نمیتونم برای اهل بیت گریه کنم
روایات بسیار استفاده میشود که گریستن بر اهل بیت(ع) و ویژه امام حسین(ع) برای شخص درجات میآورد ولی برای امام(ع) هیچ امتیاز و سودی ندارد؛ زیرا آنان از هر لحاظ کامل هستند و حتی اگر شهادت موجب اختصاص یافتن درجهای برای شخصی میشود و برای اهل بیت(ع) امتیاز و اختصاصی نمی آورد؛ زیرا کامل، نیازی به آن ندارد.

وقتی که عاشورا می آید و شوری در دل شهرها و مردمان به پا می کند در و دیوار سیاه پوش می شوند و مشکی پوشان در تکاپو برای برگزاری مراسم عزاداری پر شور هستند و همچنین در دیگر مناسبت ها که شهادت ائمه اطهار علیهم السلام فرا می رسد در تمام این مواقع مخصوصا در ایام فاطمیه و شهادت مظلومانه حضرت زهرا سلام الله علیها فرا می رسد. حسی عجیب تمام وجودم را در بر می گیرد حسی که با کششی خاص مرا به روضه ها می کشاند و در دریای اشک هایی غرق میکند که هرگز دلیلشان را نفهمیدم با خودم حس میکنم یا بدهکارند یا مریضند و یا مشکلی لاینحل دارند که چنین میسوزند باورم نمیشود اینها از عشق کسانی که هرگز ندیده اند چنین گریانند. تمام مدت به همین دلایل سطحی می گذرد و دریغ از قطره اشکی که راهی چشمانم شوند و جاری شوند.
نمی دانم چکار باید بکنم تا بتوانم برای اهل بیت علیهم السلام گریه کنم ذکر مصیبت که می کنند دلم می لرزد اما نمیتوانم گریه کنم نمی دانم چکار باید بکنم ؟
عواملی که باعث گریه می شوند ؟
ابتدا از دیدگاه روانشناسى گریه را به عنوان یک حالت رفتار و جلوه احساسى هیجان معنا کنیم و آنگاه عوامل مؤثر در بروز آن را شناسایى کرده تا با فراهم ساختن عوامل و علل، معلول (گریه) را تحصیل کنیم. گریه انواع متعدد دارد و دامنه تنوع آن از گریه شادى تا گریه غم را در بر مىگیرد و روشن است که گریه بر امام حسین(ع)، گریه سوگ و غمگسارى است؛ لذا باید از بین انواع گریه، گریه سوگ و غم گسارى را تعریف و عوامل مؤثر بر بروز این نوع گریه را برشماریم. گریه سوگ و غم، در واقع جلوه خارجى غمگینى است. گریه سوگ واکنشى است که فرد به هنگام احساس غمگینى از خود نشان مىدهد و سوگوارى و عزادارى - گریه جلوه آن است - یک جلوه رفتارى و اجتماعى از ماتم و سایر رفتار و اعمال مربوط به داغدیدگى است. پس اگر در پى عزادارى و گریه هستیم، باید غم را تحصیل کنیم که حالت برانگیزنده گریه است؛ یعنى، اگر در صدد گریه بر امام حسین(ع) و سوگوارى بر سالار شهیدان هستیم، باید غم حسین(ع) را در دل داشته باشیم و داغ حضرتش را در سینه جاى دهیم. و این حاصل نمی شود مگر با معرفت به شأن ایشان هدفشان و مقام عظیمشان در نزد خداوند متعال.
ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر
گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد ما را غم نگار بود مایه سرور
اگر در پى گریه و سوگوارى براى امام حسین(ع) هستیم، باید شناخت خود را از ایشان افزایش و ارتقا بخشیم. شناخت دقیق از ائمه علیهم السلام ، اهداف ، مکتب، مرام و عقیده ایشان، نقش این بزرگواران را در حیات فردى، اجتماعى و دینى و حتى شخصى و جایگاه او در زندگى و زیستن با این شناخت، جملگى موجب دلبستگى با سالار شهیدان مىشود
«داغدیدگى و غم» به فقدان ناشى از مرگ یک شئ یا موضوع (و شخص) گفته مىشود که نسبت به آن، دلبستگى عاطفى وجود دارد. بنابراین باید دلبسته به آن شخص و یاشئ بود تا با از دست دادن آن، به غمش مبتلا گردید و از فقدان او، غمگین شد و گریه و سوگ بپا داشت، حال اگر مىخواهید در سینهتان غم امامان علیهم السلام خانه کند تا از شهادتشان غمگین گردید، باید قبلاً دلبسته آنان باشیم. قلبى که دلبسته امام حسین(ع) نیست، به کس دیگرى و چه بسا به امور متضاد و مغایر با آن حضرت بسته شده است. از نبودن امام حسین(ع) متلاطم نمىشود و آرام و قرار او به هم نمىخورد. همانگونه که با بودن آن حضرت قرار پیدا نمىکند، با نبودن ایشان هم بىقرار نمىشود. دلبسته امام حسین(ع)، از غم فراق و اندوه شهادت او غمگین مىگردد. آنگاه که غم آمد و علت شد، معلول خود پا به میان گذاشته و گریه و عزادارى بىچون و چرا ظاهر مىشود. عزیز و دلبند از دست دادن همان و ماتمزده گشتن و گریه سر دادن همان. پس پاسخ این سؤال و علاج این درد ریشه در دل بستن دارد که چسان دلبسته امام حسین(ع) شویم؟ راه تحصیل دلبستگى «شناخت» است. آشنایى با یک موضوع، پى بردن به نقش آن در زندگى - به ویژه نقش عملى آن و تأثیر آن در تحصیل اهداف زندگى و آشنایى با جایگاه آن در زندگى - جملگى مسیرهاى شناخت و در پى آن رسیدن به دلبستگى است. از نظر علمى، زندگى کردن با یک شئ افزون برآشنایى و راههاى شناختى، خود موجب دلبستگى مىشود. اگر در پى گریه و سوگوارى براى امام حسین(ع) هستیم، باید شناخت خود را از ایشان افزایش و ارتقا بخشیم. شناخت دقیق از ائمه علیهم السلام ، اهداف ، مکتب، مرام و عقیده ایشان، نقش این بزرگواران را در حیات فردى، اجتماعى و دینى و حتى شخصى و جایگاه او در زندگى و زیستن با این شناخت، جملگى موجب دلبستگى با سالار شهیدان مىشود. توجّه داریم که وقتى از زندگى کردن و زیستن با این شناختها سخن مىگوییم، مقصود آن است که شناخت ما از حضرت حسین(ع) و اهداف، مرام و مکتب و ... او، نباید محدود به یک شناخت ذهنى و تصور صرف گردد؛ بلکه باید بر اساس این شناخت زندگى کرد تا دلبستگى حاصل شود؛ وگرنه ما از خیلى افراد آگاهى و شناخت داریم؛ ولى هرگز از فقدان آنها غمگین نمىشویم. پس افزون بر شناخت، باید بر اساس همین شناخت، با آن فرد زندگى کنیم و یا او در زندگى ما جایگاهى بیابد. گویا با شخص او مدتها زیر یک سقف زندگى کردهایم تا دلبستگى ایجاد گردد. روشن است که دلبستگى یک مفهوم تشکیکى است و مراتب متنوّع دارد و شدّت و ضعف مىپذیرد. همه افرادى که با یک شخص آشنا هستند و با وى زندگى کردهاند؛ به یک اندازه دلبستگى ندارند. به هر میزان که این دلبستگى بیشتر باشد، به همان میزان هم بعد از فراق و فقدان، غمگین و ماتم را موجب مىگردد. افسوس که برخى دل خود را با یاد ائمه علیهم السلام زنده نکردهاند و از آن حضرت شناخت و آگاهى ندارند! این گونه افراد نه تنها در عزاداری ایشان نمىتوانند سوگوارى و عزادارى کنند و چشم خود را به گریه سیراب سازند؛ بلکه گریه و سوگوارى دیگران براى آنان تمسخرآمیز و حتى بىمعنا و گاه مضحک مىنماید!

فضیلت گریه در نگاه روایات :
گریستن بویژه در پیشگاه خداوند امری ممدوح است چنان که صریح آیه85 سوره مریم بوده است
منشا گریههای ارزشی، فهم و شعور است؛ گریه رشد روحانی، از فهم و شعور سرچشمه میگیرد و از روی تقلید و گمان، جاری نمیشود.
قرآن میفرماید:
«ای رسول ما! به امت بگو: شما به این کتاب ایمان بیاورید یا نیاورید (مرا یکسان است)؛ به درستی که آنان که پیش از این به مقام علم و دانش رسیدند، هرگاه این آیات برایشان تلاوت شود، همه با کمال خضوع و فروتنی، سرطاعت بر حکم آن فرود آورند و گویند: پروردگار ما، پاک و منزه است؛ البته وعده خدای ما محقق واقع خواهد شد و آنها با چشم گریان سر به خاک عبودیت نهاده، پیوسته بر خوف و ترسشان از خدا میافزاید».(اسراء آیات701- 901)
هر چه معرفت انسان به خود و خدا بیش تر باشد، گریههای وی ارزشی تر میشود و آثار و برکات بیش تری به جا میگذارد. از این روکسانی که در مقام عبودیت ریوبی هستند مانند امامان معصوم(ع) گریههایشان شدیدتر است. گریه درایشان از نشانهها و علائم الهی بودن و قرار گرفتن در مقام عبد محض است. خداوند متعال میفرماید:
«و چون آیاتی که به رسول فرستاده شد، بشنوند، از دیدگان آنان اشک جاری میشود؛ زیرا حقانیت آن چه بر رسول نازل شده، شناخته، گویند: بارالها! ما به رسول تو محمد و کتابت، قرآن ایمان آوردیم؛ ما را در زمره گواهان صدیق او بنویس» (مائده، آیه38)
امام صادق(ع) میفرماید:
«نزدیک ترین حالت بنده نسبت به پروردگار عزوجل، حالتی است که او در سجده با گریه است.» (اصول کافی، ج2، باب البکاء.)
امام باقر(ع) میفرماید:
«هیچ قطره ای نیست که نزد خدای عزوجل محبوبتر باشد از قطره اشک در ظلمت شب که از خوف خدا باشد و غیر از او، منظوری نباشد». (همان)
گریه براهل بیت(ع)، دارویی برای محبان
اصولا از نظر قرآن، اهل بیت(ع) رحمت عمومی بر همگان و رحمت خاص برای محبان هستند، زیرا آنان خلفای ربوبی خداوند بر ما سوی الله هستند. هر آن چه ایشان میخواهند پیش از آن که سودی به اهل بیت(ع) برساند به خود انسان میرساند.
این معنا حتی نسبت به خیرات و کارهای نیکی که برای پدر و مادر و اموات انجام میشود صادق است؛ به این معنا که به جا آوردن قضای نمازها و روزههای فوت شده والدین و یا خیرات و مبرات برای آنان پیش از آن که سودی به والدین داشته باشد، زمینه ذکر دایمی الهی را برای فرد قضا کننده و خیرات کننده فراهم میآورد و او را به سوی کمال میکشاند.
در واقع این اشکهایی که بر مصیبت امام(ع) ریخته میشود هم درمان دردهای بیشمار دنیایی ماست و هم مانند توبه و استغفار، گناهان را میشوید و بلاها را دفع و رفع میکند و در آخرت نیز باعث آمرزش گناهان و محو آثار آن و از میان رفتن عذاب میشود
در آیات قرآنی خداوند به صراحت اعلام میدارد که پیامبر(ص) هیچ مزدی برای کار رسالت خویش نمیخواهد:
«بگو به ازای آن رسالت، پاداشی از شما نمیخواهم، مگر دوستی خویشاوندانم» (سوره شورا آیه 23)
و در نهایت آیه 47 سوره سبا تبیین میکند که آن چه به عنوان مزد درخواست شده، درحقیقت برای خود ایشان است و هیچ سود و بهره ای به اهل بیت(ع) و یا پیامبر(ص) نمیرسد؛ زیرا ایشان به حکم فنای در ذات و بقای به ذات الهی، از همگان غنی هستند و هیچ نیازی به دیگران ندارند و محبت کردن مردم به اهل بیت (ع) ودوست داشتن آن بزرگواران، میبایست بی منت باشد؛ بلکه حتی اهل بیت(ع) باید منت بگذارند که زمینه و بستر رشد و تعالی محبان خویش را فراهم آوردهاند. این معنا این گونه در آیه تبیین شده است.
«بگو: هر مزدی که از شما خواستم، از خودتان است! مزد من جز بر خدا نیست، و او بر هر چیزی گواه است.»
آثار گریه بر امامان :
گریستن بر امامان(ع) که بیانگر ارتباط روحی و روانی شخص با ایشان است، آثار و فوایدی برای انسان دارد که در تحلیل و فلسفه دوستی ایشان در آیه بیان شده است. مومن میبایست آن گونه با ائمه احساس قرابت و نزدیکی کند که در شادی ایشان شاد و در اندوه ایشان اندوهگین باشد، زیرا در این حالت است که خود را از آنان و آنها را از خود میشمارد.
در روایاتی از امام صادق(ع) درباره گریستن بر حضرت سیدالشهداء(ع) و ریختن اشک بر مصیبت آن حضرت(ع) آمده است: اگر قطرهای از آن در دوزخ بریزد، حرارت آتش آن را فرو مینشاند. (وسایل الشیعه، ج 14ص507 و بحارالانوارج 44 ص 289)

در واقع این اشکهایی که بر مصیبت امام(ع) ریخته میشود هم درمان دردهای بیشمار دنیایی ماست و هم مانند توبه و استغفار، گناهان را میشوید و بلاها را دفع و رفع میکند و در آخرت نیز باعث آمرزش گناهان و محو آثار آن و از میان رفتن عذاب میشود؛ چنان که کفر و کینه نسبت به اهل بیت(ع) موجب حبط اعمال و نابودی حسنات و کارهای نیک و نعمتهای بهشتی میشود و آتش دوزخ را فروزان تر میکند؛ زیرا اهل بیت(ع) چنان که خود به صراحت بیان میدارند، رضایتشان رضای خداوند و خشمشان خشم خداوند است. از این رو همه موجودات با شهادت امام(ع)، مصیبت زده شده و حتی آسمان بر وی گریست و عرش و تمام هستی بر شهادت ایشان متاثر شد و ساکنان بهشت نیز گریستند. (بحارالانوار، ج 101ص 337و 152)
از روایات بسیار استفاده میشود که گریستن بر اهل بیت(ع) و ویژه امام حسین(ع) برای شخص درجات میآورد ولی برای امام(ع) هیچ امتیاز و سودی ندارد؛ زیرا آنان از هر لحاظ کامل هستند و حتی اگر شهادت موجب اختصاص یافتن درجهای برای شخصی میشود و برای اهل بیت(ع) امتیاز و اختصاصی نمی آورد؛ زیرا کامل، نیازی به آن ندارد.(بحارالانوار ج98 ص313 و 99 ص512)
در تصویری که روایات در کنار آیات از مقام امامان معصوم(ع) ارائه میدهد، آنان وسیله شناخت خداوند هستند و اصولا آنان اسمای حسنای الهی بشمار میروند(بحارالانوار ج52ص4و ج26 ص1و2) و فیض وجود و هرگونه افاضهای از طریق ایشان به ماسوی الله میرسد. بنابراین نیازی به گریستن ما ندارند و این گریستن برای ماست تا به کمال برسیم و گناهان ما به اشک مصیبت ایشان پاک شود. از این رو اشک عزاداران در حکم آب توبه و استغفار است.
فرآوری :محمدی
بخش دین تبیان
منابع : پرسمان دانشجویی اخلاق و عرفان،پژوهشکده باقر العلوم
