تبیان، دستیار زندگی
«مرهم» بیش از هرچیز از بازگشت قریحه و استعدادی خبر می‌دهد که در سال‌های اخیر به هدر رفته بود.داوودنژاد پس از نزدیک به یک دهه بیراهه رفتن دوباره به مسیر اصلی بازگشته است. «ملاقات با طوطی»، «هشت‌پا» و «تیغ‌زن» فیلم‌هایی بودند که تقریبا می‌شود گفت جز سازنده‌
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازگشت داوودنژاد


«مرهم» بیش از هرچیز از بازگشت قریحه و استعدادی خبر می‌دهد که در سال‌های اخیر به هدر رفته بود.
مرهم

داوودنژاد پس از نزدیک به یک دهه بیراهه رفتن دوباره به مسیر اصلی بازگشته است. «ملاقات با طوطی»، «هشت‌پا» و «تیغ‌زن» فیلم‌هایی بودند که تقریبا می‌شود گفت جز سازنده‌شان، مدافعی نداشت. در میان این فیلم‌ها‌ «هوو» کمدی دلپذیر و دوست‌داشتنی‌ای بود و «تیغ‌زن» به عنوان آشفته‌ترین فیلم کارنامه داوودنژاد به شکل غریبی روایتی پریشان از پریشان احوالی به شمار می‌آمد. افول علیرضا داوودنژاد همزمان با افت چشمگیر برخی هم‌نسلانش تعبیر به بحرانی شد که دامن برخی کارگردانان موفق نسل میانی را گرفته بود. در مورد آثار داوودنژاد در اغلب نقدها از «نیاز»، «مصائب شیرین» و «بچه‌های بد» به عنوان آثار موفق فیلمساز برای زیر سوال بردن «ملاقات با طوطی»، «هشت‌پا» و... استفاده می‌شد.

«مرهم» از آن نوع فیلم‌هایی است که معمولا از آنها به عنوان آثار اجتماعی همراه با بار آموزندگی یاد می‌شود؛ فیلمی که برخلاف برخی نمونه‌ها، حرف و عمل فیلمساز در آن یکی است.

در حالی که به نظر می‌رسید این فیلم‌ها تلاش کاملا آگاهانه‌ای از سوی فیلمسازی بوده‌اند که می‌کوشید مسیری تازه به سینمای ایران پیشنهاد دهد؛ مسیری باتوجه به شرایط و تحولات دهه80 و رقبایی که نقشی تهدیدکننده برای سینما ایفا

مرهم

می‌کردند؛ هرچند پیشنهاد داوودنژاد برای مقابله با بحران مخاطب و هجوم رسانه‌های رقیب در عمل جواب نداد. «مرهم» پس از چند شکست پی‌درپی با بازگشت داوودنژاد به سینمای صمیمی، گرم و ملموسش همان مسیر «مصائب شیرین» و «بچه‌های بد» رابا چند سال وقفه پی می‌گیرد. این همان سینمای سهل و ممتنعی است که داوودنژاد در آن تخصص دارد؛ سینمایی که به واقعیت نظر می‌کند بی‌آنکه آرمان را به فراموشی بسپارد.

«مرهم» از آن نوع فیلم‌هایی است که معمولا از آنها به عنوان آثار اجتماعی همراه با بار آموزندگی یاد می‌شود؛ فیلمی که برخلاف برخی نمونه‌ها، حرف و عمل فیلمساز در آن یکی است. اینکه برخی نگاه اخلاقی داوودنژاد به مقوله اعتیاد را زیادی پدرانه خوانده و آن را جزو ضعف‌های «مرهم» می‌دانند بیشتر حکم همدلی با عوالم نشئگی دارد تا خرد‌ه‌گیری منتقدانه از فیلم.

«مرهم» به عنوان نشانه‌ای از بازگشت فیلمسازی خوب به مسیر اصلی را به فال نیک می‌گیریم. همه آنچه درباره

مرهم

شرافت و صداقت برخی فیلم‌ها به عنوان صفاتی صرفا اخلاقی و غیرسینمایی مصداق می‌یابد، در اینجا خوشبختانه با هنر پیوند خورده است. «مرهم» حرف خوبش را با ساختاری متناسب می‌زند. داوودنژاد زندگی را جلوی دوربین بازآفرینی می‌کند، موقعیت می‌سازد، درام خلق می‌کند و بیننده را به تماشای فیلم بعدی‌اش مشتاق می‌کند؛ درست مثل «نیاز»،‌«مصائب شیرین» و «بچه‌های بد». در سینمایی که میان نخبه‌گرایی افراطی و پوپولیسم تمام عیار دست و پا می‌زند «مرهم» نسخه قابل تجویزی به نظر می‌رسد.

سینما و تلویزیون تبیان


سعید مروتی / همشهری