تبیان، دستیار زندگی
از مطالعه وتحصیل خسته نمى‏شد و با شوق و اشتیاق به آن مى‏پرداخت. به بیت‏المال بسیار حسّاس بود. از نوشتن حتّى یك خط با قلم بیت‏المال در جهت امور شخصى خوددارى مى‏كرد. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرمانده شهید علی اکبر اصغری


  در سال 1363 به دلیل قبولى در آزمون دانشكده‏ى تربیت مربّى سپاه قم ـ كه با رتبه‏ى خوبى قبول شد، به اتفّاق همسر و فرزندش به قم مهاجرت كرد. در دانشكده نیز ذكاوت و لیاقت خویش را در رفتار وكردار و دروس دانشكده به اثبات رساند.


فرمانده شهید علی اکبر اصغری

نام و نام خانوادگى: على‏اكبر اصغرى

 نام پدر: قنبر

تاریخ و محلّ تولّد:12/8/1339،روستاى كوشك مهدى از توابع مشهد

 محلّ شهادت: مهران

 تاریخ شهادت: 31/2/1365

آخرین سمت: فرمانده‏ى گردان یداللّه، لشكر 5 نصر

على‏اكبر اصغرى ـ اوّلین و تنها فرزند قنبر ـ روز جمعه12/9/1339در روستاى كوشك مهدى از توابع شهرستان مشهددیده به جهان گشود. پس از تولّد به همراه خانواده به مشهد مهاجرت كرد.

دوران ابتدایى را در دبستان عَلَم و دوران راهنمایى را درمدرسه‏ى ابومسلم گذراند. تحصیلات متوسّطه را در سال 1353 دردبیرستان ابن یمین آغاز نمود و پس از یك سال به دبیرستان فردوسى رفت و از جمله شاگردان ممتاز آن‏جا به شمار مى‏رفت. تابستان‏ها به كلاس قرآن مى‏رفت  و از مطالعه‏ى كتب مذهبى وعلمى غافل نمى‏شد؛ به خصوص كتب استاد مطهّرى و شهید هاشمى نژاد.

زمان شكل‏گیرى انقلاب و در جریان تظاهرات و راهپیمایى‏ها به فعّالیّت‏هاى مختلفى از جمله: جمع‏آورى اطّلاعات و اخبارمى‏پرداخت و در خنثى كردن توطئه‏هاى رژیم فعّالانه شركت داشت. در اواخر دوران سربازى و در روز عید غدیر سال 1361، در 22سالگى با خانم فروزان زینال زاده ازدواج كرد. در مدّت چهار سال زندگى مشترك صاحب دو فرزند دختر به نام‏هاى فاطمه (متولّد10/5/1362 و محدّثه (متولّد 1/1/1365) شد.همسر شهید مى‏گوید: «شهید در كارهاى خانه از جمله آشپزى وبچّه‏دارى به من كمك مى‏كردند. با دوستان هم فكر خودشان رفت وآمد داشتند. همیشه به خدا توكلّ داشتند و توصیه مى‏كردند خط امام را بگیرید و حجاب خود را رعایت كنید. در مورد تربیت بچّه‏هایمان سعى كنید اسلامى و مؤمن تربیت شوند. بزرگ‏ترین آرزوى ایشان شهادت و فرج امام زمان (عج) بود و به دعاى كمیل و نماز جماعت اهمیّت ویژه‏اى مى‏دادند. ایشان عاشق شهادت بودند. به یاد دارم قبل از به دنیا آمدن فرزند دوّم گفتند: شما در مرحله‏اى هستید كه هردعایى بكنید مستجاب مى‏شود؛ اگر مرا دوست دارید دعا كنید كه شهید شوم.»

در سال 1360 منافقین قصد ترور ایشان را داشتند امّا موفّق نشدند. در همین ایّام بود كه به صورت مرتّب در كلاس‏هاى شهیدعبدالكریم هاشمى نژاد شركت مى‏كردند و فیض مى‏بردند.

پس از اتمام دوران سربازى، بلافاصله در سپاه پاسداران اسم نویسى كرد و حدود سه ماه تحقیقات ایشان طول كشید. پس ازگذشت دوازده روز از پایان دوران سربازى، در اواخر سال 1361 هنگامى كه همسرش باردار بود ـ به جبهه رفت و حدود 4 ماه درمنطقه‏ى عملیّاتى نقده‏ى كردستان به سر برد. پس از این كه از جبهه آمد، به عنوان پاسدار رسمى استخدام شد. در دوران دفاع مقدّس درپشت جبهه، در سپاه خدمت مى‏كرد. در جبهه معاون گردان بود و باقبول نكردن فرماندهى، كارهاى پشتیبانى را انجام مى‏داد.

در سال 1363 به دلیل قبولى در آزمون دانشكده‏ى تربیت مربّى سپاه قم ـ كه با رتبه‏ى خوبى قبول شد، به اتفّاق همسر و فرزندش به قم مهاجرت كرد. در دانشكده نیز ذكاوت و لیاقت خویش را در رفتار وكردار و دروس دانشكده به اثبات رساند.

در تیر ماه سال 1364، مدّت سه ماه در منطقه‏ى عملیّاتى مهابادبسر برد و پس از بازگشت باز هم به درس مشغول شد.

از مطالعه وتحصیل خسته نمى‏شد و با شوق و اشتیاق به آن مى‏پرداخت. به بیت‏المال بسیار حسّاس بود. از نوشتن حتّى یك خط با قلم بیت‏المال در جهت امور شخصى خوددارى مى‏كرد.

در كانون تربیت زندانیان فعّالیّت ارشادى داشت و همواره به هدایت و ارشاد دیگران مى‏پرداخت. مدّتى هم مسئولیّت بسیج مسجد امام هادى (ع) را عهده‏دار بود.خانم صدیقه رضازاده مادرشهید در مورد رفتار و سجایاى فرزند شهیدش مى‏گوید: «تمام همّ وغمّش آرامش مملكت بود و دوست داشت از لحاظ علمى به دكتر بهشتى برسد. بزرگ‏ترین آرزویش این بود كه امام زنده باشد، كشورمشكلى نداشته باشد و دست منافقین بریده شود.»

توصیه‏ى ایشان به ما همواره این بود كه رسالت شما در پشت جبهه سنگین‏تر است؛ مبادا از دورى من دلتنگ شوید. حجاب خود رارعایت كنید كه حجاب شما مانند گلوله‏اى است كه به قلب دشمن مى‏رود. مبادا نفس بر شما غلبه كند.

اوایل سال 1365 ـ كه پدرش نیز در جبهه بود  از دانشكده به جبهه شتافت. ابتدا سمت فرماندهى گردان به او پیشنهاد شد، امّا به علّت تواضع شدید نپذیرفت و فرماندهى یك گروهان از گردان یداللّه را انتخاب كرد.

در عملیّات والفجر 8 در منطقه‏ى فاو و در عملیّات كربلاى 1 درمنطقه‏ى مهران شركت داشت و در لشكر 5نصرخراسان انجام وظیفه مى‏كرد. و پس از این كه دشمن به غرب كشور حمله كرد، به ایلام منتقل شد.على‏اكبر اصغرى در تاریخ 31/2/1365 ـ مصادف با12 ماه رمضان 1405 ه ق  بر اثر اصابت خمپاره به ناحیه‏ى سر، درمنطقه‏ى كلّه قندى مهران به شهادت رسید. پیكر پاك این شهیددر تاریخ 8/3/1365 ـ مصادف با نوزدهم ماه مبارك رمضان ـ درمشهد مقدّس با شكوهى خاصّ تشییع و دركنار مرقد ثامن الحجج على بن موسى الرضا(ع)  به خاك سپرده شد.


حریم رضوی