تبیان، دستیار زندگی
همسرش طیبه الهی ( تربتی) در ضمن خاطراتی گفته است: در خانه، در امور داخلی کمک می کردند، بسیار بشّاش و خوش صحبت بودند. اگر نصف روز متوالی تدریس می نمود، کسی اظهار خستگی نمی کرد. نیمه شب از خواب برمی خاست و پس از نوافل و نماز شب در صحن خانه قدم می زد و به سی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حکیم الهی(درگذشت استاد الهی قمشه ای)


حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند:« خداوند رحمت خویش را شامل حال افرادی نماید که چون چراغ فروزان و مشعل منور راه دیگران را روشن ساخته اند و با کردار خویش مردمان را به طریق ما فرا خواندند و با تمامی توان حق را معرفی کردند .»(1)


حکیم الهی قمشه ای

فرزانگان شیعه با توضیح و تبیین حقایق و انتشار مکارم به رشد جامعه و بالندگی و پویایی انسانها کمک شایان توجهی کرده و به رغم محرومیتها و مشقّات فراوان عمر با برکت خود را در راه احیای فضایل صرف نموده اند. آنان مصداق این فرمایش حضرت امام صادق(علیه السلام)اند که:« رحم الله قوما کانوا سراجا و منارا، کانوا دعاة الینا باعمالهم و مجهود طاقتهم ؛ خداوند رحمت خویش را شامل حال افرادی نماید که چون چراغ فروزان و مشعل منور راه دیگران را روشن ساخته اند و با کردار خویش مردمان را به طریق ما فرا خواندند و با تمامی توان حق را معرفی کردند .»

خواب پدر بزرگش در مورد تولد ایشان

پدر بزرگش مرحوم حاج عبدالحمید، از ثروتمندان قمشه بود و معروفترین فرد شهر در خیرات و مبرات محسوب می‌شد كه خدمات شایانی به مردم شهر نمود و هنوز آثار خدمات ایشان از قبیل پل حاج عبدالحمید، آب انبار حاج عبدالحمید و بسیاری دیگر از خیرات و مبرات ایشان در قمشه شهرت دارد. وی قبل از تولد استاد الهی قمشه‌ای شبی در خواب دید ملا محمد مهدی كه یكی از علمای بزرگ بود و چند سالی قبل رحلت نموده از آسمان بر زمین آمد و به اتاق ایشان وارد شد.

از آن پس حاج عبدالحمید، مكرر به بیت ملاابوالحسن می‌آمد و از عیال وی كه در انتظار مولود تازه‌ای بود عیادت می نمود و بی صبرانه در انتظار تولد آن مولود بسر می برد و می گفت این نوازد نامش «محمد مهدی» است كه یكی از علمای بزرگ خواهد شد. سرانجام با تولد مرحوم استاد الهی قمشه‌ای، انتظار به سر آمد و همانگونه كه پدربزرگش خواسته بود نامش را «محمد مهدی» نهادند.

ولادت

در سال 1319 هجری قمری، در شهر حکیم پرور قمشه (شهرضای فعلی) از توابع اصفهان، در خانه ای سرشار از نور ایمان و علم و معرفت، فرزندی دیده به جهان گشود که او را «محمدمهدی» نام نهادند. نیاکان او، از سادات بحرین و از بزرگان و حافظان قرآن بودند.

و از آنجا كه در شعر به «الهی» تخلّص می كرد ملقب به «الهی قمشه‌ای» گشت.

پدرش ملا ابوالحسن، عالمی بیدار دل و زاهد و با تقوا بود. زهد و تقوای پدر وجهد وتلاش او، در راه علم آموزی این فرزند به بار نشست. بعدها، میرزا محمدمهدی الهی قمشه ای، عالمی بزرگ، عارفی الهی و مفسری آگاه شد که هنوز هم، زینت عالم علم و تقوا به شمار می آید.

مرحوم آیت الله الهی قمشه ای در تفسیر و ترجمه قرآن كریم در عصر ما، شخصیتی شاخص و ممتاز است. درباره ترجمه قرآن ایشان باید گفت ایشان اولین كسی است كه روش جدیدی در ترجمه و تفسیر قرآن بكار بردند و برای اولین بار قرآن را به زبان فارسی روان و سلیس ترجمه كردند، بدون آنكه دخل و تصرفی در اصل معنا شود تفسیر خویش را با بیان ساده و قابل فهمی ارائه دادند

هجرت برای آموختن

استاد مهدی الهی قمشه ای از پنج سالگی آموختن را آغاز کرد ودر پانزده سالگی، بر ادبیات عرب تسلط کامل یافت. او همراه با تحصیل، به کار و تلاش برای کسب معاش نیز می پرداخت؛ هرچند پس از مدتی، به توصیه پدر دست از کار کشید و تمام همّ خود را در راه آموختن علوم اسلامی به کار گماشت.

او در چهارده سالگی، به اصفهان و سپس از آن جا به مشهد هجرت نمود. در این هجرتِ خداجویانه، او از محضر استادان بسیاری بهره برد و روز به روز بر دامنه علم و آگاهی خود افزود.

تالیفات و آثار علمی

مرحوم آیت الله الهی قمشه‌ای طی عمر گرانقدر خود خدمات شایانی به فرهنگ و ادب نمود و عمر خود را در احیای معارف حقه گذراند بطوری كه در آخرین دقائق حیات نیز به تدریس و تالیف اشتغال داشت.

از وی آثار ارزنده ای بجای مانده از قبیل: كتاب حكمت الهی (2 جلد) در شرح فصوص الحكم فارابی و توحید هوشمندان و ترجمه قرآن و تصحیح و تحشیه تفسیر ابوالفتوح رازی و ترجمه صحیفه سجادیه و ترجمه مفاتیح الجنان كه همگی حاكی از سعی بلیغ ایشان در احیای معارف الهی می باشد.

مرحوم آیت الله الهی قمشه ای در تفسیر و ترجمه قرآن كریم در عصر ما، شخصیتی شاخص و ممتاز است. درباره ترجمه قرآن ایشان باید گفت ایشان اولین كسی است كه ـ قرآن را برخلاف عادت قدما كه ترجمه تحت اللفظی می كردند ـ روش جدیدی در ترجمه و تفسیر قرآن بكار بردند و برای اولین بار قرآن را به زبان فارسی روان و سلیس ترجمه كردند، بدون آنكه دخل و تصرفی در اصل معنا شود تفسیر خویش را با بیان ساده و قابل فهمی ارائه دادند.

بطوری كه نقل شده است مرحوم آیت الله العظمی بروجردی كه در تفسیر قرآن تبحر خاصی داشتند ترجمه و تفسیر قرآن مرحوم آیت الله الهی قمشه ای را بسیار پسندیده و احترام می گذاشتند و در مقام مقایسه با دیگر تفاسیر قرآن چنین فرموده بودند: «اصلا هیچ ترجمه ای را با ترجمه آقای الهی قمشه ای مقایسه نكنید كاری كه ایشان كردند بسیار فوق العاده است.»

ساده زیستی استاد

مهدی الهی قمشه ای

با آن که خاندان علامه سیدمهدی الهی قمشه ای، از ثروتمندان و بزرگان شهر به شمار می رفتند، ولی استاد، زندگی ای ساده و بی آلایش، و به دور از همه ظواهر زیبنده دنیایی برای خود برگزید. او از رفاه و تجملات دنیایی بسیار دوری می جست، به طوری که زندگی آن بزرگواردر دوران تحصیل در مشهد، به سختی گذشت. یکی از شاگردان آن بزرگ درباره او چنین می گوید: «کلا یک روحیه بی نیازی واستغنا و دوری از تعلقات مادی در ایشان وجود داشت که انسان هر وقت به منزلش وارد می شد، تمام تعلقات دنیوی را فراموش می کرد».

دوری از لغویات

آیت اللّه محمدمهدی الهی قمشه ای، محضری پربار داشت و بسیاری از اساتید از حضورش فیض می بردند. استاد حسن حسن زاده آملی ـ که خود از بزرگان عالَم علم است ـ ضمن زندگی نامه ای که از آن بزرگ ارائه می کند، درباره ایشان چنین می فرماید: «سبحان اللّه از اول تا آخر کلیات دیوانش و در همه تألیفاتش یک کلمه لغو نمی یابی. دیوانش از فاتحه تا خاتمه شور و نوا و سوز و گداز است. خدا گواه است که محضرش نیز هم چنین بود. بیش از ده سال با او حشر داشتم. یک کلمه ناروا و یک حرف ناسزا و یک جمله بیهوده از او نشنیدم. چه گریه ها و زاری ها از او دیدم و چه اندرزها از او به یادگار دارم و چه خاطرات و چه حالات و چه و چه...»

عمل به واجبات و ترک محرمات راه رسیدن به معنویت

میرزا مهدی در تدریس خود مقید بود که مطالب خود را در چارچوب دستورهای ائمه اطهار(علیهم السلام) بیان کند و بر این نکته تکید داشت که سیر و سلوک در معارف الهی ضمن آنکه به تقوا نیاز دارد باید با استفاده از روایات معصومین (علیهم السلام) صورت پذیرد. اصرار ایشان در کسب کمالات عرفانی و رسیدن به قله های معنوی بر انجام واجبات و ترک محرمات بود و با هر ریاضتی که مستلزم سماع و کردار خانقاه نشینان توأم بود، مخالفت می کرد.(2)

در معرفی الهی قمشه ای همین بس که چون یکی از فضلای تهران از محضر علامه طباطبایی استاد طلبید، آن مفسّر نامی خطاب به وی گفته بود: الهی قمشه ای غیر از این ظاهر است، از محضرش استفاده کنید.(3)

ناملایمات را تحمل می نمود و می گفت: بلاهای این جهان همه از جانب حق است. بارها فقیری به در خانه می آمد که چیزی به او بدهیم، اثاثیه ای همچون ظروف مسی و مانند او به او می دادند و می گفتند برو بفروش و خرج کن. امر به معروف و نهی از منکر ایشان با ملایمت و از روی دلسوزی بود. روحی شجاع داشت و کینه کسی را در قلب خویش جای نداده بود

اخلاق و رفتار

حکیم الهی قمشه ای در مسیر تلاشهای علمی به خواسته های متعالی و گرایشهای والا توجه داشت و بدین سبب حالاتی چون صداقت، وارستگی اخلاق و زهد در اخلاق و رفتارش متجلی بود و از طریق ارتباط با خدا، ذکر، عبادت و تهجد و تصفیه اعمال، این خصوصیات را در خویشتن تقویت می نمود.

در برابر اوامر الهی و تأکیدهای ائمه (علیهم السلام) از امیال و خواسته های فردی صرف نظر می کرد و از دام خودخواهی رهایی یافت .


منش استاد در جمع خانوادگی

همسرش طیبه الهی ( تربتی) در ضمن خاطراتی گفته است: در خانه، در امور داخلی کمک می کردند، بسیار بشّاش و خوش صحبت بودند. اگر نصف روز متوالی تدریس می نمود، کسی اظهار خستگی نمی کرد. نیمه شب از خواب برمی

دلنوشته علامه حسن زاده در سوگ مرحوم الهی قمشه ای

خاست و پس از نوافل و نماز شب در صحن خانه قدم می زد و به سیارات و ستارگان آسمان چشم می دوخت و از شگفتی های جهان هستی لذّت می برد. ناملایمات را تحمل می نمود و می گفت: بلاهای این جهان همه از جانب حق است. بارها فقیری به در خانه می آمد که چیزی به او بدهیم، اثاثیه ای همچون ظروف مسی و مانند او به او می دادند و می گفتند برو بفروش و خرج کن. امر به معروف و نهی از منکر ایشان با ملایمت و از روی دلسوزی بود. روحی شجاع داشت و کینه کسی را در قلب خویش جای نداده بود.

بسیار قانع و با لباسی عادی و مسکنی ساده زندگی می کرد و چون بیمار می شد می گفت: داروی من هفت بار قرائت سوره حمد است. در زمستان ها در اتاق درسش که در منزل منعقد می گشت نه کرسی بود و نه بخاری؛ تنها یک چراغ لامپای گردسوز و فرشی فرسوده. و برخی شب ها که هوا بسیار سرد می شد منقل زیر کرسی اتاق دیگر را که عائله اش در آن بودند به اتاق درس می آورد و خاکستر رویش را کنار می زد و بدان حال می گذراند.(4)


وفات

مرحوم آیت الله الهی قمشه ای در 25 اردیبهشت 1352 هجری شمسی مشتاقانه به حق پیوست. وی در آخرین ساعات عمر نیز به تدریس و تالیف و تفسیر اشتغال داشت و پس از آنكه تجدید نظری در ترجمه و تفسیر قرآن كریم خود نمودند، می‌دانستند كه دعوت حق را لبیك خواهند گفت. ‌چرا كه برادرش چندی قبل به خواب دیده بود كه: «ایشان در صحرائی نشسته و مشغول نوشتن هستند و عده‌ای مشغول ساختن قصری می باشند. پرسید این قصر مال كیست؟ گفتند: مال این كسی كه كتاب می نویسد. گفت: كی تمام می شود؟ ‌گفتند: هر وقت كه این كتاب تمام شود.»

پی نوشت ها:

1- الحیاة، محمدرضا حکیمی و محمد حکیمی ، ج اول ، ص 298

2- میراث ماندگار، مجموعه مصاحبه های سال چهارم کیهان فرهنگی، ص178 - 177

3- حکم عملی یا اخلاق مرتضوی، ص 41 – 40

4- در آسمان معرفت ، ص 265 – 264

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منابع :

سایت تجلی اعظم

سایت حوزه