابى است که حکیمى آن را نوشته است. قرآن هایى با هدیه ى ارزان در دسترس ما است، ولى ما از آن قدردانى نمى کنیم و مانند کسانى که آن را ندارند از محتواى آن بى خبریم.

هم چنین اهل بیت و عترت ـ علیهم السّلام ـ را که عدیل قرآن هستند، بلکه با قرآن یگانگى و اتّحاد دارند. و اهانت به قرآن اهانت به آن ها است را فراموش کرده و به فراموشی سپرده ایم .

این در حالی است که تنها نسخه و درمانی که برای روح و روان و جسم ما کارساز بوده تا آن را التیام بخشد ، در این کتاب آسمانی نهفته شده است .

باشد که هر چه بیشتر با آن مأنوس شویم .

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منابع :

سایت اندیشه قم

سایت حوزه

سایت شیعه آنلاین