هنرمندان و سالی که گذشت .
عرصهی هنرهای تجسمی كه از جمع زمینیان جدا شدند
"باید از بالا به قضایا نگاه كنیم نه از پهلو. چون از پهلو ترسناك میشود، از بالا آن را مثل یك آزمایشگاه میبینیم. دنیا یك آزمایشگاه بزرگ است، در آزمایشگاه باید بیشتر فكر كرد نه تماشا."
سالی كه گذشت، سال درگذشت نسلی بود كه بیش از نیم قرن زمان برای بهثمر رسیدنش صرف شده بود. نسلی كه در آن هنرمندانی بر این زمین متولد شدند، به بار نشستند، در هنر خود درخشیدند و لاجرم، همان چهرههای ماندگار هنر و ادبیات ایران یکی پس از دیگری در دامان خاک آرام گرفتند.
اگر از پهلو نگاه كنیم، سال ترسناكی بود كه بهارش با مرگ بزرگانی از آخرین بازماندگان هنرهای سنتی آغاز شد و جامعهی هنری را سیاهپوش كرد.
سه پیشكسوت هنرهای ”نگارگری، حكاكی و زریبافی“ ، استاد جواد رستمشیرازی، استاد آوادیس هاكوپیان و استاد محمود محمودی، از آخرین بازماندگان هنرهای سنتی ایران بودند كه پس از سالها تلاش در جهت حفظ و توسعه هنرهای ملی و آفرینش دهها اثر هنری دارفانی را وداع گفتند.
جواد رستمشیرازی، سال1298در اصفهان به دنیا آمده بود و پس از تحصیل در دانشگاه تهران، در سال 1326 به اروپا عزیمت كرد. او پس از برگزاری پنج نمایشگاه و كار و مطالعه در كارخانه رویال به كشور بازگشت، 25 نمایشگاه برپا و 26 سال تدریس كرد و تا پایان حیات به كارگاه خلق آثار نگارگری بازگشت.
آوادیس آقوپیان (هاكوپیان) نیز سال 1312 در تبریز متولد شد. او فرزند آرشاق، از معدود استادان رشته فلزكاری بود كه از همان كودكی به تمرین نقاشی پرداخت. آقوپیان از آنجا كه معتقد بود حكاكی آموزش و تمرین فراوانی طلب میكند، به فراگیری هنرهای نقاشی و مجسمهسازی پرداخت و 18 سال نزد استادانی چون حروت، زورت و والوت به فراگیری این رشته همت ورزید.
از آثار هنری و مجسمههای برنزی و فولادی، همچنین نقش برجسته بیشمار و زیورآلات ظریف وی در موزههای معتبر دنیا نگهداری میشود.
محمود محمودی هم با به پایان رسیدن بهار، رفت؛ او سال 1318 در كاشان متولد شده و زریبافی را از استادانی چون مرحوم محمد طریقی و عباس طریقی و مخملبافی را نزد مرحوم اكبر آقابزرگی مشق گرفته بود و از سال 1368 پارچهبافی را در دانشكدهی میراث فرهنگی تدریس میكرد. ازجمله آثار این هنرمند، پارچههایی با نقشپردازی آیه تطهیر است كه بهعنوان پوشش سنگ مزار حضرت امام رضا (ع)، در مشهد و حرم حضرت معصومه (س) در قم استفاده شده است.
اما هنوز جامعه هنری داغدار و سیاهپوش این هنرمندان بود كه تابستان از راه رسید و تقدیر اینگونه رقم زد كه تصاویر تابوتهای ترمهپوش تكرار شوند و تابستان هم هنرمندانی را در عرصههای نقاشی و مجسمهسازی از ما بگیرد.
خبر رسید كه هنرمند نقاش و مجسمهساز همدانی درگذشت. سعید كرجی كه به تازگی یكی از دستساختههای ماندگارش، “تندیس نیمتنه عینالقضاه همدانی”، در میدانی به همین نام در شهر همدان پردهبرداری شده بود، 12 تیرماه در اثر یك حادثه رانندگی در محور همدان - ملایر درگذشت. كرجی متولد 1346 همدان بود كه هنرش را از سال 66 و از دوره دانشجویی آغاز كرد. او در زمینه طراحی، مجسمهسازی، نقاشی و خلق آثار حجمی فعالیت میكرد و در كنار آن به تحقیقات در زندگی و آثار خیام نیز پرداخته بود.
تندیس یادمان خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی در خیابانی به همین نام در همدان، از دیگر یادگارهای ارزشمند این هنرمند جوان است.
كرجی پیش از آنكه ساخت پیكره یادمان سیدجمالالدین اسدآبادی را به انجام برساند، به دیار باقی شتافت.
با پایان گرفتن سبزی تابستان، خالق نقاشیهای «رفوگران» و «از این جا تا ابدیت» - استاد جعفر پتگر ـ هم عصر روز25 شهریور در سن 85 سالگی، دار فانی را وداع گفت.
جعفر پتگر، فرزند حسن، در سال 1299 در شهر تبریز متولد شده بود. او تحصیلات ابتداییاش را در همین شهر سپری كرد و بعد به هنرستان «صنایع مستظرفه» تبریز رفته و به فراگیری دوره مقدماتی نقاشی (طراحی و سیاهقلم) پرداخت. اردیبهشت 1312 در تهران به هنركده «هنرهای جدیده» وابسته به اداره «صناعات» وارد شد و مدت پنج سال در این هنركده به تحصیل پرداخت. در تبریز، استادش مرحوم میرمصور بود و در تهران بیشتر شاگردی بازماندگان كمالالملك را میكرد. سال 1312 به دانشكدهی هنرهای زیبا رفت و 2626 سالگی، نخستین نمایشگاه خود را برگزار كرد.
«مرزهای هنر و انسان» و «هنر و ابدیت» دو كتابی منتشر شده و تابلوهای الخیرات، قرآن، مكتب قرآن، الاشراق، وجدان، در زندان، آی آدمها، از این جا تا ابدیت، علی و انگشتری و گدا، محراب، رفوگران و ریاكاران و آثار بهجامانده از هنرمند ماندگار پتگر است.
پاییز سهمگین اما درختان تنومندی را از هنر ایران جدا كرد.
خبر آوردند روایتگر رنگها و نقشآفرین قصههای فولكلور سرزمین عاشقانههای سبز در محیط خانهاش آرام گرفته است.
مكرمه قنبری، بانوی نقاش مازندان، صبح روز دوشنبه دوم آبانماه بدرود حیات گفت.
او در سال 1307 در روستای دریكنده در شمال ایران (مازندران) بهدنیا آمده و از گفتههای او چنین برمیآمد كه از كودكی به نقش و نگار علاقه داشته و برای این كار از گل و گچ استفاده میكرده است. او نقاشی بر روی كاغذ را بهصورت امروزی در سالهای پایان زندگیاش، در سن 64 سالگی آغاز كرده بود. قنبری كه از نعمت خواندن و نوشتن بیبهره بود، نقاشی را خود آموخته بود؛ تا جایی كه تمام دیوارها و حتا در و پنجرههای خانهاش را هم نقاشی میكرد.
نقاشیهای هنرمند كهنسال ایرانی را كه خود با صراحت گفته بود كه خواسته بنویسد، اما سواد نداشته، بنابراین نقاشی كشیده است، در سوئد، با نقاشیهای مارك شاگال - نقاش بلندآوازهی قرن بیستم - قیاس كردهاند.
تابلویی كه او از شمایل امام رضا (ع) نقاشی كرده، به خانهی اكثر اهالی دریكنده راه یافته و مورد توجه و احترام روستاییان قرار گرفته است. نخستین حضور مكرمه قنبری، تنها چند سال پیش از درگذشت او بود و در سال 2001 بهعنوان زن برگزیدهی سال ازسوی انجمن پژوهشهای زنان سوئد انتخاب شد.
پیكر مارك شاگال ایران را از بیمارستان یحیینژاد بابل، به خانهاش برده و همانجا به خاك سپردند.
پاییز اما ركورددار این رفتنها بود.
مرتضی ممیز درگذشت.
پیر گرافیك ایران، بهدلیل ابتلا به بیماری سرطان پروستات و عوارض ناشی از آن، دقایقی پیش از نیمهشب شنبه 5 آذر 84 در بیمارستان آبان تهران درگذشت.
چهلوپنج سال تلاش بیوقفه در عرصه گرافیک معاصر ایران، ایجاد تشکل حرفهیی طراحان گرافیک، خلق فضاهای جدید طراحی، مدیریت هنری و گرافیکی بسیاری از نشریات معتبر ایران، طراحی صحنه و مطرح ساختن گرافیک ایران در صحنههای بینالمللی و بالاخره تدریس و... از ممیز چهرهای منحصربهفرد و فراتر از مرزهای ایران ساخت.
مرتضی ممیز متولد 1315 و فارغالتحصیل رشته نقاشی از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دارای گواهینامه طراحی غرفه و ویترین و معماری داخلی از مدرسه عالی هنرهای تزیینی پاریس بود. او مدیر هنری و طراح گرافیك نشریاتی چون ایران آباد، كتاب هفته، كیهان هفته، فرهنگ كاوش نگین، فرهنگ و زندگی، رودكی، فصلنامه خاورمیانه، گفتوگو و پیام امروز بوده و مسؤولیت طراحی صحنه و لباس 14 تئاتر و دو فیلم سینمایی را بهعهده داشت. بسیاری از پوسترهای رویدادها و بیلبوردهای فیلمهای سینمایی مطرح را او طراحی كرده بود.
ممیز كارگردان و طراح سه فیلم كوتاه نیز بود و طراحی و نقاشی، طراحی روی جلد، طراحی اعلان و نشانهها، حرفهای تجربه و سایر مقالهها، ازجمله تالیفات وی بهشمار میرود.
جایزه نشان رتبه اول دانشگاه هنرهای زیبا، دیپلم بینال پوستر ورشو، جایزه طراح شاعر از فستیوال فیلم كن، دیپلم برای فیلم یك نقطه سبز از فستیوال مسكو، فیلم برگزیده جشنواره سینمایی بیروت و جایزه ممتاز نمایشگاه طراحی امروز از نشان درجه یك دولتی جمله افتخارهایی است كه در كارنامه این چهره ماندگار هنر ایران ثبت شده است.
سه روز بعد از ممیز هم نقاش پیر شهر یزد جان به جان آفرین تسلیم كرد.
استاد سیدمهدی چیتی در سال1278در خانهای قدیمی از محله میرقطب یزد در خانوادهای مذهبی بهدنیا آمده بود.
وی در دوران نوجوانی به زورخانه میرفت و از آخرین نسل عیاران باغیرت بود كه هر گاه صدا یا ناله دردمندی را میشنید، برای كمك و حمایت از او سینه سپر میكرد و قدم پیش مینهاد و در همان حال عشق خود را به روی بوم میبرد.
این نقاش پیر شهر یزد برای ادامه آموختن نقاشی در سال 1318 به تهران مسافرت كرد و در محضر استادانی همچون امجد و استاد بزرگ مینیاتور ایران، حسین بهزاد، تحت تعلیم و راهنمایی هنر قرار گرفت. در سن 32 سالگی به شاگردی استاد صنعتی در آمد و به فراگیری نقاشی و مجسمهسازی پرداخت و پس از سالها هنرآموزی در سال 1329 به زادگاه خویش یزد بازگشت و در كسوت یك معلم سالهای سال شاگردانی را كه در اخلاق و هنر زبانزد هستند، تربیت كرد.
پردههای عاشورایی كه در ایام محرم توسط هیاتهای سینه زنی در عزاداریهای استفاده میشود، طبیعتهای رنگ روغن و آثار حجمی است كه در قالب مجسمههای گچ، سنگ و گل، تصویر استاد كمالالملك كه از تراشههای سنگ مرمر با رنگ طبیعی در كنار هم قرار گرفتهاند، از آثار ارزشمند مرحوم استاد چیتی است.
پنج روز بعد استاد مهرداد توانگر - نقاش و تندیسساز - ساعت 18 روز یكشنبه 13 آذرماه 84 هنگام حضور در كلاس درس، بهعلت سكته قلبی دار فانی را واع گفت.
توانگر در سال 1323 در تهران متولد شد. بعد از تحصیلات در دانشگاه تربیت معلم، به دنبال تحقیق و پژوهش در علوم معاصر پرداخت كه حاصل و نتایج آن برای آیندگان به یادگار مانده است.
تندباد ماه آخر پاییز، دامان اهالی رسانهها را هم گرفت و شماری از اصحاب رسانهها و عكاسان خبری و تصویربرداران در حادثه سقوط هواپیما C130 به شهادت رسیدند.
یك فروند هواپیمای نظامی C-130 با 94 سرنشین و خدمه كه عمدهی آنها را خبرنگاران، عكاسان و تصویربرداران رسانههای گروهی تشكیل داده و از تهران برای پوشش خبری رزمایش نظامی عازم منطقه چابهار بود، پس از نقص فنی، هنگام بازگشت به فرودگاه مهرآباد و فرود اضطراری در یك شهرك مسكونی واقع در حوالی سهراه آذری تهران به سانحه دچار شد و سقوط كرد.
این حادثه، حدود 116 كشته بر جای گذاشت.
رسول كاظمنژاد - عكاس روزنامه كیهان -، احمد كربلاییمحمد - عكاس روزنامه همشهری -، علیرضا برادران - عكاس خبرگزاری فارس - و مهدی امیرافضلی - عكاس ایرنا - از آن جمله بودند.
محمدحسن قریب - هنرمند عكاس ایسنا - نیز در این سانحهی هواپیمایی شهید شد.
قریب، متولد دهم خرداد 1357 شهر نكا - مازندران، دانشجوی ترم ششم رشتهی عكاسی دانشگاه هنر، برگزیدهی نخست عكس خبری گروه سراسری جشنوارهی مطبوعات 84 برای عكس كودك و امدادرسان - زلزلهی زرند، بود.
تیرماه سال 82 از میان 15 دانشجوی عکاسی، یکی از دو نفر برگزیده بود که در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به كار مشغول شد و شركت در نمایشگاهها و مسابقات عكس جایزه عكس مطبوعاتی كاوه گلستان 84، تصویر سال 84، عكسهای عاشورایی، تجلی قرآن، جشنوارهی عكس كودك و عكسهای دریایی را در كارنامهاش ثبت كرد و رفت.
محمد والی – هنرمند كاریكاتوریستی هم كه او را با نشریات طنز و كاریكاتور شناخته بودیم، با نشستن نخستین برفها بر زمین از دنیا رفت.
او چهارم دیماه بر اثر ایست قلبی در سن 40 سالگی درگذشت.
وی كه در سالهای اخیر با نشریات طنز و كاریكاتور، فضیلت خانواده و همشهری محله همكاری داشت، با فعالیت تجربی در سالهای گذشته، به جمع همكاران نشریه تخصصی طنز و كاریكاتور پیوست و با نشریات و روزنامههای مختلفی به صورت پراكنده همكاری داشت. وی همچنین در دورههای آموزشی شهرداری تهران، طراحی كاریكاتور را به نوجوانان و جوانان آموزشی میداد.
و آخرین خبرها حاكی از آن بود كه علی اسفرجانی - هنرمند مینیاتور و معرق با به پایان رسیدن سال 84 حیات دنیوی را بدرود گفت.
استاد علی اسفرجانی - هنرمند برجسته مینیاتور، تذهیب، سوخت و معرق - بود كه در طول عمر خود متجاوز از دهها و دهها اثر در زمینه سوخت و معرق، آثار مینیاتور در ابعاد بزرگ شامل بزم خسرو و شیرین، رستم و سهراب، خیام و دلداده، سلطان محمود غزنوی و مراسم انتخاب شاعران و تابلوهای كوچك مینیاتور از شعرهای حافظ و سعدی خلق كرده بود.
این سال گذشت، اما به گفته مرتضی ممیز " ... دنیا یك آزمایشگاه بزرگ است، در آزمایشگاه باید بیشتر فكر كرد، نه تماشا." و " زندگی كوششی لذت بخش است؛ اگر آدم خوب و مثبت ببیند."