تبیان، دستیار زندگی
در خصوص نهج البلاغه نوشته های بسیاری پدید آمده که نشان از اهمیت این کتاب از یک سو و اهتمام مسلمانان به آن از دیگر سو است. در این میان آن چه ابن ابی الحدید معتزلی پدید آورده است، از ارزش ویژه ای برخوردار است؛ از آن جهت که اولا وی به لحاظ فکر مذهبی در طیف د
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شارح معتزلی و شرح کتاب شیعی

(جستاری در شخصیت ابن ابی الحدید وجایگاه شرح نهج البلاغه وی)


این کتاب، که به راستی در نوع خود ،چه به لحاظ ورود به عرصه های گوناگون و چه از نظر پرداختن به زوایای مختلف کتاب نهج البلاغه، کم نظیر و یا حتی بی نظیر است ، در بیست جلد (ده مجلد)، بر اساس ساختار و ترتیب مطالبی که در خود نهج البلاغه آمده ، شکل یافته است.


نهج البلاغه

در خصوص نهج البلاغه نوشته های بسیاری پدید آمده که نشان از اهمیت این کتاب از یک سو و اهتمام مسلمانان به آن از دیگر سو است. در این میان آن چه ابن ابی الحدید معتزلی پدید آورده است، از ارزش ویژه ای برخوردار است؛ از آن جهت که اولا وی به لحاظ فکر مذهبی در طیف دیگری قرار دارد و دیگر این که انسانی دارای توانایی بالای علمی بوده است.مقاله در پی بازنمایی نوع نگره شارح و بیان شاخصه های شخصیتی او و نیز ویژگی های اثر ش است.

که به راستی ابن ابی الحدید کیست و از چه موقعیت علمی، سیاسی و اجتماعی برخوردار بوده و دارای چه شخصیتی است ؟ و نیز شرح نهج البلاغه او بر اساس چه انگیزه‌ها و عواملی پا به عرصه وجود نهاده و از چه جایگاه و اهمیتی بهره دارد؟

این نوشتار برای دست یابی به هدف فوق ، و پاسخ گویی به پرسش ها ی ذکر شده ، در دو بخش وارد بحث می شود؛ ابتدا شخصیت و جایگاه سیاسی، اجتماعی و علمی ابن ابی الحدید را بررسی کرده و سپس به کتاب شرح نهج البلاغه او نظری می افکند:

الف)ابن ابی الحدید و شخصیت او

1- زندگی ابن ابی الحدید (586- 656 ه‍./30 دسامبر 1190-1258م)

عزالدین ابوحامد، عبدالحمید بن (داوودبن) هبه الله بن محمد بن محمدبن حسین بن ابی الحدید مداینی، که از بزرگان قرن هفتم هجری و از خاندانی سرشناس است، به نقلی، درسال 586 ه‍. در مداین به دنیا آمد و در همان جا رشد و نمو یافت. ابن ابی الحدید خود درشعری، محل ولادت خویش را کرخ دانسته که پس از آن به مداین رفته و در آن جا زیسته و به همین اعتبار به مدائنی اشتهار یافته است.

از کودکی ،بالندگی و دوران تحصیل او اطلاع چندانی در دست نیست، هرچند او خود در شرح نهج البلاغه بر این نکته تصریح نموده که در مدارس نظامیه تحصیل کرده است. بی گمان او در مدرسه نظامیه بر مبنای مذهب شافعی، که تنها مذهب پذیرفته آن جا بود، درس آموخته، و از اساتید دیگر مذاهب در مدارس مخصوص خودشان آموزش دیده است؛ اما دیدارهای علمی وی با علویان ، در خانه های آن ها بوده است.

او به مناسبت هایی از اساتید علوی خود یاد کرده است ، از افرادی چون : ابوجعفر یحیی بن محمد بن زید حسنی بصری النقیب (م613ه‍.(، ابومحمد قریش بن سبیع بن مهنّا العلوی المدنی (م.620ه‍.) ،و شمس الدین فخار بن معدّ الموسوی (م630ه‍.)

شیعه تنها به آن دسته از افراد اطلاق می شد که به تفضیل باور داشته اند و آن چه در اخبار و روایات، در فضیلت شیعه آمده و آنان را به بهشت وعده داده‌اند، همان ها هستند نه کس دیگر

ابن ابی الحدید از دانشمندان بنام، و نیز از فعالان حوزه سیاست و جامعه در زمان خویش بود. ابن کثیر در البدایه و النهایه، ذیل حوادث سال 655 ه‍. درباره او سخن دارد و می نویسد: او یکی از کاتبین و شعرای دربار خلافت بود و در پیش گاه وزیر، ابن علقمی نیز جایگاهی ویژه داشت ، از آن رو که میان آنان رابطه، نزدیکی و مشابهتی در تشیع، ادب و فضیلت بود. و در ادامه می نویسد که او ، از برادرش ابوالمعالی، موفق الدین بن هبه الله ، که خود فاضلی ژرف اندیش و اهل دانش بود ، ،فضل بیشتری داشت. سپس اضافه می کند که هردوی آنان در این سال درگذشتند.

در باره ابن ابی الحدید گفت وگوهای بسیاری وجود دارد ؛ وی بی تردید، از دانشمندان توانمند و مورد توجه زمان خود بود و آثار زیادی از خود به جای نهاده است ؛ آثاری چون کتاب الاعتبار، انتقادالمستصفی، تتمه نهج البلاغه، تعلیقاته علی بعض الکتب، تعلیقات و حواش علی المفصّل، تقریرالطریقین فی اصول الکلام، تلخیص السفیانیه، و....

ابن ابی الحدید علاوه بر دانش ورزی،در حوزه سیاست و دربار نیز وارد شده و مسؤلیت هایی را بر عهده گرفت ؛ وی به عنوان کاتب دارالتشریفات، کاتب دارالخلافه، ناظر مالی ولایت حله، ناظر بیمارستان عضدی، متولی نظارت بر خزائن کتاب در بغداد با بردارش موفق‌الدین ابی المعالی، و در پست های دیگر، فعالیت کرد.

این که ابن ابی الحدید در چه زمانی درگذشت، میان مورخان اختلاف است، قول مشهور سال 655 هجری است.

2- مذهب ابن ابی الحدید

نهج البلاغه

در این که ابن ابی الحدید از چه مذهب و مرامی پیروی می کرده هم دارای اهمیت است و هم داوری در باره آن کار دشواری است . آن چه وی در شرح نهج البلاغه و دیگر نوشته های خویش آورده و دیدگاه هایی که در آن ها عرضه کرده است ، موجب گفت و گوهای حتی متناقضی شده است . بعضی او را شیعه غال و برخی دیگر  او را از اهل سنت می دانند .

او در تعریف شیعه و امامیه می نویسد: «در آن روزگاران ، عصر پیامبر، شیعه فقط در مورد کسانی به کار می رفت که به تفضیل علی معتقد بوده اند، و این سخنان امامیه و کسانی که بر آن عقیده اند و بر امامت خلیفگان پیش از امام علی طعنه می زنند، در آن زمان نبوده‌اند. شیعه تنها به آن دسته از افراد اطلاق می شد که به تفضیل باور داشته اند و آن چه در اخبار و روایات، در فضیلت شیعه آمده و آنان را به بهشت وعده داده‌اند، همان ها هستند نه کس دیگر.به همین دلیل یاران معتزلی ما گفته اند که ما شیعیان حقیقی هستیم و این اعتقاد ما از دیگرعقاید افراطی و تفریطی، به سلامت و حق نزدیک تر است».

به هر روی با توجه به آن چه بیان گردید، او را می توان شیعه ، به معنایی که خود از آن ارائه کرده است ، دانست نه به معنایی که هم اکنون مطرح بوده و یا حتی در زمان خودش در باور شیعیان وجود داشته است و بی گمان او خود را به شدت از امامیه جدا می دانسته و نسبت به عقاید آنان روی خوشی نداشته است.

ب) کتاب شرح نهج البلاغه و ارزش آن

 شکل گیری کتاب

ابن ابی الحدید، برابر آن چه خود آورده است ، شرح نهج البلاغه را به خواست ابن علقمی اسدی، وزیر شیعی آخرین خلیفه عباسی ‌المستعصم بالله ،که در فرهنگ و علوم فردی کوشا بود، تألیف کرده است ؛وی در ابتدای شرح می‌نویسد: « در آغاز، شرح مختصری را آغاز کرده بودم ؛ اما چون آن جرعهَ اندک را پاسخ گوی نیاز تشنگان ندانستم و تنها بر عطش آنان می افزود به شرح مبسوطی روی کردم و از همه دانش ها در آن گرد آوردم، از این رو کتابی در آمده که در فن خود کامل و در نوع خود بی‌نظیر، دارای تمام محاسن، پرفایده، پرارزش و والا مرتبه است و عجب نیست که این سر آمد کتاب ها به سرور شاهان قرابت می‌جوید و...».

این کتاب، که به راستی در نوع خود ،چه به لحاظ ورود به عرصه های گوناگون و چه از نظر پرداختن به زوایای مختلف کتاب نهج البلاغه، کم نظیر و یا حتی بی نظیر است ، در بیست جلد (ده مجلد)، بر اساس ساختار و ترتیب مطالبی که در خود نهج البلاغه آمده ، شکل یافته است . ابن ابی الحدید چنان که خود آورده است ، این کتاب را در اول ماه رجب سال 644 ه‍.، آغاز و در ماه صفر سال 649 ه‍.، یعنی در مدت چهار سال و هشت ماه به پایان رسانده و نیز می نویسد که تألیف کتاب، به اندازه دوره خلافت امیر المؤمنین (ع) زمان برده است.

بر کرسی نشاندن اعتقاد معتزله بغداد که قائل به تفضیل امام علی(ع) بودند ، در مقابله با معتزلیان بصره که به تفضیل ابو بکر روی داشتند ،حرکتی علمی و مبتنی بر داده های مسلم را طلب می کرد ، به همین جهت ابن ابی الحدید در آغاز کتاب براین نکته نیز اصرار می ورزد که امام در همه دانش ها و کمالات سر آمد ،و الگوی همگان است

برای دریافت اهمیت این کتاب شاید ذکر همین نکته کافی باشد که ابن کثیر،مورخ بزرگ سدهَ هشتم هجری، به عنوان پدیده ای مستقل و قابل ذکر به آن می نگرد؛وی ذیل حوادث سال 649 ه‍.. آورده است که "در این سال کتاب شرح نهج البلاغه، اثر عبدالحمید بن داود بن هبه الله بن ابی الحدید مدائنی ،‌ کاتب وزیر مؤید الدین بن علقمی، در بیست مجلد، به پایان رسیده است و در ادامه می نویسد که وزیر به پاس زحمات او، یک صد دینار خلعت ،و اسبی بدو بخشید و او نیز بابت این بخشش ، در قصیده‌ای به ستایش وزیر پرداخت." گر چه در این توجه بیش از هر چیزی عظمت و نقش خود نهج البلاغهتاثیر گذار بود ؛اما در عین حال نشان گر ارجمندی شرح نیز می باشد.

پیش از آن که به معرفی بیشتر کتاب پرداخته شود ذکر این نکته خالی از فایده نیست که به راستی انگیزه اصلی ابن ابی الحدید در شرح کردن نهج البلاغه ، پیش از در خواست ابن علقمی ، چه بود ؟ بی گمان دست زدن به این کار بزرگ و شکل گیری چنین اثر سترگی علاوه بر وجود محرک درونیو قوی لزوما پای عواملی،فراتر از آن چه بیان گردید ، در میان است . شاید این ادعا نابجا ننماید که در واداشت ابن ابی الحدید به شکل دهی شرح بیش از هر چیزی برتری جویی در عرصهَ رقابت های مذهبی و یا فرهنگی و ارتقای اندیشه های اعتقادی تاثیر گذار بوده است ؛آدمیان چون با بحران هویت فکری و مسلکی مواجه گردند بهترین و کارآمد ترین راه برون رفت از آن پناه جویی در پس اندیشه های برتر و یا عرضهَ باورها در اندام قالب های مقبول و معتبراست ،از این رو با توجه به نوع نگرش ها و تحلیل های آمده در کتاب ،می توان عوامل موثر را چنین تبیین کرد:

اول:افول اندیشهَ اعتزال به ویژه از قرن پنجم هجری ، به اضافه اوج گیری اعتراضاتی که از ناحیه اشاعره و صوفیان بر آنان که به عقل گرایی روی داشتند ، وارد می شد بالضروره نهضتی را طلب می کرد که از یک سو پای بندی معتزلیان به اصول شریعت را نشان دهد و از دیگر سو به احیاء و بالندگی آن یاری رساند . دوم : بر کرسی نشاندن اعتقاد معتزله بغداد که قائل به تفضیل امام علی(ع) بودند ، در مقابله با معتزلیان بصره که به تفضیل ابو بکر روی داشتند ،حرکتی علمی و مبتنی بر داده های مسلم را طلب می کرد ، به همین جهت ابن ابی الحدید در آغاز کتاب براین نکته نیز اصرار می ورزد که امام در همه دانش ها و کمالات سر آمد ،و الگوی همگان است.

نهج البلاغه

سوم:ویژگی اخلاقی معتزلیان بغداد خود عنصر مستقلی برای امعان نظر است؛اینان گذشته از جنبه های علمی و فکر دینی،از نظر اخلاق عملی به زهد ورزی گرایش داشتند تا آن جا که بزرگانشان به این شاخصه اشتهار یافته بودند و بی گمان مبنا سازی این منش با توسل به امام علی (ع)و ایجاد پیوند بدو میسور و موجه می گردد.

به هر حال آن چه تحت عنوان شرح نهج البلاغه لباس وجود به تن کرد از ارزش علمی درخوری برخوردار است .ابن ابی الحدید در این کتاب، ابتدا مقدمه کوتاهی آورده و در آن ضمن بزرگداشت وزیر شیعی عباسی ابن علقمی، که به خواست او اثر موجود پا به عرصهَ وجود نهاد، به اهمیت کار، ‌روش و نیز سابقه آن اشاره می‌کند و می‌نویسد:« پیش از من تا آن جا که می‌دانم، کسی جز سعید بن هبه الله بن حسن الفقیه، معروف به قطب راوندی بر این کتاب شرح ننوشته است و او نیز فقیهی امامی مذهب بود و قطعا مرد چنین کاری نبود؛ چون او تمام عمر خویش را تنها به آموختن علم فقه صرف کرده بود،و به فقیه چه رسد که به شرح چنین فنون متنوعی دست زند و...»

ابن ابی الحدید در ادامه بابی می‌گشاید و در آن باب زوایای نگاه خود به کلام امام را ، باز می‌نماید و به دنبال آن بحث مفصلی در خصوص دیدگاه معتزله نسبت به امامت، تفضیل، باغیان و خوارج آورده و سپس از نسب امام علی(ع) و شمه‌ای از فضایل آن حضرت سخن می‌راند.

ابن ابی الحدید پس آنگاه به بیان ویژگی های آن حضرت خصوصا جای گاه علمی ،اخلاقی و سیاسی او می ‌پردازد و طی چندین صفحه نشان می‌دهد که چگونه همهَ دانشمندان اسلامی در همه شاخه‌های علوم الهی،دانش خویش را از او کسب کرده‌اند. همچنین از کمالات و فضایل، عبادت، شجاعت، زهد و... دیگر ویژگی‌های آن امام مطالب ارزشمندی عرضه می کند و در ادامه ‌این مقدمه طی گفتاری به نسب سید رضی و برخی از ویژگی‌ها و برجستگی‌های او توجه می‌دهد و سپس وارد شرح خطبه سید رضی بر نهج البلاغه می‌شود.

ابن ابی الحدید پس از این مقدمات نسبتاً طولانی، شرح نهج البلاغه را آغاز می‌کند و چنان که خود در آغاز کتاب متذکر شده است، پس از ذکر هر سخنی از امام، ابتدا به شرح واژگانی و معنایی آن، با توجه به دیگر متون پرداخته و سپس به یادکرد مطالبی می‌پردازد که خطبهَ امام به گونه‌ای به آنها ناظر بوده است؛ از تاریخ، سیره، اخبار، عقاید، کلام، انساب، امثال، نکت و... . بدین گونه او کتاب خویش را تا آخر پیش می‌برد.

نقدی بر روش ابن ابی الحدید

ابن ابی الحدید که تابع انگیزه ها و علل گوناگونی به شرح و تفسیر نهح البلاغه روی نموده است همچون دیگر آدمیان از خطاهای فکری و علمی دور نمانده است ،همین امر موجب شده تا برخی از نویسندگان شیعی به نقد اثر او از یک سو و انتقاد از اندیشه هایش از دیگر سو ، روی کنند. خطاهای وی برخی روشی و ناشی از نوع مطالعات ، و برخی فکری یعنی برآمده از باورهای وی می‌باشد؛ اما آن چه به عنوان خطای روشی او قابل پی گیری است آن است که وی علی رغم اطلاعات و منابع بسیاری که در اختیار داشت گاه دچار لغزش هایی نا بخشودنی شده است که مهمترین آن ، ادعای او مبنی بر این است که پیش از او کسی جز قطب راوندی به شرح نهج البلاغه دست نزده است. در حالی که محققان پس از او در جست و جوهایی که به عمل آورده اند ، به شروح بسیاری دست یافته اند که پیش از ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه نوشته شده بود مثل شروح  :

علاوه بر آن چه آمد عمده ترین خطا یا مشکل ابن ابی الحدید در نوع نگرش وی نهفته است ؛ او بی گمان فردی سنی معتزلی است که به بسیاری از اصول اعتقادی اهل سنت ،که متفاوت و یا حتی گاه ناسازگار با باورهای شیعی است ،پای بندی دارد،از این رو آن چه می نویسد بی گمان با جهت گیری خاص و در راستای تحکیم ،و یا حداقل در جهت موجه نمودن آن هاست

1- اعلام نهج البلاغه، این از اولین شرح‌ها و قدیمی‌ترین آنها از سید علی بن ناصر، معاصر سید شریف رضی است.2- شرح احمد بن محمد وبّری از اعلام قرن پنجم.3- شرح ضیاء الدین ابی الرضا، فضل الله راوندی.4- معارج نهج البلاغه از ابی الحسن علی بن ابی القاسم بیهقی نیشابوری.و.....

گذشته از این کاستی ،‌نگاه غیر منصفانه و یا عدم توجه به تألیفات برخی از افراد ، ‌مشکل دیگری در کار وی است ابن ابی الحدید که فضل تقدم قطب راوندی بر خویشتن را پذیرفته ؛ اما هرگز از او به نیکی یاد نمی‌کند و همانطور که از سراسر کتابش بر می‌آید ، وی با این که در تمام شرح خود ، به کتاب راوندی توجه و نظر داشته است ؛ ولی هیچ جا سخن او را به دیده حرمت ننگریسته و آن را نمی‌پذیرد.

نادیده گرفتن دسته ای از منابع و عدم مراجعه به آن ها چون تاریخ یعقوبی،طبقات ابن سعد،الفتوح ابن اعثم کوفی و...،و نیز اکتفاء شارح نهج البلاغه به منابع محدود،به ویژه در برخی از موضوعات که توجه به مآخذ بیشتری را می‌طلبید ، اشکال دیگر کار اوست چنانکه او در تصویر قضایای مربوط به امام حسن (ع) و معاویه از چند منبع بیشتر استفاده نمی کند، در حالی که دیگر منابع نیز در اختیار وی بوده است و هم چنین در ترسیم شخصیت و عمل کرد عمر،که علی القاعده و طبق اصل خویش می بایستی از منابع و دیدگاه های مخالف و شیعی بهره می گرفت ،بر اساس چند منبع ،وصرفا به تجلیل و تمجید پرداخته است.

نرم افزار جامع نهج البلاغه

علاوه بر آن چه آمد عمده ترین خطا یا مشکل ابن ابی الحدید در نوع نگرش وی نهفته است ؛ او بی گمان فردی سنی معتزلی است که به بسیاری از اصول اعتقادی اهل سنت ،که متفاوت و یا حتی گاه ناسازگار با باورهای شیعی است ،پای بندی دارد،از این رو آن چه می نویسد بی گمان با جهت گیری خاص و در راستای تحکیم ،و یا حداقل در جهت موجه نمودن آن هاست .

نتیجه

به هر حال در مورد ابن ابی الحدید سخن های بسیاری می‌توان گفت و از زوایای گوناگونی به اندیشه و شرح نهج البلاغه او می توان نظر کرد و مزایا و کاستی هایی در آن دید ؛ اما با همهَ این ها ، اثر او از کتاب های ارزشمند و قابل استفاده است و چنان که آمد همچون همهَ دیگر کتاب ها از نقص ها، ضعف ها و خطاها مبرّا نیست .مزایا و بهره هایی که در آن وجود دارد کتاب را از دیگر آثار متفاوت می سازد،چون بهره‌گیری از منابع بسیار، نگرش مقرون به انصاف ، نقدهای عالمانه بر دیدگاه‌ها و از همه مهمتر، استفاده از دیدگاه باورمندان به یک نگرش در خصوص داوری نسبت به آن باورها. مجموعه این ویژگی‌ها کتاب شرح نهج البلاغه را از دیگر کتاب ها متمایز‌ و در خور توجه و قابل تأمل ساخته است و همین جهات مثبت است که موجب گردیده تا در کتب تاریخی ،حدیثی و کلامی شیعه راه یابد چنان که مرحوم علامه امینی در کتاب پر ارج الغدیر نزدیک به پانصد مورد بدان ارجاع داده است.

حجت الاسلام سید علی رضا واسعی

تلخیص : بصیرت

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.