تبیان، دستیار زندگی
پس از رحلت گل، رسول بهار على ماند و زهرا و شب هاى تار پدر رفت و او روزه غم گرفت دل داغدارش، محرّم گرفت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

و زهرا به سوى خدا پركشید

پس از رحلت گل، رسول بهار

 على ماند و زهرا و شب هاى تار

پدر رفت و او روزه غم گرفت

 دل داغدارش، محرّم گرفت

حضرت فاطمه زهرا (ع)

پدر رفت و بیمار شد روح او

تو اى دل، ز بیمارى گل بگو

گل فاطمه از ستم خسته بود

به كنج قفس، مرغ پر بسته بود

در خانه را بسته بود و غریب

به اندوه مى خواند «امّن یجیب»

كه حق روح او را اجابت كند

نصیب دل او شهادت كند

حضرت فاطمه زهرا

قفس بشكند او پرستو شود

 دلش مست آواز «هو هو» شود

به سوى خدا، بال و پر وا كند

 جمال خدا را تماشا كند

به دل داشت آیینه یك آرزو

 كه كى مى رسد وقت پرواز او؟

كه تا از خدا این بشارت رسید

 كه زهرا زمان شهادت رسید

سفیر شهادت صلا مى زند

 و روح تو را، حق صدا مى زند

رسول خدا تشنه بوى توست

 به شوق وصال گل روى توست

بیا فاطمه شد زمان وصال

اذان شهادت بگو اى بلال

بیا باز «اللّه اكبر» بگو

كه از بند تن پر كشد روح او

اذان شهادت بگو اى بلال

كه زهرا شود مست عطر وصال

و این گونه شد روح غربت شهید

و زهرا به سوى خدا پركشید

بخش سیره و عترت تبیان


شاعر : رضا اسماعیلى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.