راههای جلوگیری از تسلط شیطان
سلسله مباحث شرح حدیث مقام معظم رهبری
یکى از بهترین وسائلِ اینکه انسان قلب را وادار کند به موعظهى خود و فعال کند در موعظهى خود، همین دعاهاست، دعاهاى مأثور - صحیفهى سجادیه و سایر دعاها - و سحرخیزى؛ اینها دل انسان را به عنوان یک ناصح براى انسان قرار میدهد. اول این است: «واعظ من قلبه».
«قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (ع): مَنْ لَمْ یَکنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ یَکنْ لَهُ قَرِینٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْکنَ عَدُوَّهُ مِنْ عُنُقِه» (شافی، صفحهى 652)
فى الفقیه، عن الصّادق (علیهالسّلام) [حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام فرمودند]: «من لم یکن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم یکن له قرین مرشد استمکن عدوّه من عنقه». اولین چیزى که موجب می شود که انسان بتواند در مقابل دشمنش - که مراد، شیطان است - ایستادگى کند و مانع بشود از تصرف دشمن و تسلط دشمن، [این است که:] «واعظ من قلبه»؛ از قلب خود واعظى براى خود داشته باشد. قلب متذکر بیدار، انسان را نصیحت میکند، موعظه میکند. یکى از بهترین وسائلِ اینکه انسان قلب را وادار کند به موعظهى خود و فعال کند در موعظهى خود، همین دعاهاست، دعاهاى مأثور - صحیفهى سجادیه و سایر دعاها - و سحرخیزى؛ اینها دل انسان را به عنوان یک ناصح براى انسان قرار میدهد. اول این است: «واعظ من قلبه»
«و زاجر من نفسه»؛ از درونِ خود یک زجرکنندهاى، منعکنندهاى، هشداردهندهاى داشته باشد. و این همان نفس لوامه است که انسان را از بدی بر حذر میدارد و در مقابلش نفس اماره است که به بدی ها امر می کند انسان باید بکوشد دست این نفس اماره را از دخالت در جریان امور و اعمالش کوتاه کند
این نیرو را باید زنده نگه داشت و قوی کرد با ذکر با دعا با پناه بردن به خداوند متعال اگر این نیروی بازدارنده قدرت خود را از دست بدهد دیگر چه چه چیزی می تواند انسان ها را از بدی باز دارد و به راه راست هدایت کند . در این حالت اگر یک شخص تمام جنایات عالم را هم انجام بدهد ذره ای خاطرش مکدر نخواهد شد . کما اینکه در تاریخ ما کم شاهد چنین افرادی نبوده ایم که برای ارضای شهوات خود جوی هایی از خون افراد بی گناه راه می انداختند . پس اولین راه مقابله با شیطان دشمن قسم خوردیمان زنده نگه داشتن دل است وقتی این دل زنده باشد آدمی به آدمیت می رسد به کمال و جاودانگی میرسد .شاعر می گوید : «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»
[دوم اینکه:] «و زاجر من نفسه»؛ از درونِ خود یک زجرکنندهاى، منعکنندهاى، هشداردهندهاى داشته باشد. و این همان نفس لوامه است که انسان را از بدی بر حذر میدارد و در مقابلش نفس اماره است که به بدی ها امر می کند انسان باید بکوشد دست این نفس اماره را از دخالت در جریان امور و اعمالش کوتاه کند . نفس اماره یار و دوست شیطان است اگر قدرت گیرد قلب را به تاریکی میبرد روح را آلوده می کند و نفس لوامه را از میدان به در کرده و آنقدر می تازد تا انسان را به قهقرا ببرد.
اگر این دو تا نبود، «و لم یکن له قرین مرشد»، یک دوستى، همراهى که او را ارشاد کند، به او کمک کند، راهنمائى کند، این را هم نداشته باشد - که این، سومى است - که اگر چنانچه از درون، انسان نتوانست خودش را هدایت کند و مهار نفسِ خودش را در دست بگیرد، [باید] دوستى داشته باشد، همراهى داشته باشد، همینى که فرمودند: «من یذکرکم اللَّه رؤیته»، که دیدار او شما را به یاد خدا بیندازد،
بعضی از انسان ها هستند که عنان نفس خود و تمایلاتشان را در دست گرفته اند و اجازه نمی دهند که شیطان بر گرده آنها سوار شده به هر سمت و سویی ببردشان اینها معمولا ما را یاد خداوند می اندازند دیدن چنین افرادی باعث می شود ما در خود احساس شکست کنیم که خوشا به حال او و بدا به حال ما و این ناراحتی و افسوس خود یک نقطه امید است .این افراد حرفشان،عملشان ،ظاهر و باطنشان متذکر یاد خداوند است .و برکات وجودیشان در ماهم تأثیر خواهد داشت .
همین است که در آموزه های دینیمان در مورد انتخاب همنشین به ما این همه سفارش رسیده است .دوست خوب انسان را پیش خدا میبرد و دوست بد به همه جا و در نهایت هم در جهنم چه بد دشمنی خواهد بود .
اگر این هم نبود، «استمکن عدوّه من عنقه»؛ خود را در مقابل دشمنِ خود مطیع کرده است؛ دشمنِ خود را مسلط کرده است بر خود و بر گردن خود، که سوار بشود. که [منظور از] دشمن، همان شیطان است. اینها لازم است. از درون خود، انسان، خود را نصیحت کند. بهترین نصحیت کنندهى انسان، خود انسان است؛ چون از خودش انسان گلهمند نمیشود. هر کسى انسان را نصیحت کند، اگر قدرى لحن او تند باشد، انسان از او گلهمند می شود؛ اما خود انسان، خودش را نصیحت کند؛ دشنام بدهد به خودش، ملامت کند، سرزنش کند خودش را؛ اینها خیلى مؤثر است. موعظه کند، زجر کند. در کنار این ها، یا به جاى این ها اگر نبود، آن وقت دوست، رفیق، که دستگیرى کند انسان را.
ما به حسب فطرت پاکی که داریم همگی به سمت خوبی ها و پاکی ها گرایش داریم و از امور بد و زشت بیزاریم و در هنگام اشتباه معمولا دچار درد و فشارهای روحی میشویم و این خیلی خوب است و باید از این نیرو استفاده کرده و هر چه زودتر بازگردیم و از هر وسیله برای تقویت نیروی بازدارنده وجودیمان استفاده کنیم .
می خواهم مژده ای به شما بدهم که نگران نباشید این طبیعت آدمی است و انسان مرتب نیاز به تذکر دارد بنابراین علمای اخلاق توصیه می کنند که برای اینکه در حال خوش خود و ترک معاصی تداوم داشته باشیم و به سرعت به شکست توبه مایل نشویم باید مدام به یک منبع تذکر وصل باشیم
نکته ای قابل توجه :
همه ما در لحظه ای که داریم نصیحت میشویم و متذکر می شویم در درون خود احساس می کنیم که انسان خوبی هستیم تمام این صحبت ها را قبول داریم ولی همین که از آن فضا خارج می شویم سریعا به راه خطا بازگشته و به بیشتر اموری که از آن ها نهی شده ایم باز می گردیم و این ما را بسیار نگران می کند.می خواهم مژده ای به شما بدهم که نگران نباشید این طبیعت آدمی است و انسان مرتب نیاز به تذکر دارد بنابراین علمای اخلاق توصیه می کنند که برای اینکه در حال خوش خود و ترک معاصی تداوم داشته باشیم و به سرعت به شکست توبه مایل نشویم باید مدام به یک منبع تذکر وصل باشیم .
ما باید از محضر علما و کسانی که پیرایه های گناه از خود زدوده اند بیشتر استفاده کنیم .مطالعه بسیار مفید است اما در کنار مطالعه می گویند شنیدن تذکرات تأثیر بیشتری دارد. پس گوش خود را از تذکرات علمای ربانی خالی نگذاریم گوش و چشم راه های ورود به قلب هستند پس همانطور که با مطالعه در پی یافتن جهت و راه درست هستیم با شنیدن پندهای آسمانی قلب را با آنچه از خوبی ها واردش می کنیم صیقل دهیم . و گفته اند بزرگترین منبع برای تذکر قرآن کریم و روایات وارده از ائمه معصومین علیهم السلام است .
إن شاء الله که خداوند متعال هر لحظه ما را با یاد خود آباد کند و توفیق بندگیش را نصیب همه ما بکند .
فرآوری : محمدی
بخش دین تبیان
منبع : پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)