هدف از بیان نشانه های ظهور(4)
در قسمت های قبل به بخشی از نقاط ضعف اساسی و ریشه ای مستند «ظهور بسیار نزدیک است» اشاره شد. اینک ادامهی این بخش را پیخواهیم گرفت.
بخش دوم: نقاط ضعف برنامه
نقاط ضعف مستند ظهور بسیار نزدیک است(2) الف ـ نقد بنیادی
1ـ نداشتن تخصص لازم در موضوع بحث
2ـ اظهار نظرهای غیر کارشناسانه
3ـ افتادن در دام «استعجال» یا «شتاب زدگی در تاریخ ظهور»
4ـ انحراف از مسیر اصلی انتظار
5ـ دور شدن از هدف اهل بیت علیهم السلام از بیان نشانه های ظهور
در قسمت پیشین گفتیم، مسیری که اهل بیت(علیهمالسلام) برای ما در دوران انتظار ترسیم کرده اند، کسب معرفت و شناخت نسبت به امام زمان علیه السلام است و توجه بیش از اندازه به موضوعاتی حاشیه ای همچون نشانه های ظهور ما را از این هدف بزرگ باز می دارد.
اما ممکن است در لا به لای این سخن، پرسشی اساسی ذهن بسیاری را به خود مشغول کند که «اگر پرداختن به روایات نشانه های ظهور، باعث انحراف ما از هدف اصلی انتظار است، پس چرا خود اهل بیت علیهم السلام این چنین پر شاخ و برگ به این مساله پرداخته اند؟
اگر نشانه های ظهور، مساله ای حاشیه ای است، پس چرا حجم وسیعی از روایات مهدویت را به خود اختصاص داده است؟ این چه حاشیه ای است که اینقدر در روایات و احادیث به آن پر و بال داده شده و با این همه ریزه کاری مطرح گردیده است؟ اگر نشانه های ظهور، مساله ای حاشیه است پس چرا در مورد ویژگی های سفیانی و یا دجال، این همه نشانه های ریز و درشت مطرح شده است؟» و سوالاتی از این قبیل.
پاسخ را در قالب بخش های زیر بیان خواهیم داشت:
الف: از روایاتی که در مورد وظایف اصلی منتظران به دست ما رسیده بر می آید که هیچ کاری نباید این وظیفه اصلی را تحت الشعاع خود قرار دهد. بنابراین هر چه که به این هدف اصلی ضربه بزند، مذموم خواهد بود. البته ما نگفتیم که بررسی دقیق و خردمندانه نشانه های ظهور ما را از این هدف باز خواهد داشت. بلکه سخن پیرامون حرکت های افراط گونه و انحرافی است که قطعا ما را از هدف اصلی دور خواهد کرد.
در تعداد فراوانی از نشانه ها، پیوستگی به دوران ظهور مطرح نیست که چنین نشانه هایی به مرور زمان رخ داده یا خواهد داد. برخی از این نشانه ها که در گذشته اتفاق افتاده عبارتند از: سقوط بنی عباس، اشغال منطقه جزیره توسط ترکها و بسته شدن پل بر روی دجله
بنابراین پرداختن به مساله نشانه های ظهور نه تنها اشکالی ندارد بلکه ارائه آن به همراه تحلیلی دقیق و کارشناسانه امری لازم به نظر می رسد. علی رغم کارهای خوبی که در این زمینه شده است، شاید یکی از دلایل شکلگیری چنین مستند پراشکالی، عدم جدیت کارشناسان دینی در پرداخت و تحلیل این مساله برای عموم مردم باشد. چرا که احتمال پیامدهای مفسده انگیزی همچون تطبیق های نادرست، دست بسیاری از کارشناسان را در ارائه عمومی و جدی این مطالب بسته بود که البته امروز با بروز این مفسده، دیگر دلیلی بر عدم روشنگری وجود ندارد.
ب: به نظر می رسد که اهل بیت از بیان این نشانه ها اهداف بلندی را در نظر داشته اند. اولین هدفی که ممکن است در ارائه چنین نکاتی وجود داشته باشد، «تقویت ایمان منتظران» به مساله مهدویت است. نشانه هایی که در طول تاریخ غیبت امام عصر، یکی پس از دیگری رخ می دهد، حاکی از آن خواهد بود که ظهور امام زمان مساله ای واقعی و دست یافتنی است.
باید بدانیم از روایات ما بر می آید که نشانه های ظهور دو گونه اند. شماری از آنها متصل به زمان ظهور هستند و به صورت رشته ای منظم و دنبالهدار، در مدت زمانی اندک به وقوع خواهند پیوست.(الغیبة نعمانی، ص 262) اما در تعداد فراوانی از نشانه ها، پیوستگی به دوران ظهور مطرح نیست که چنین نشانه هایی به مرور زمان رخ داده یا خواهد داد. برخی از این نشانه ها که در گذشته اتفاق افتاده عبارتند از: سقوط بنی عباس، اشغال منطقه جزیره توسط ترکها و بسته شدن پل بر روی دجله.(بحارالانوار، ج 52، ص 275) بنابراین به حقیقت پیوستن تدریجی چنین نشانه هایی می تواند اطمینان منتظران را به مسئله مهدویت بیشتر کند و ایمانشان تقویت نماید.
یکی دیگر از اهدافی که ممکن است مورد نظر اهل بیت در بیان نشانه های ظهور باشد، «پیشگیری از ادعاهای کاذب» است. دانستن این نشانه ها مخصوصا نشانه های حتمی ظهور، می تواند مشت مدعیان دروغین مهدویت را بگشاید و عرصه را برای چنین افرادی تنگ نماید.
در روایتی نقل شده که امام رضا علیه السلام در مورد کسی که ادعا می کرد، امام زمان است، چنین فرمود:
«قَبْلَ هَذَا الْأَمْرِ السُّفْیَانِیُّ وَ الْیَمَانِیُّ وَ الْمَرْوَانِیُّ وَ شُعَیْبُ بْنُ صَالِحٍ فَكَیْفَ یَقُولُ هَذَا هَذَا» (الغیبة نعمانی، ص 253)
قبل از این مساله (ظهور) سفیانی، یمانی، مروانی و شعیب بن صالح خواهند آمد، پس چگونه او چنین ادعایی می کند؟
بنابراین روشن است که یکی از دلایل بیان نشانه های ظهور توسط اهل بیت، پیشگیری از بروز مدعیان دروغین است.
امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:
«پاره ای از کارها حتمى و پاره ای از آن غیر حتمى است و از جمله امورى كه حتما واقع می شود، خروج سفیانى در ماه رجب است»
بنابر روایات، برخی از نشانه های ظهور، «حتمی و تغییر ناپذیر» و برخی دیگر «غیر حتمی و تغییر پذیر» اند. اما در این میان، تعداد اندکی از آنها از گروه اول هستند. برای نمونه از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:
«مِنَ الْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَیْسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ الْمَحْتُومِ خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ فِی رَجَبٍ» (الغیبة للنعمانی، ص 300)
«پاره ای از کارها حتمى و پاره ای از آن غیر حتمى است و از جمله امورى كه حتما واقع می شود، خروج سفیانى در ماه رجب است».
بنابراین باید گفت که اگر چنین روایاتی وجود نداشت و اهل بیت چنین نشانه هایی را برای آیندگان به یادگار نمی گذاشتند، معلوم نبود که تا به امروز آمار مدعیان دروغین مهدوی چند برابر می شد و چه وضعیت نا به هنجاری در پی داشت.
هدف دیگر از بیان این نشانه ها می تواند «زمینه سازی برای ظهور» باشد. بی شک انقلاب بزرگ مهدوی، ناگهانی و بدون مقدمه نخواهد بود. بنابراین منتظرانی که در آستانه ظهور زندگی می کنند، باید خود را بیش از دیگران برای این اتفاق بزرگ، آماده سازند که این بخش از روایات به آنان کمک خواهد کرد تا شرایط را دریابند. اما روشن است که تطبیق این نشانه ها برای مردم آن دوران، چنان واضح و هویدا خواهد بود که برای آگاه سازی آنان نیازی به ساخت فیلم و مستند نخواهد بود. چرا که نشانه ای که نتواند ما را به مقصد برساند، نشانه نیست.
بنابراین بیان افراطی و تطبیق های ساختگی، خروج از اهداف اهل بیت از بیان چنین نشانه هایی خواهد بود.
ج: از آنچه که گفته شد چنین نتیجه می گیریم که اهل بیت(علیهمالسلام) در سخنانشان به برخی از نشانه های ظهور اشاره کرده اند. اما روشن نیست که همه آنچه که به دست ما رسیده کلام ایشان باشد. ضعف سندی بسیاری از این روایات و عدم اعتبار یا ضعف اعتبار برخی از منابع آنان(که در قسمت بعد به تفصیل در مورد آن سخن خواهیم گفت) از جمله مسائلی است که ما را به فراوانی این دسته از روایات مشکوک می کند.
به خصوص این که تاریخ نشان دهنده این است که جذابیت این موضوع و قابلیت سوء استفاده از آن، زمینه ساز جعل و تحریف های گوناگون شده است که این هم بر شک ما و یا بهتر بگوییم بی اعتمادی ما نسبت به قسمت قابل توجهی از این روایات، خواهد افزود.
مقصود از همه آنچه که گفته شد این نیست که باید همه این روایات را کنار گذاشت بلکه مراد این است که باید با دقت نظر بیشتر و با کارشناسی دقیق تر در مورد آنها سخن گفت. اما متاسفانه در این مستند، همه این روایات یک کاسه شده و بدون کاری کارشناسانه به مخاطب عرضه گردیده است.
ادامه دارد ....
سیدمصطفی بهشتی
بخش مهدویت تبیان