تبیان، دستیار زندگی
وقتی مامان‌بزرگ، همسر اول بابابزرگ فوت كرد، بابابزرگ تازه 70 ساله بود. نه از آن 70 ساله‌هایی كه 2 نفر چپ و راستشان را می‌گیرند كه قدم از قدم بردارند. بابابزرگ خودش زیر بال همه را می‌گرفت. اما وقتی از تنهایی به ستوه آمد و به بچه‌ها گفت اگر بتوانید برای....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

‌بابا بزرگ عروسی‌ات مبارك


برخلاف آنچه جوانان را به ازدواج وامی‌دارد، مسائل جنسی سوق‌دهنده سالمندان به سوی ازدواج نیست، بلكه احساس دوباره استقلال و كنترل زندگی،‌ ارضای عاطفی و داشتن یك همدم در روزهای سخت و درك متقابل توسط كسی كه با او زندگی می‌كنند، مهم‌ترین عواملی هستند كه یك سالمند را به سمت ازدواج مجدد متمایل می‌كند

سالمند

وقتی مامان‌بزرگ، همسر اول بابابزرگ فوت كرد، بابابزرگ تازه 70 ساله بود. نه از آن 70 ساله‌هایی كه 2 نفر چپ و راستشان را می‌گیرند كه قدم از قدم بردارند. بابابزرگ خودش زیر بال همه را می‌گرفت. اما وقتی از تنهایی به ستوه آمد و به بچه‌ها گفت اگر بتوانید برای من یك همسر خوب انتخاب كنید از پا نمی‌افتم و تنهایی مرا داغون نمی‌كند،‌ بچه‌ها هركدام حرفی زدند. یكی گفت: سر پیری و معركه‌گیری. اون یكی گفت: لابد آخر عمری می‌خواهد زنگوله پای تابوت راه بیندازد و دیگری هم گفت: یك عمری ما با تو زحمت كشیدیم و از وقتی یك الف بچه بودیم پای مغازه كار كردیم حالا كه هر كسی می‌خواهد به سهمی برسد داری میراث‌خوار اضافه می‌كنی؟

بابابزرگ از این حرف آخری خیلی دلگیر شده بود و یاد روزهایی افتاده بود كه بچه‌ها كوچك بودند و چرخ روزگار نمی‌چرخید و مادر در خانه هزارجور ترشی و مربا درست می‌كرد و بچه‌ها روی كولش بزرگ می‌شدند و او مغازه را تا پاسی از شب باز نگه می‌داشت و محصولات خانگی مادربزرگ و هر چیز دیگری كه می‌توانست را در مغازه می‌فروخت.

جنس نسیه می‌خرید و وقتی به اندازه كافی درآمد جور نمی‌شد، با طلبكارها دست به یقه بود. تمام این روزها خودش و همسرش بودند كه داشتند جور زندگی را می‌كشیدند و وقتی بچه‌ها مغازه را دیدند روزی بود كه همه چیز مرتب شده بود و دخل و خرج با هم همساز بود. حالا آنها ادعا می‌كنند كه همه چیز را زحمات آنان به پا كرده و به بهانه ارث و میراث می‌خواهند حق حیات را از او بگیرند.

بابابزرگ كه گفتیم خودش زیر پرو بال 3-2 خانوار را می‌گرفت، اصلا از این‌كه به آنها رو زده بود پشیمان شد. سراغ همسر یكی از دوستان مرحومش رفت و با او صحبت كرد. اتفاقا او هم از همسرش ارث دندان‌گیری نبرده بود و دست نگاه كن فرزندانش شده بود و او كه یك عمر خانم خانه خودش بود، حالا از این وضع به ستوه آمده بود، اما مساله بچه‌ها وجود داشت.طلعت خانم به بابابزرگ گفته بود می‌خواهم فكر كنم و بعد كه دوباره با عروسش سر این‌كه جایمان تنگ است و در تربیت بچه‌ها مداخله می‌كنی و... بحثش شده بود، یكدفعه گفته بود به خدا اگر الان كسی خواستگارم بود شوهر می‌كردم و می‌رفتم. خدمت خانه یك پیرمرد را كردن بهتر از منت شماها را كشیدن است.

پسرش نیز با شنیدن این حرف مسخره‌اش كرده بود و گفته بود همان یكبار هم بابا از دستش در رفت آمد خواستگاری. باشد اگر خواستگار داشتی بزار برو، فعلا كه بیخ ریش خودمانی.

برگزاری كلاس‌های توجیهی و آموزشی برای فرزندان سالمندان در مورد ازدواج آنان و آموزش خود سالمندان برای انتخاب همسر مناسب ـ نه همسری كه جای فرزند آنان است ـ می‌تواند در راه‌اندازی فرهنگ مناسب سالمندان در جامعه موثر باشد

طلعت خانم كه از بی‌ادبی‌های پسرش و بدخلقی‌های عروسش خسته شده بود دیگر به كسی چیزی نگفت. با بابابزرگ صحبت كرد و گفت یك عمر با دوست مرحومت زندگی كردم و با دار و ندارش ساختم و آخر عمری مرا دست نگاه كن بچه‌ها كرد، اگر بخواهم به شما جواب مثبت بدهم باید از سقف بالای سرم مطمئن باشم. این بود كه بابابزرگ هم بدون این‌كه دیگر با كسی حرفی بزند، سند یكی از خانه‌ها را كه قرار بود به مامان‌بزرگ بدهد، برد محضر و به اسم طلعت خانم كرد و با هم عقد محضری كردند و در همان خانه با هم زندگی كردند.

آخر هفته وقتی بچه‌ها در خانه بابابزرگ جمع شدند دیدند كه طلعت خانم در خانه بابابزرگ است و تازه بابابزرگ قضیه را تعریف كرد و گفت طلعت خانم تاج سر من است، هر كس به او بی‌احترامی كند دیگر اسم مرا نیاورد.

بچه‌ها اول كمی خودشان را جمع و جور كردند و رفت و آمدهایشان كم شد، اما عید كه شد با هم مشورت كردند و قرار گذاشتند با بابابزرگ آشتی كنند و طلعت خانم را بپذیرند.

سالمند

طلعت خانم هم ساكش را كه بست تا از خانه پسرش برود ‌های و هو بلند شد و وقتی پرسیدند كجا می‌روی، گفت:‌ همان‌طور كه گفتید خواستگار پیدا كردم و حالا هم دارم می‌روم خانه شوهرم.

بعد هم در بهت و حیرت خانواده پسرش رفت و جلوی در، سوار ماشین شوهرش شد.حالا آنها هم واقعیت را پذیرفته‌اند و از رفتارشان شرمنده شده‌اند. اما همه سالمندان این اقتدار را ندارند تا مشكل تنهایی‌شان را به همین راحتی حل كنند.

سالمندان را تنها نگذاریم

پیش‌بینی می‌شود در سال 2050 ، 24 درصد جمعیت كشور را سالمندان تشكیل خواهند داد و این نشان‌دهنده پیری جمعیت و افزایش نرخ امید به زندگی در كشور و بیانگر این است كه ایران در حال نزدیك شدن به میانگین‌‌های دنیا و كشورهای صنعتی در زمینه سالمندان است.

این ظلم فاحشی است كه فرزندان با اعمال فشار عاطفی و حتی خشونت فیزیكی و كلامی جلوی ازدواج مجدد والدین خود را بگیرند و برای آنان تنهایی را تجویز كنند. در حالی كه خود ازدواج و گریز از تنهایی را حق مسلم خود می‌دانند. دولت باید با اعطای وام و تسهیلات و واگذاری واحد‌های مسكن مهر به ازدواج سالمندان نیز كمك كرد و آنان را تحت پوشش حمایتی قرار دهد.كانون‌های سالمندان نیز می‌توانند در امر یافتن و آشنایی سالمندانی كه شرایط ازدواج دارند با یكدیگر مشاركت كنند و این امر را برای آنان تسهیل كنند.

نیاز به یك همدم

برگزاری كلاس‌های توجیهی و آموزشی برای فرزندان سالمندان در مورد ازدواج آنان و آموزش خود سالمندان برای انتخاب همسر مناسب ـ نه همسری كه جای فرزند آنان است ـ می‌تواند در راه‌اندازی فرهنگ مناسب سالمندان در جامعه موثر باشد.

این ظلم فاحشی است كه فرزندان با اعمال فشار عاطفی و حتی خشونت فیزیكی و كلامی جلوی ازدواج مجدد والدین خود را بگیرند و برای آنان تنهایی را تجویز كنند. در حالی كه خود ازدواج و گریز از تنهایی را حق مسلم خود می‌دانند

برخلاف آنچه جوانان را به ازدواج وامی‌دارد، مسائل جنسی سوق‌دهنده سالمندان به سوی ازدواج نیست، بلكه احساس دوباره استقلال و كنترل زندگی،‌ ارضای عاطفی و داشتن یك همدم در روزهای سخت و درك متقابل توسط كسی كه با او زندگی می‌كنند، مهم‌ترین عواملی هستند كه یك سالمند را به سمت ازدواج مجدد متمایل می‌كند. این در حالی است كه اكثر سالمندان از طرح این تمایل خجالت می‌كشند و این شرم اجتماعی در مورد زنان سالمند شدیدتر است، زیرا آنان می‌ترسند به غلیان تمایلات جنسی متهم شوند. فرزندانی كه پدر یا مادری تنها در خانواده دارند باید متوجه باشند كه عدم ارضای نیازهای عاطفی آنها باعث تسریع روند پیری و فاصله گرفتن آنها از سلامت خواهد شد.

وظیفه فرزندی ایجاب می‌كند به ازدواج والدین سالمند و تنهای خود كمك كنید و زمینه آشنایی پدر یا مادر خود را با سالمندانی كه شرایط و قصد ازدواج مجدد دارند، فراهم كنید.سفرهای جمعی، نشست‌های خانوادگی و به عضویت در آوردن سالمندتان در كانون‌های سالمندی از بهترین راهكارها برای زمینه‌سازی این آشنایی است.

بخش خانواده ایرانی تبیان


منبع : جام جم

مقالات مرتبط :

زندگی بهتر در دوره سالمندی

با بزرگترها ، شیرین تر است

هنوز زندگی تمام نشده...

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.