تبیان، دستیار زندگی
در روایت إن شاءالله به فضل الهی می‌خوانیم که چه کسانی مصرّ بر گناه می‌شوند. در روایتی از حضرت ثامن‌الحجج است که می‌فرمایند: کسانی که گناه اوّل را انجام دادند، توبه نکردند و نلرزیدند و نترسیدند، بلکه توجیه کردند و گفتند: این گناه که در مقابل گناهان دیگر خی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علت اصرار برخی بر گناه

درس اخلاق آیت الله قرهی (4)

احساس گناه


آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از درس اخلاق آیت الله قرهی، مدیر حوزه علمیه امام مهدی (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است که در مسجد حوزه علمیه یاد شده، واقع در حکیمیه پیرامون گناهان کبیره و صغیره ایراد شده است.


… زاویه دید عرفا را ببینید که چگونه نسبت به معصیت وارد می‌شوند؟! کوچک‌ترین معصیت یعنی بی‌اعتنایی به مقام انسانیّت! چون کوچک‌ترین مخالفت با امر ذوالجلال و الاکرام یعنی پایین کشیدن انسان از مقام انسانیّت خودش …

خنده بر اموات

می‌گویند: بهلول در قبرستان راه می‌رفت، مصیبت زده‌ای را که زار زار گریه می‌کرد، نگاه کرد؛ زار زار گریه کرد! یک فردی نزدیک بهلول شد، گفت: بهلول! او با تو چه نسبتی دارد؟ گفت: هیچ! گفت: پس چرا زار زار گریه می‌کنی؟ گفت: او گریه می‌کند که کسش را از دست داده است، من نگاه می‌کنم می‌بینم که همه چیزم، انسانیّتم را از دست داده‌ام! می‌گویند: هارون‌الرّشید او را خواست، گفت: به نظر تو بر اموات باید گریه کرد یا خندید؟ گفت: بر اموات خنده جایز است و گریه حرام است. گفت: برای همین است در قبرستان اسب سواری می‌کنی؟ چوبی به حالت اسب سواری داشت. گفت: بله! گفت: چرا؟ گفت: برای این که مردگان وقتی می‌روند، تازه می‌فهمند که مقام انسانیّت یعنی چه؟! امّا به آن‌ها باید خندید که الآن دیگر فهمیدن این مقام چه سود؟! تازه فهمیدید که مقام انسانیّت یعنی چه؟! همان فرمایشی امیرالمؤمنین فرمودند: «النّاسُ فی النِیام إذا ماتُوا فَأنتَبِهُوا»!  مردم خوابند، امّا وقتی می‌میرند، تازه بیدار بیدار می‌شوند! …

در روایت إن شاءالله به فضل الهی می‌خوانیم که چه کسانی مصرّ بر گناه می‌شوند. در روایتی از حضرت ثامن‌الحجج است که می‌فرمایند: کسانی که گناه اوّل را انجام دادند، توبه نکردند و نلرزیدند و نترسیدند، بلکه توجیه کردند و گفتند: این گناه که در مقابل گناهان دیگر خیلی بزرگ نیست؛ این افراد کارشان به جایی می‌رسد که مصرّ در گناه می‌شوند!

این مطلب یک کد اساسی است. عرفا عظیم‌الشأن گریه و سوز و آهشان در دنیا برای این است که خدایا! مقام انسانیّت را از دست ندهیم. که اگر کسی مقام انسانیّت را از دست داد؛ یعنی همه چیز را از دست داده است.

از الطاف الهی

به حضرت سلطان العارفین سلطان آبادی بزرگ عرضه داشتند که شما فرمودید: گناه عندالعرفاء کوچک و بزرگ ندارد؛ در حالی که قرآن کریم و مجید الهی به صراحت بیان فرمودند که کوچک و بزرگ، «لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَة»؟ اوّل این جواب نغز را گوش بدهید بعد آیات الهی:

حضرت فرمودند: این صغیره و کبیره از ناحیه خداست که آن هم لطف خدا به بشر است که در آیه هم بیان شده است، امّا از ناحیه بشر اگر انسان، انسان شد و اگر حبّ پروردگار عالم و معرفت به پروردگار عالم و به مقام انسانیّت پیدا کرد، هر گناهی ولو کوچکش کبیره است! فرمود: متوّجه نشدی آن از ناحیه خداست، امّا از ناحیه بنده متفاوت است. صغیره و کبیره کردن از ناحیه خدا، لطف خدا به انسان است، امّا انسان‌های الهی همه چیز ولو کوچک‌ترین مخالفت با امر خدا را بزرگ می‌بینند! وحشت دارند!

این فرمایش بسیار عالی آیت الله آسیّد ابوالحسن اصفهانی است: دلیل هم این است که اگر بنده گناه کوچک را بزرگ نبیند، دیگر بزرگ را بزرگ نمی‌بیند! دیگر برایش مهّم نیست. اگر گناه کوچک کرد، باید آن را بزرگ ببیند. اگر گناه کوچک کرد، گفت: نه، این کوچک است! آن وقت دیگر بزرگ را هم بزرگ نمی‌بیند؟! و این درد بشریّت است. …

یک نکته ظریفی در این آیه است، توّجه بفرمایید و آن این است که بهتر از حضرت سلطان العارفین آن مطلبی است که حضرت شیخناالاعظم فرمودند. حضرت مفید عزیز فرمودند: صغیره و کبیره هم باز از ناحیه خود انسان است. چرا؟ چون این جا صراحت آیه این است: وقتی کتاب را به بنده می‌دهند، خودش می‌گوید: وای بر من! هیچ کوچک و بزرگی نیست که نوشته شده است؛ یعنی تقسیم بندی کوچک و بزرگ از ناحیه خود انسان است. این نکته لطیف و ظریفی است. خدا همه را ثبت کرده است، خود انسان است که بیان می‌کند: یکی صغیره است و یکی کبیره.

خودارضایی: گناه یا بیماری

«یا وَیلَتَنا مال هذا الکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَة إلا أحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظلِمُ رَبِّکَ أحَداً» یعنی باز هم تقسیم بندی از طرف بشر است. بشری که وقتی گناه کوچک را انجام می‌داد، می‌گفت: گناه کوچک است، خیلی مهّم نیست! آن وقت دچار کبیره شد. آن موقعی که می‌گفت: نه! حالا خیلی از افراد گناه کردند، این گناه که در مقابل گناهان دیگران چیزی نیست؟! من که چیزی برنداشتم، خیلی از افراد اختلاس‌های میلیاردی کردند، این حقّ من است! گناه کوچک را پیش خودش کوچک فرض کرد، نگفت که مخالفت با امر خداوند است!

اصلاً اولیاء کاری به کوچک و بزرگ ندارند. اولیاء الهی می‌گویند: این مطلب مخالفت با امر خدا است، مخالفت با امر خداوند هم یعنی سقوط از مقام انسانیّت! سقوط از جانشینی ذوالجلال و الاکرام! من جانشین خداوند نیستم، یعنی دیگر من انسان نیستم! من شبیه انسان هستم؟!  شبیه انسان است امّا انسان نیست. این تقسیم بندی هم از ناحیه انسان است. …

من یک جمله‌ای را از مرجع عظیم‌الشأن، مرد الهی آیت الله العظمی مرعشی نجفی سؤال کردم آقا! اگر گاهی می‌بینیم عرفا عظیم‌الشأن بیان می‌فرمایند که گناه صغیره و کبیره نیست، پس چرا حضرات معصومین در تقسیم بندی‌ها بعضی از گناهان را به عنوان کبیره می‌شمارند و در فرمایشات می‌فرمایند: آن گناهانی که به صراحت در قرآن عذاب برای او تبیین شده است، من الکبائر است؟

ایشان جمله خیلی زیبایی را فرمودند. یادم نمی‌رود که ایشان محبّت کردند و یک لبخندی زدند و فرمودند: من این سؤال را از پدرم آسیّد محمود مرعشی پرسیدم. ایشان فرمود: عزیزم! معصوم به لسان خلق حرف می‌زند والاّ به لسان خود معصوم هر خطایی برای او کبیره است، لذا در مقام عصمت خطای فکری هم کبیره است! لذا اینان معصوم از خطای فکری هستند؛ چون حتّی اگر خطای فکری کنند یعنی به کبیره دچار شده‌اند! ببیید چه جمله عجیبی است. …

اصرار بر گناه

در روایت إن شاءالله به فضل الهی می‌خوانیم که چه کسانی مصرّ بر گناه می‌شوند. در روایتی از حضرت ثامن‌الحجج است که می‌فرمایند: کسانی که گناه اوّل را انجام دادند، توبه نکردند و نلرزیدند و نترسیدند، بلکه توجیه کردند و گفتند: این گناه که در مقابل گناهان دیگر خیلی بزرگ نیست؛ این افراد کارشان به جایی می‌رسد که مصرّ در گناه می‌شوند!

عزیزان! توّجه بفرمایید. در قرآن سوره واقعه را حتماً خیلی خواندید، مستحب هم هست که هر شب بخوانید. «وَ أصحابُ الشِمال ما أصحابُ الشِمال» این اصحاب شمال چه کسانی هستند؟ «فی سَمُومٍ وَ حَمیم* وَ ظِلٍ مِن یَحمُوم* لا باردٍ وَ لا کَریم* إنَّهُم کانُوا قَبلَ ذلِکَ مُترفین» نامه اعمالشان به واسطه جرمشان به دست چپشان داده می‌شود. آن‌ها در بادهای کشنده و آب سوزان قرار می‌گیرند و در آن سایه دودهای متراکم آتش زا قرار می‌گیرند که پناه می‌بریم به خدا. …

این فرمایش بسیار عالی آیت الله آسیّد ابوالحسن اصفهانی است: دلیل هم این است که اگر بنده گناه کوچک را بزرگ نبیند، دیگر بزرگ را بزرگ نمی‌بیند! دیگر برایش مهّم نیست. اگر گناه کوچک کرد، باید آن را بزرگ ببیند. اگر گناه کوچک کرد، گفت: نه، این کوچک است! آن وقت دیگر بزرگ را هم بزرگ نمی‌بیند؟! و این درد بشریّت است.......

در آن سایه‌های دودهای متراکم هستند، سایه‌هایی که نه خنک است و نه آرام! برای چه؟ برای این که در دنیا مست و مغرور بودند. «إنَّهُم کانُوا قَبلَ ذلِکَ مُترِفین» می‌خندیدند و همه چیز را به تمسخر گرفته بودند. آقا! چه می‌گویی؟ کدام آخرت؟ یادشان رفته است که دیگران مردند! بالاخره مرگی هست! در ادامه می‌فرمایند: «وَ کانُوا یُصِرُونَ عَلیَ الحِنثِ العَظیم». بعضی «حنث» را گناهان بیان کردند، امّا بعضی گفتند یعنی بر آن چه که انجام می‌دادند، کار خودشان را عظیم و بزرگ می‌کردند؛ یعنی اصرار بر گناه با این تصوّر که این کار عیبی ندارد! این کوچک است. حالا دیدند که بزرگ و عظیم است!…

اصرار به گناه برای اولیاء یعنی همان کبیره! انسان از همه گناهان باید اجتناب بکند. …

خدایا! ما را از هر خطایی مصون بدار! خدایا! ما را پاک پاک بگردان!

مقالات پیشین:

گناه کبیره نماز شب نخواندن!

راه میانبر در سیر و سلوک

شهیدی که به جهنم رفت!

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.