
اهمیت وقار در روایات

در مقالات گذشته درباره وقار و چیستی آن توضیحاتی خدمت شما ارائه شد. در این نوشتار جایگاه و اهمیت وقار را از دیدگاه روایات مورد بررسی قرار می کنیم.
در بیانات روایی زیر نیز، موضوع وقار از زاویه تأثیر اجتماعی و تصویر انسان در دیده دیگران طرح شده است.
امام علی علیهالسلام میفرماید:
لِتَكُن شیمَتُكَ الوَقار، فَمَن كَثُرَ خُرقَه استُرذِلَ؛ [1]
باید وقار و سنگینی خصلت تو باشد؛ زیرا كسی كه سبكیاش زیاد است، پست و فرومایه شمرده میشود.
همچنین میفرماید:
كُن فی المَلَأ وَقوراً و فی الخَلَأ ذكوراً؛ [2]
در میان مردم سنگین باش و در خلوت نیز به یاد خدا.
آن حضرت در جایی دیگر میفرماید:
بِالوَقارِ تَكثُرُ الهَیبة؛ [3]
با رفتار سنگین، هیبت و عظمت انسان زیاد میشود.
من تَوَقَّرَ وُقِّرَ؛ [4]
كسی كه رفتار سنگین داشته باشد، سنگین شمرده شود.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
لَمّا سُئِلَ عَن أجمَلِ خِصالِ المَرءِ ـ وَقارٌ بِلا مَهابة وَ سَماحُ بِلا طَلَبِ مُكافأة وَ تَشاغلٌ بِغَیر مَتاعِ الدّنیا؛ [5]
زیباترین ویژگیهای انسانی از امام صادق علیهالسلام سؤل شد. ایشان فرمودند: وقار و سنگینی بدون ایجاد ترس، و بخشش بدون طلب پاداش، و مشغولیت به چیزی غیر از كالای دنیا.
این روایات نیز، بدون اشاره به جنبه اجتماعی، اهمیت سنگینی و وقار را تأكید میكند.
امام علی علیهالسلام فرمود
السَّكینَةُ عِنوانُ العقلِ وَ الوَقارُ بُرهانُ النّبلِ؛ [6]
آرامش نشان عقل، و سنگینی دلیل بزرگی و شرافت و ذكاوت است.
یعنی كسی كه از آرامش و سنگینی محروم است، هنوز در دنیای كودكی به سر میبرد و رشد عقلانی كافی ندارد. از نوع رفتار هر كس، میتوان به رشد عقلی او و میزان بزرگیاش پی برد.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
لَیسَ البِرُّ فی حُسنِ اللباسِ وَ الزّی وَلكنَّ البِرَّ فی السّكینةِ وَ الوِقارِ؛ [7]
خوبی انسان در نیكویی لباس و ظاهر او نیست؛ بلكه در آرامش و سنگینی است.
حضرت علی علیهالسلام نیز فرمودند:
جَمالُ الرَّجلِ الوَقارُ؛ [8]وقار، زیبایی انسان است.
مُلازَمةُ الوَقارِ تُومنُ دِنائَةَ الطَّیشِ؛ [9]
همواره با وقار بودن از پستی سبكسری ایمن میدارد.
پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
طُوبی لِمَن تَوَقَّرَ وَ لِمَن لَمتَكُن لَه خِفَّة؛ [10]
خوشا به حال كسی كه سنگینی ورزد و سبكی در او نباشد
______________
منابع:
1.غرر الحكم، حدیث 7397.
[2]. همان، حدیث 7145.
[3]. همان، حدیث 4184.
[4]. همان، حدیث 7666.
[5]. بحار الانوار، ج 71، ص 337.
6]. غرر الحكم، حدیث 785.
[7]. مستدرك الوسائل، ج 1، ص 106 و كنز العمال، حدیث 6401.
[8]. غرر الحكم، حدیث 4744.
9]. همان، حدیث 9800.
[10]. تحف العقول، ص 17.
تهيه و توليد: محمد حسين امين ، گروه حوزه علميه تبيان