ادبیات ماتم و مالیخولیا
امیر احمدی آریان نویسنده، مترجم و منتقد درباره مالیخولیا در ادبیات گفت:
امیر احمدی آریان گفت: ادبیات نیمه دوم قرن بیستم جهان را میتوان ادبیات استوار بر ماتم و مالیخولیا دانست. نسبتی که این انواع ادبی را تعریف میکند، اتفاق از دست رفتن و خسران واقعیت است.
انسانی که نظم امور را به یک قدرت بالایی میسپرد، بعد از عصر روشنگری در یک دنیای بیخدا گرفتار شد و فقط میتوانست به عقل خود متکی باشد. کم کم این موضوع پای خود را در ادبیات باز کرد و شخصیتهای مالیخولیایی وارد ادبیات داستانی شدند. دو شخصیت مهم در ادبیات متکی به شخصیتهای مالیخولیایی وجود دارد. یکی از این کاراکترها هملت است که مالیخولیا به شکل افراطی و اغراقشدهای در او وجود دارد.
دومین شخصیت در این زمینه، ورتر قهرمان رمان "ورتر جوان" نوشته گوته است که هنوز شأنش در ادبیات رمانتیک محفوظ است. مهمترین کسی که مالیخولیا را به عنوان یک مفهوم تعریف کرد، فروید بود. مقاله " ماتم و مالیخولیا" از فروید، مرجع ما برای بررسی مالیخولیا در ادبیات است.
ماتم و مالیخوالیا، محصول از دست رفتن هستند
هم ماتم و هم مالیخولیا محصول از دست رفتن هستند. این از دست رفتن میتواند از دست رفتن هر چیزی چون معشوق، سرزمین پدری یا هرچیز دیگری باشد. حس اندوه، غم و ناراحتی ناشی از فقدان، بیعلاقگی سوژه به واقعیت و برخورد سوژه با خودش به خاطر اتفاقی است که افتاده و محصول آن از دست رفتگی است. بعد از این خسران، یک درگیری بین سوژه و واقعیت رخ میدهد. وضعیتی که سوژه نمیتواند فقدان را حذف کند، به تعبیر فروید مالیخولیاست.
تحقیر نفس در انسانهای مالیخولیایی مشهود است و زخمهایشان را به مشکلاتشان ارجاع میدهند. البته این موضوع به این دلیل نیست که خود را ضعیف میدانند، بلکه آن "ابجه" از دست رفته را درونی میدانند. ادبیات نیمه دوم قرن بیستم جهان را میتوان ادبیات استوار بر ماتم یا مالیخولیا دانست. نسبتی که این انواع ادبی را تعریف میکند، اتفاق از دست رفتن و خسران واقعیت است.
رابطه زبان با واقعیت، یک قرارداد صرف است و هیچ رابطه فیزیکی بین این دو وجود ندارد. بنابراین در چنین وضعی که فاصله زبان با واقعیت برنگشتنی است، رئالیست به معنی قرن نوزدهمیاش معنی ندارد. در کارهای بالزاک و دیکنز دغدغه درونی و تردید در بهکار گیری زبان دیده نمیشود، اما بعد از این که زبانشناسی نشان میدهد که ارتباط زبان و واقعیت به شکل قرن نوزدهمیاش غیرممکن و کذب است، زبان واقعیت و جهان بیرونی را از دست میدهد و دچار یک خسران میشود. در مواجهه با این خسران است که دو نوع ادبی ماتم و مالیخولیا پدید میآید.
ادبیات ماتم متکی بر فراموشی واقعیت است
ادبیات ماتم، استوار بر فراموشی واقعیت و اتکای صرف بر حوادثی است که درون متن و زبان اتفاق میافتد. در این نوع ادبی، عزاداری کامل و جامع انجام میشود. نویسنده واقعیت را کاملا فراموش میکند و به آغوش زبان میرود. نماینده این نوع ادبی، ریچارد براتیگان است که مهمترین اثرش در این زمینه " صید قزلآلا در آمریکا" است. قانون این رمان تصادف است و شرایط مالیخولیایی که در آثار جان بارت دیده میشود، اصلا در این کتاب وجود ندارد.
پی نوشت:
* امیر احمدی آریان در سال 1358 در شیراز متولد شد. تا به حال کتابهای «تکههای جنایت»، «کتاب اوهام»، «لویی آلتوسر»، «نگاه خیرهی منتقد»، «چرخدندهها» و... را تالیف و ترجمه کرده است.
احمدی آریان در زمینهی فعالیتهای مطبوعاتی با مجلات و روزنامههای بیدار، کارنامه، ارغنون، زیباشناخت، شهروند امروز، مهرنامه، شرق، هممیهن، اعتماد، اعتماد ملی، همشهری و... همکاری داشته است.
بخش ادبیات تبیان
منابع: خبرگزاری مهر، نشر چشمه