تبیان، دستیار زندگی
ویتی پیش می‌رود به اعتقاد محمدعلی مجاهدی، بیش‌تر شعرهای شاعران ما مثل عروسك‌های ویترینی هستند كه از دور دل‌ربایی دارند، ولی وقتی از نزدیك لمس‌شان می‌كنیم، جانی ندارند. عنوان كرد: در مخاطب نداشتن شعر امروز عامل‌های زیادی دخیلن...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محمدعلی مجاهدی

شعر فارسی به‌سمت بی‌هویتی پیش می‌رود

به اعتقاد محمدعلی مجاهدی، بیش‌تر شعرهای شاعران ما مثل عروسك‌های ویترینی هستند كه از دور دل‌ربایی دارند، ولی وقتی از نزدیك لمس‌شان می‌كنیم، جانی ندارند.

عنوان كرد: در مخاطب نداشتن شعر امروز عامل‌های زیادی دخیلند؛ شاعران ما اطلاعات و معلوماتی را كه برای یك ادیب لازم است، ندارند، درحالی‌كه اگر كسی بخواهد در قلمرو ادبیات قدم بزند، به اطلاعات و معلومات نیاز دارد كه متاسفانه شاعران جوان ما به‌دنبال آن نیستند؛ تنها به شنیده‌ها اكتفا می‌كنند و كتاب‌هایی كه درباره سبك‌های مختلف شعری نوشته شده و متن‌های مرتبط با نقد شعر معاصر را مطالعه نمی‌كنند.

وی یكی دیگر از مشكل‌های شعر امروز را علاوه بر كم‌بود اطلاعات و معلومات ادبی شاعران، كثرت نقد شعر دانست.

این شاعر در این‌باره توضیح داد: به دلیل گرمی بازار نقد، هر كس به خود اجازه می‌دهد در این عرصه وارد شود، قلم بزند، اظهار نظر كند و زمانی‌كه با وفور نقد مواجه می‌شویم هر كس بر نظرهای شخصی‌اش پافشاری می‌كند و نقدها غالبا جنبه‌های فردی داشته و بیش‌تر نظرهای شخصی ناقد در آن منعكس می‌شود؛ تا نقد علمی. حتا گاهی در این نقدها روابط بین افراد هم دخالت داده می‌شود و غالب وقت‌ها در موضوع نقد تاثیر مستقیم می‌گذارد.

او نقدهای موجود در عرصه ادبیات امروز را نقدهای ستایشی و تعارف‌گونه توصیف كرد و افزود: در نقدهای ما اگر ناقدی از كسی خوشش نیاید، سر قلم را كج می‌كند و مسائلی درباره او می‌نویسد كه به‌طور علمی قابل دفاع نیستند. البته كسانی هم نظرهایشان در این عرصه راه‌گشا بوده است، اما عده‌ای كه به‌دلیل حضور پررنگ در رسانه‌ها، در این حیطه حضور جدی دارند، اغلب نوشته‌هایشان، معیارهای علمی ندارند.

مجاهدی متذكر شد: وقتی شاعر جوانی نقدهای شعر معاصر را می‌خواند، با نقدهای كثیری مواجه می‌شود كه با هم‌دیگر هم‌سویی ندارند، درنتیجه نمی‌داند كه كدام جریان، جریان سالمی است. نقدهای امروز حتا هم‌دیگر را نقد می‌كنند و خواننده در فضایی معلق و سرگردان باقی می‌ماند كه آیا این شگرد بیانی را تجربه كند یا نه.

وی یادآور شد: وقتی نقد ما، یك نقد منصفانه نیست و شرایطی كه برای یك نقاد متصور است، اهلیت لازم را ندارد، ناقد هر چه را درباره شعر دیگران به نظرش می‌رسد، روی كاغذ می‌آورد، درنتیجه هر كس این نقدها را كه به لحاظ محتوایی ضعیف است، می‌خواند، در مقابل ‌دیگری می‌ایستد. شعر جوان ما در عصر حاضر به ساختار بیرونی شعر بها داده و آن عنایت را به محتوا ندارند؛ اگر این روش ادامه یابد، از منزلت آن بیش از پیش كاسته خواهد شد.

مجاهدی افزود: متولیان امور فرهنگی، باید كاری كنند تا سطح آگاهی شاعران جوان از تطورات شعر فارسی بالا برود و كانون‌های ادبی نیز فقط كانون شعرخوانی نباشند، بلكه به نقد شعر هم بپردازند. اگر این شیوه اجرا شود و بزرگان ما همت كنند و در این عرصه حضور چشمگیری داشته باشند، به آینده شعر می‌توان امیدوار بود، اما اینك شعر فارسی به سمت بی‌هویتی پیش می‌رود.