تبیان، دستیار زندگی
چه دلیلى استوارتر بر فضیلت و عصمت او كه در حدیث دیگرى رضاى وى در گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) مایه رضاى خدا، و خشم او مایه خشم خدا معرّفى گردیده است، مى فرماید: «دخترم فاطمه! خدا با خشم تو خشمگین، و با خشنودى تو، خشنود مى شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهادت حضرت زهرا(س)، افسانه یا واقعیت؟! (1)

حضرت فاطمه زهرا (س)

اخیراً یك فرد ناآگاه از تاریخ صحیح اسلام در منطقه سیستان و بلوچستان مقاله اى درباره دخت گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله)نوشته و نام آن را «افسانه شهادت فاطمه زهرا(علیها السلام)» گذارده است. در این مقاله پس از ذكر مناقب و فضایل آن حضرت، خواسته است شهادت و بى حرمتى را كه درباره آن حضرت انجام گرفته، منكر شود و بعضى دیگر، در سخنرانى هاى خود بر آن تأكید دارند.

از آنجا كه بخشى از این مقاله، تحریف روشن تاریخ اسلام است، ما را بر آن داشت كه به گوشه اى از این تحریف و بیان بخشى از این حقایق بپردازیم تا ثابت شود شهادت بانوى اسلام یك واقعیّت انكارناپذیر تاریخى است و اگر آنها چنین بحثى را آغاز نكرده بودند، ما در این شرایط، آن را دنبال نمى كردیم.

ما در ادامه خلاصه ای از این دفاعیه را آورده ایم:

1. حضرت زهرا(علیهاالسلام) در کلام رسول خدا(صلى الله علیه وآله)

2. احترام خانه آن حضرت در قرآن و سنت.

3. هتك حرمت خانه آن حضرت.

به امید آنكه با تشریح این نقاط سه گانه، نویسنده مقاله، در برابر حقیقت سر تسلیم فرود آورد. و از نوشته خود نادم و پشیمان گردد و به جبران كار خود بپردازد.

این نكته حائز اهمیت است كه تمام مطالب این نوشتار از منابع معروف اهل سنّت گرفته شده است.

1. حضرت زهرا(علیهاالسلام) در لسان رسول خدا(صلى الله علیه وآله)

دخت گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله) از مقام والایى برخوردار بود. سخنان رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) در حقّ دخترش حاكى از عصمت و پیراستگى او از گناه است، آنجا كه درباره او مى فرماید:

حضرت زهرا(علیهاالسلام) در کلام رسول خدا(صلى الله علیه وآله)

«فاطمه پاره تن من است، هر كس او را به خشم آورد مرا خشمگین كرده است».(1) ناگفته پیداست كه خشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مایه اذیت و ناراحتى اوست و سزاى چنان شخصى در قرآن كریم چنین بیان شده است:

«آنان كه رسول خدا را آزار دهند، براى آنان عذاب دردناكى است».(2)

چه دلیلى استوارتر بر فضیلت و عصمت او كه در حدیث دیگرى رضاى وى در گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) مایه رضاى خدا، و خشم او مایه خشم خدا معرّفى گردیده است، مى فرماید: «دخترم فاطمه! خدا با خشم تو خشمگین، و با خشنودى تو، خشنود مى شود.»(3)

به سبب داشتن چنین مقامى والا، او سرور زنان جهان است، و پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) در حق او چنین فرموده: «دخترم فاطمه! آیا به این كرامتى كه خدا به تو داده راضى نمى شوى كه تو، سرور زنان جهان و سرور زنان این امّت و سرور زنان با ایمان باشى».(4)

چه دلیلى استوارتر بر فضیلت و عصمت او كه در حدیث دیگرى رضاى وى در گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) مایه رضاى خدا، و خشم او مایه خشم خدا معرّفى گردیده است، مى فرماید: «دخترم فاطمه! خدا با خشم تو خشمگین، و با خشنودى تو، خشنود مى شود

2. احترام خانه آن حضرت در قرآن و سنّت

محدّثان یادآور مى شوند، هنگامى كه آیه مباركه (فِى بُیُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ)(5) بر پیامبر نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) این آیه را در مسجد تلاوت كرد، در این هنگام شخصى برخاست و گفت:

اى رسول گرامى! مقصود از این بیوت با این اهمیّت كدام است؟

پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: خانه هاى پیامبران!

ابوبكر برخاست، در حالى كه به خانه على و فاطمه(علیهماالسلام)اشاره مى كرد، گفت: آیا این خانه از همان خانه هاست؟

پیامبر(صلى الله علیه وآله) در پاسخ فرمود: بلى از برجسته ترین آنهاست.(6)

3.هتك حرمت خانه آن حضرت  

ازدواج علی با فاطمه

پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) مدت نه ماه به در خانه دخترش مى آمد، بر او و همسر عزیزش سلام مى كرد(7) و این آیه را مى خواند: (إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً).(8) خانه اى كه مركز نور الهى است و خدا به ترفیع آن امر فرموده از احترام بسیار بالایى برخوردار است.

آرى! خانه اى كه اصحاب كسا را در برمى گیرد و خدا از آن با جلالت و عظمت یاد مى كند، باید مورد احترام همه مسلمانان باشد.

اكنون باید دید پس از درگذشت پیامبر(صلى الله علیه وآله) تا چه اندازه حرمت این خانه ملحوظ گشت؟ چگونه احترام آن خانه را شكستند، و خودشان صریحاً به آن اعتراف دارند؟ این حرمت شكنان چه كسانى بودند، و هدفشان چه بود؟

با این همه سفارش هاى مؤكّد، متأسفانه برخى حرمت آن را نادیده گرفته، و به هتك آن پرداختند، و این مسئله اى نیست كه بتوان آن را پرده پوشى كرد.

در این مورد نصوصى را از كتب اهل سنّت نقل مى كنیم، تا روشن شود مسئله هتك حرمت خانه زهرا (علیهاالسلام) و رویدادهاى بعدى، امرى تاریخى و مسلّم است; نه یك افسانه! و با اینكه در عصر خلفا سختگیرى فوق العاده اى نسبت به نگارش فضایل و مناقب اهل بیت(علیهم السلام) در كار بود ولى به حكم اینكه «حقیقت شىء نگهبان آن است» این حقیقت به طور زنده در كتاب هاى تاریخى و حدیثى محفوظ مانده است. در نقل مدارك، ترتیب زمانى را از قرنهاى نخستین در نظر مى گیریم، تا برسد به نویسندگان عصر حاضر.

الف) ابن ابى شیبه، محدّث معروف اهل سنّت، در كتاب «المصنّف»

ابوبكر ابن ابى شیبه (159-235) مؤلف كتاب المصنّف به سندى صحیح چنین نقل مى كند: «هنگامى كه مردم با ابى بكر بیعت كردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطّاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوب ترین فرد براى ما پدر تو و بعد از پدرت تو هستى; ولى سوگند به خدا این محبّت مانع از آن نیست كه اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.

این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر به على (علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را هنگامى كه شما در آن هستید آتش مى زنم، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد!»(9)

تكرار مى كنیم كه این رویداد در كتاب المصنّف با سند صحیح نقل شده است.

هنگامى كه مردم با ابى بكر بیعت كردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطّاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوب ترین فرد براى ما پدر تو و بعد از پدرت تو هستى; ولى سوگند به خدا این محبّت مانع از آن نیست كه اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند

ب) بلاذرى،محدّث بزرگ دیگر اهل سنّت، در كتاب«انساب الاشراف»

احمد بن یحیى بن جابر بلاذرى(م 270) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در كتاب انساب الاشراف بدین نحو نقل مى كند:

«ابوبكر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت كند; ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتش زا) حركت كرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبه رو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطّاب، مى بینم درصدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این كار كمك به چیزى است كه پدرت براى آن مبعوث شده است!»(10)

حضرت فاطمه زهرا (س)

ج) ابن عبد ربّه و كتاب «العقد الفرید»

شهاب الدین احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسى مؤلف كتاب العقد الفرید (م463) در كتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده است. وى تحت عنوان كسانى كه از بیعت ابى بكر تخلف جستند، مى نویسد:

«على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند كه ابوبكر، عمر بن خطّاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون كند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد كن! عمر بن خطّاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، ناگاه با فاطمه روبه رو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطّاب آمده اى خانه ما را بسوزانى؟ او در پاسخ گفت: بلى مگر اینكه در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!»(11)

ما در مقاله دوم  ادامه این بحث(هتك حرمت خانه آن حضرت!) و همچنین مستنداتی راجع به یورش به خانه حضرت و نتیجه گیری کلی بحث را می آوریم.

پی نوشت:

1. فتح البارى در شرح صحیح بخارى، ج 7، ص 84 و نیز بخارى این حدیث را در بخش علامات نبوّت، ج 6، ص 491، و در اواخر مغازى، ج 8، ص 110 آورده است.

2. توبه، آیه 61.

3. مستدرك حاكم، ج 3، ص 154 ; مجمع الزوائد، ج 9، ص 203 و حاكم در كتاب مستدرك احادیثى مى آورد كه جامع شرایطى است كه بخارى و مسلم در صحت حدیث، آنها را لازم دانسته اند.

4. مستدرك حاكم، ج 3، ص 156.

5. نور، آیه 36. (نور خدا) در خانه هایى است كه خدا رخصت داده كه قدر و منزلت آنان رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود.

6. قرأ رسول الله هذه الآیة (فی بُیُوتِ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فیها اِسْمُهُ) فقام إلَیْهِ رَجُلٌ: فَقالَ: أَیُّ بُیُوت هذِهِ یا رَسُولَ اللهِ(صلى الله علیه وآله)؟ قالَ: بُیُوتُ الأنْبِیاءِ، فَقامَ إِلَیْهِ أَبُوبَكْرُ، فَقالَ یا رَسُولَ اللهِ(صلى الله علیه وآله) : أَهذَا الْبَیْتُ مِنْها، ـ مُشیراً إلى بَیْتِ عَلِىٍّ وَ فاطِمَةَ(علیهما السلام) ـ قالَ: نَعَمْ، مِنْ أَفاضِلِها (در المنثور، ج 6، ص 203; تفسیر سوره نور، روح المعانى، ج 18، ص 174).

7. درالمنثور، ج 6، ص 606.

8. احزاب، آیه 33.

9. مصنف ابن ابى شیبه، ج 8، ص 572، كتاب المغازى.

10. انساب الأشراف، ج 1، ص 586، چاپ دار معارف، قاهره.

11. عقد الفرید، ج 4، ص 93، چاپ مكتبة هلال.

بخش سیره و عترت تبیان


منبع : تلخیص از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.