حاجآقاي فقيهي در باره بعد معنوی آیت الله بهجت می فرمایند:
در ابعاد معنوي ما واقعاً شخصيتي مانند آيةالله بهجت که نمونه بارزي از عرفان که عرفاني که بحث ميشود که عارف و سالک و اينها به نظر ما همين است يعني عرفان الفاظي نيست که ما کنار هم رديف کنيم بگوييم اين آقا عارف است يا سالک است، عرفان و سلوک همان بُعد معنوي شخص است که ايمان به عمق جانش رسوخ کرده و اين ايمان قوي باعث ميشود که در تمام اعمال توکلش بر خداوند است و خداوند را ناظر و حاضر بر تمام امور ميداند.
با اين توجه و با اين معرفتي که نسبت به خداوند بزرگوار دارد وقتي ميايستد در مقابل خداوند، وقتي نماز را شروع ميکند بسماللهالرحمنالرحيمي که ايشان ميگفت با خيليها فرق ميکرد، از همان لحظهاي که شروع به نماز ميکرد ايشان اشک از چشمانش جاري بود. آن توکل آية الله العظمي بهجت، آن حالت توجه و خلوصي که ايشان داشتند اين ناشي از آن معرفتي بود که داشتند.
معرفت بالاترين چيز است بالاترين نيرويي که انسان را ميتواند به مقامات عاليه برساند همين معرفةالله است، معرفت مراتبي دارد، يک موقعي شما معرفت به خدا پيدا ميکنيد به عنوان اينکه خداوند خالق شماست، يک موقعي معرفت پيدا ميکنيد که خداوند رازق شماست، براي روزي و گذراندن زندگاني توکلتان بر خدا باشد، خوب اين حالت توکل اگر در کسي بود نشانه اين است که حرکتهايش، اعمالش، رفتارش در مسير خداوند است.
لذا ما شخصيتي مثل شخصيت مرحوم آيةالله بهجت را که به عنوان معلم اخلاق، به عنوان استاد عرفان، استاد سالک اخلاقي که واقعاً از جهات عديده معلم اخلاق بود قبول داريم ولي ابعاد عرفاني ايشان مربوط ميشود به اعمال و رفتارشان، يعني در اعمال و رفتار کاملاً ميتوانستيد شما با نگاه به ايشان بفهميد که ايشان يک عارف واصل است.
توجه ميکرديد به ايشان نگاه ميکرديد توجهتان به خدا پيدا ميشد، گاهي من ميرفتم در خدمت ايشان فقط نگاه ميکردم ايشان را، با صحبتهايشان مردم را ارشاد ميکردند ولي با نگاهشان خيلي کار ميکردند، وقتي که ابوي ما فوت کرد پدر ما فوت کرد ايشان يک مرتبه خدمتشان بوديم يک جملاتي براي من بيان فرمودند توصيههايي فرمودند توصيههاي اخلاقي بيان کردند و يک جملاتي را از پدر ما گفتند که من نميدانستم اطلاع نداشتم، ايشان مطالبي را از ابوي ما فرمودند که در آن عالم در چه حالي هستند و چه مطالبي را در آن عالم به ايشان گفتند و ايشان به من توصيه ميکردند که پدر شما از شما ميخواهد که شما اين کار را انجام بدهيد که اينها پيدا بود يک نوع ارتباط معنوي آية الله العظمي بهجت با پدر ما داشتند که توصيههايي را از پدر ما براي من ايشان نقل ميکردند.
ميگفتند پدر شما در آن عالم ميخواهد که شما اين کار را انجام بدهيد شما حتماً اين کار را انجام بدهيد، دستوراتي را به من ميدادند که اينها همه کاشف بود از اينکه ايشان يک تسلطي بر عالم ارواح دارد حالا يا به عنوان خواب بود يا الهام بود يا هر چه بود ايشان مطالبي را از پدر ما که فوت کرده بود چند سال و ايشان خودشان نماز خواندند به ايشان و در مراسم ايشان شرکت داشتند از ابوي ما مطالبي را براي ما نقل ميفرمودند.
به خاطر همين جهات علمي و معنوي ايشان بود که بعد از فوت ايشان در مراسم تشييع جنازه شما ديديد که مردم ايران چگونه شرکت کردند و چه تجليلي از ايشان انجام شد، شايد که بيسابقه بود تجليل از ايشان، بعد از فوت مرحوم امام شايد بتوانيم بگوييم بيسابقه بود و يا کمنظير بود تجليل از مقام مرجعيت و علم و تقوا و محبت به اهل بيت، يعني تجليل از مرحوم آية الله العظمي بهجت به اين عنوان نبود کسي بهرهاي در کنارش داشته باشد فقط به عنوان خدا و رضاي خداوند مردم شرکت ميکردند مردم اشک ميريختند.
خداوند متعال روح پرفتوح اين شخصيت بزرگوار حضرت آية الله العظمي بهجت را با ارواح ائمه طاهرين عليهمالسلام محشور بفرمايد. والسلام
تهیه و فرآوری: گروه حوزه علمیه
منابع:
کتاب به سوي محبوب
کتاب برگي از دفتر آفتاب
سايت آيت الله بهجت