«جنگ و صلح»؛ بهترین رمان ادبیات پایداری
مقاله «جنگ و صلح؛ بهترین رمان ادبیات پایداری» نوشته «محمد سالاری»، كارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مشهد، یكی از مقالاتی بود كه به اولین كنگره ادبیات پایداری كشور ارایه شد.
آنچه در پی میآید چكیدهای از این مقاله است:
بزرگترین اثر ادبی قرن اخیر بیگمان رمانی است درباره جنگ كه نه حوادث آن مربوط به این قرن است و نه نویسندهاش آن را در قرن كنونی به رشته تحریر درآورده است، اما به نظر بیشتر صاحب نظران، بزرگترین اثر ادبی قرن كنونی رمان عظیم «جنگ و صلح» اثر تولستوی یكی از مشاهیر نیمه دوم قرن نوزدهم و یكی از بزرگترین نویسندگان جهان است كه در سال 1876 میلادی منتشر شد.
از آن روزی كه این كتاب در جهان پدیدار شده است میلیونها نفر از مردم جهان آنر را خواندهاند و باز هم خواهند خواند.
تولستوی نوشتن كتاب را در اواخر سال 1863 آغاز كرد و او در راه خلق این اثر فوقالعاده گرانبها به قول خودش 5 سال تمام رنج برده است. تولستوی این كتاب را 7 بار بازنویسی كرده و در واقع 7 بار در آن جرح و تعدیل لازم را به عمل آورده است. او در این 5 سال در واقع با 700 نفر از قهرمانان اثرش زندگی كرده و پا به پای آنان در جنگ وطنی 1807 علیه ناپلئون بناپارت جنگیده است.
هر چند دلاوری شكوهمند و پایداری شگرف روسها در برابر هجوم سیلآسای ناپلئون بناپارت امپراتور جنگجوی فرانسه یكی از جذابیتهای قابل قبول در مطالعه این كتاب برای خوانندگان است، اما آنچه كه سبب میشود این رمان عظیم واقعی جلوه كند و حوادث آن كاملا قابل قبول باشد دقت نظر و احاطهای است كه تولستوی در پرداخت صحنههای نبرد رعایت كرده است.
شركت مستقیم تولستوی در جنگهای قفقاز و كریمه مضامین داستانها و حوادث جنگی را برای وی فراهم ساخت و تاثیرات خاطرات او در قفقاز در داستانهای حمله و غرس جنگ بازتاب یافته است. تولستوی اولین رماننویسی است كه جنگ را با قیافه واقعی به نمایش گذاشته است.
اما آیا واقعا آنچه كه این رمان عظیم را ماندنی و خواندنی كرده است، تنها همین ویژگیهای است كه برشمردیم؟ با اینكه عنصری اصلی همچون خورشیدی تابان در سراسر رمان جلوهگری میكند و آن همانا باورهای معنوی نویسنده در خلق این اثر گرانبها است كه در مقدمه این كتاب عظیم آمده است.
تولستوی هنگام تفسیر نیروهای محركی كه جنبشهای بشری را به وجود میآورند معتقد است كه روش حوادث جهان در بالا یعنی در آسمان تعیین میشود و به وسیله تقدیر كه زمانی این خلقت جهانی را به كار انداخته است، رهبری میشود. تولستوی در این اثر و مخصوصا آثاری كه بعد از زمان جنگ و صلح به رشته تحلیل درآورد، چون سرگشتهای در جستجوی ایمان بود تا از این طریق به معنای راستین زندگی راه یابد او در جستجوی ایمان بود تا به زندگی معنا بخشد.
تولستوی گفت: ایمان آگاهی به معنای زندگی است. آگاهیای كه باعث میشود انسان خود را از بین نبرد، بلكه زندگی كند. ایمان نیروی زندگی است، اگر انسان زنده است برای آن است كه به چیزی معتقد است. بدون ایمان نمیتوان زیست. اما مشكل بزرگ تولستوی در باورهای معنویاش آن بود كه به جستجوی درك نوینی از ایمان مسیحی بر آمده بود. او ایمان مسیحیاش را بر پایه محبتی قرار داده بود كه با ایمان مسیحی در شكل كلیسایاش اختلاف داشت.
تولستوی به این لحاظ كه در دنیای حاكمیت تكنوكراتیسم و ماتریالیسم پی به تقدیر محتوم آن برده و علم طغیان علیه آن برافراشته متفكری ارزشمند است و شاید یكی از دلایل ماندگاری این رمان عظیم همچنان كه اشاره شد، همین پرداختن به مسائل اخلاقی و باورهای دینی و مسیحی است كه به اختیار بدان پرداختیم.
اما متاسفانه رمان ادبیات پایداری یك رمان دینی نیست. بلكه تنها رمانی است كه یك آدم مذهبی و معتقد به دین آن هم دین مسیح و نه اسلام نوشته است.