شاخصه هاي کلام بليغ (2)

در مقالات گذشته به برخي شاخصههاي کلام بليغ اشاره شد. در اين مقاله به معيار ديگري خواهيم پرداخت. يکي از مهم ترين اين شاخصه ها، شناخت مجلس و محفلي است که در آن سخنراني ميشود.
شناخت مجلس و مخاطب باعث ميشود که گوينده بتواند با بينش بيشتر و بهتري براي مخاطبين سخن بگويد. بر عکس رعايت نکردن اين مساله ميتواند مشکلات جدي را به همراه داشته باشد.
گاهي اوقات به خاطر هماهنگ نبودن و نسنجيدن مجلس، سخنران مطالبي را ميگويد که اثر عکس روي مخاطبين گذاشته و يا باعث ميشود شان و منزلت خود را درميان مستعمين بکاهد.
با توجه با اين كه علت تشكيل مجالس متفاوت است و مؤسسين، به انگيزههاى مختلف، مجامع را برپا مىنمايند، لازم است خطيب، قبلاً از خصوصيات مجلس و علت تشكيل آن آگاه گردد تا بتواند مطالبى رابراى سخنرانى انتخاب نمايد كه با مقتضى حال و هدف مجلس سازگار و هم آهنگ باشد.
نكتهاى كه حتماً بايد مورد توجه خطيب قرار گيرد اين است كه موقع تصميمگيرى براى گزينش ماده سخن، لازم است خويشتن را از تمام احساسات شخصى و افكار خصوصى خالى كند، تمام ابعاد مجلس را با واقع بينى مورد توجه قرار دهد و مطلبى را براى سخن انتخاب نمايد كه از هر جهت متناسب آن مجلس باشد، تا بتواند بلاغت را رعايت نمايد. چه، اگر خود را از احساسات شخصى آزاد نسازد، ممكن است موقع سخنرانى، تحت تأثير تمايلات درونى خويش قرار گيرد، گفتههاى خود را با احساسات بياميزد، سخنانى برخلاف اقتضاى مجلس بگويد، و موجب ناراحتى مؤسسين و تأثر خاطر حضار محضر گردد. براى توضيح مطلب، در اين جا، به طور نمونه، به يک مورد اشاره مىشود:
1. چندين سال قبل، يكى از تجار شريف و متدين، بر اثر سكته قلبى در گذشت. او از سادات بسيار محترم و از اتقيا و پاكان عصر خود بود. بازماندگانش براى او مجلس ترحيمى تشكيل دادند و جمع كثيرى از روحانيون وعده زيادى از كسبه و تجار متدين در آن حضور يافتند.
واعظ بالنسبه مسن و مورد احترامى را براى سخنرانى دعوت نمودند. آن واعظ، از توسعه و گسترش گناهان در جامعه سخت متأثر بود و در اغلب مجالس، از شيوع فحشا و عوارض ناشى از آن سخن مىگفت. آن روز، در مجلس ترحيم، منبر رفت. خواست به تناسب در گذشت متوفى، از مرگ فجأه سخن بگويد. اين روايت را سر آغاز كلام قرار داد.
عن ابى جعفر (عليه السلام) قال وجدنا فى كتاب رسول الله صلى الله عليه و آله اذا ظهر الزناء من بعدى كثر موت الفجاه.(1)
امام باقر (عليه السلام) فرموده: كه در كتاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) يافتهايم، وقتى بعد از من زنا شايع شود، مرگ فجأه نيز زياد خواهد شد.
واعظ محترم، ناآگاه تحت تأثير احساس انتقادى خود قرار گرفته بود و علنى شدن زنا را، كه در حديث آمده، پايگاه اساسى بحث قرار داد و پيرامون آن زياد صحبت كرد. اين سخنان خلاف بلاغت و غير متناسب با مجلس، موجب ناراحتى بازماندگان و تأثر شديد حضار محضر گرديد و تقريباً تمام وقت مجلس در بحث شيوع زنا و مرگ فجأه، كه مجازات گسترش آن گناه است، منقضى شد.
آقاى واعظ مىتوانست در اين مجلس، پيرامون ارزش تقوا و محبوبيت متقين نزد خدا و خلق سخن بگويد، و به حضور آن همه جمعيت، كه به احترام تقوا و پاكى متوفى در مجلس شركت نموده بودند، استشهاد نمايد. اگر بر فرض مىخواست درباره مرگ فجأه صحبت كند، مىتوانست از رواياتى كه با وضع مجلس تناسب داشت، استفاده نمايد. براى نمونه، بعضى از آن روايات در اين جا ذكر مىشود:
عن ابى جعفر (عليه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) ان موت الفجاه تخفيف عن المومن و اخذه آسف عن الكافر(2)
امام باقر (عليه السلام) از جد گرامىاش حديث نموده: رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرموده است: مرگ فجأه براى مؤمن سبكبارى است و براى كافر گرفتنى است اسف بار.
1. سفينه البحار، ج 2، فجا، ص 436.
2- كافى، ج2، ص112
تهيه و فرآوري: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان