منبع قدرت ،منشا مهر
پدر منبع قدرت و مادر منبع مهر تلقی میشود. مخدوش شدن چهره هر كدام در پی بدگویی و غیبت، كودكان را دچار بلا تكلیفی كرده و باعث میشود تا آنها به دنبال الگوی دیگری در جامعه باشند بدگویی هر یك از دو والد از شریك زندگی شخصیت پدر را تخریب كرده و مانع از به رسمیت شناخته شدن مادر میشود .

كودكان و نوجوانان مسئول اجرایی عملكردهای والدین خود نیستند بنابراین نباید با بیان تمام جزئیات و خطاهای یكدیگر، چهره فرد مقابل را خراب كنند
حفظ ارزشهای خانوادگی و برقراری تعاملات مثبت درون خانوادگی میان همسران، پایه گذار شكل گیری شخصیت فرزندان خواهد بود و الگوهای غلط تربیتی مانند نزاع والدین در حضور فرزندان، بی احترامی والدین به یكدیگر یا بدگویی كردن یكی از والدین از دیگر شریك زندگی در خصوص فرزندان یا بستگان نه تنها آرامش روحی را از كودك سلب خواهد كرد بلكه رشد ذهنی و شخصیتی فرزندان را به مخاطره میاندازد.
حریمهای شكسته
دوران كودكی و نوجوانی زیربنای شكوفایی شخصیت افراد است. در این سنین، فرزندان خانواده علاوه بر پیمودن مسیر رشد و تكامل، به دنبال تكیه گاهی در خانواده هستند تا به واسطه آن، پلكان ترقی را در زندگی شان بپیمایند.
در این میان تضادها و تعارضات پیش روی آنان، عمده ترین مسائلی است كه كودكان و نوجوانان را در معرض ناامنی قرار داده و متحمل اضطراب زیادی میكند.
بدگویی والدین از یكدیگر پیش روی فرزندان و بخصوص در غیاب همدیگر نوعی یاركشی محسوب میشود كه روانشناسان عواقب زیانباری را برای آن برشمردهاند.
دكتر حسین ارشی، روانشناس، غیبت و بدگویی والدین از یكدیگر را مغایر با ارزشهای خانوادگی شمرده و میگوید: بدگویی والدین ارزش و اعتبار زن و شوهر را زیر سوال میبرد. از آنجا كه زن و شوهر، هر یك ابتدا به ساكن باید در ذهن و باور خود برای دیگری ارزش قائل باشد بدگویی باعث تغییر ذهنیت و باور فرزندان از والد خود میشود. این در حالی است كه روابط عاطفی زن و شوهر نیز به دنبال این موضوع دچار مشكل شده و محبت در میان آنان از بین میرود. وی معتقد است، از نظر علم روانشناسی زن و شوهر باید مشكلات را حل و فصل كنند و نباید آن را بخصوص برای بستگان مطرح كنند زیرا پدر یا مادر و یا فرزندان مشاورین خوبی برای خاتمه دادن به مشاجرات همسران نیستند. در غیر این صورت عملاً حصارها و حریمها را شكسته و اجازه ورود دیگران به محیط امن خانواده و اظهارنظر غلط را میدهند. به گفته دكتر ارشی، غیبت جنبه دیگر این موضوع است كه علاوه بر اینكه از نظر شرعی و اسلامی گناهی بزرگ محسوب میشود، سلامت و آرامش نظام خانوادگی را نیز تهدید میكند.
روبه رو كردن فرزندان خانواده با مشكلات و واقعیات باعث تطبیق بیشتر آنان با زندگی میشود. اما برعكس، چنانچه والدین، هر كدام تضادهای موجود در خانواده را بزرگ جلوه دهند و دائم مشغول ایرادگیری از یكدیگر باشند، فرزندان به عنوان قربانیان اختلاف نظرها دچار مشكلات روحی شدیدی میشوند.
تهدید امنیت روانی كودكان
پژوهشهای گسترده در حوزه شناخت روابط همسری خانواده حاكی از آن است كه بدگویی و ایرادگیریهای والدین از یكدیگر در حضور دیگر اعضای خانواده حریمها را از بین برده و باعث شكل گیری رقابتهای منفی میان والدین میشود. دكتر اسماعیلی در این رابطه میافزاید: اختلاف نظر و مشاجرات لفظی در هر خانوادهای كما بیش وجود دارد و برخی والدین هرگونه مشاجره یا اختلاف نظر را از فرزندان كتمان میكنند. این مسئله باعث قرار گرفتن فرزندان خانواده در هالهای از سرگردانی میشود بنابراین روبه رو كردن فرزندان خانواده با مشكلات و واقعیات باعث تطبیق بیشتر آنان با زندگی میشود. اما برعكس، چنانچه والدین، هر كدام تضادهای موجود در خانواده را بزرگ جلوه دهند و دائم مشغول ایرادگیری از یكدیگر باشند، فرزندان به عنوان قربانیان اختلاف نظرها دچار مشكلات روحی شدیدی میشوند. غم زدگی، گوشه گیری، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری از آثار برهم خوردن امنیت روانی كودكان در خانواده بوده كه در نهایت موجب بدرفتاری كودكان میشود.
این در حالی است كه احساس دوری از والدین، موجب گرایش فرزندان به انزواطلبی و تنهایی میشود و زمینه سرپیچی از والدین را فراهم میكند. از آنجا كه روابط حسنه پدر و مادر و همدلی بیشتر آنان سبب آرامش بیشتر خانواده و احساس شادمانی و رضایت از زندگی فرزندان خانواده میشود گله و شكایت پدر از مادر و یا برعكس و بخصوص استفاده از تنبیههای لفظی، بیان نامناسب، موجب مشغولیت ذهن كودكان و نوجوانان شده و مانع از تمركز بیشتر و انگیزهای قوی برای تلاش و دستیابی به اهداف میشود.

بی احترامی و همانندسازی اشتباه
زن و شوهر، همواره بجز نقش همسری خود، هویت پدر و مادری نیز داشته و فرزندان خانواده نیز بیشترین شناخت را از این هویت داشته و به رسمیت میشناسند.
دكتر اسماعیلی معتقد است، والدین مرجع اصلی فرزندان خانواده برای الگوپذیری از شیوههای رفتاری هستند. اغلب كودكان در نخستین سالهای زندگی تصور میكنند والدین شان بی نقص ترین راهكارها را در مدیریت خانواده انتخاب كرده و به عنوان منبع قدرت مطلق هیچگونه اشتباهی ندارند. همانگونه كه دنبال كردن هدفی یكسان و فقدان تضاد در روشهای اداره زندگی، والدین را به دو فرد بالغ مناسب برای همانندسازی فرزندان تبدیل میكند، بگومگو و كشمكش بین والدین، چهره مثبت الگوهای خانواده را درهم شكسته و موجب سرگردانی و نگرانی فرزندان خانواده میشود.
به گفته دكتر ارشی، بدگویی هر یك از دو والد از شریك زندگی شخصیت پدر را تخریب كرده و مانع از به رسمیت شناخته شدن مادر در خانواده میشود. علاوه بر این تخریب شخصیت و عیب جویی زن و شوهر از یكدیگر در حضور فرزندان، حصار و دژ مستحكم خانواده را شكسته و موجب تمرد، سرپیچی از دستورات و بدرفتاری دیگر اعضای خانواده شده كه در نهایت استحكام خانواده را به هم میزند. این در حالی است كه تصمیم گیری جداگانه زن و شوهر در رابطه با امورات خانواده و تربیت فرزندان و یكسان نبودن دستورات آنها موجب سرباززدن فرزندان از قوانین لازم الاجرا میشود و زمینه اهمال كاری را فراهم میكند.
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع : روزنامه ایران
مقالات مرتبط :
