تبیان، دستیار زندگی
واقعیت این است كه «3 درجه تب» كمدی به معنی متعارفش نیست و كارگردان تلاش كرده است در روایت یك قصه جاده‌ای لحظات مفرحی برای مخاطبان ایجاد كند، هرچند كه آن را نمی‌توان یك كمدی موقعیت ناب هم تعریف كرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یك كمدی جاده‌ای

نگاهی به فیلم 3 درجه تب


واقعیت این است كه «3 درجه تب» كمدی به معنی متعارفش نیست و كارگردان تلاش كرده است در روایت یك قصه جاده‌ای لحظات مفرحی برای مخاطبان ایجاد كند، هرچند كه آن را نمی‌توان یك كمدی موقعیت ناب هم تعریف كرد.

سه درجه تب

اساسا جنس كمدی‌های حمیدرضا صلاحمند كه نمونه موفق‌ترش را در «نیش زنبور» دیده بودیم و همین سریال «بچه‌ها نگاه می‌كنند» كه در ایام نوروز پخش شد، ساختار نامتعارفی دارد و به نوعی در مرز بین شوخی و جدی می‌گذرد. مثلا بازیگران طنز این آثار، شخصیت و تیپ همیشگی را نداشته و بیشتر در خدمت داستان و ماهیت كمیك آن هستند. هرچند كه صلاحمند در عین حال از ظرفیت‌های آشنای این بازیگران نیز در ترسیم شخصیت‌های قصه بهره می‌برد. نمونه‌اش بازی‌های رضا عطاران و علی صادقی در همین فیلم است.

اگر بتوانیم شیوه صلاحمند را در روایت كمدی فیلم‌هایش یك نوآوری و تجربه منحصر به فرد بدانیم، بازهم این خلاقیت در بستر ساختار كلاسیك از قصه‌گویی اتفاق می‌افتد. 3 درجه تب تلاش می‌كند تا با تكیه بر روایت كلاسیك، موقعیت 3 شخصیت خود را در یك سفر جاده‌ای به تصویر بكشد.

فیلم داستان زنی است كه در آستانه ازدواج بینی‌‌اش را به خاطر بزرگ بودن و حساسیتی كه مادر داماد نسبت به آن دارد، عمل جراحی می‌‌كند. او نسبت به تعویض شناسنامه اقدام می‌كند، اما زمانی كه المثنی صادر می‌شود، نام مردی به عنوان همسر در آن است كه ماجراهایی را برای این خانم به وجود می‌آورد.

از سوی دیگر، فیلم داستان زنی است كه در آستانه ازدواج بینی‌‌اش را به خاطر بزرگ بودن و حساسیتی كه مادر داماد نسبت به آن دارد، عمل جراحی می‌‌كند. او همچنین نسبت به تعویض شناسنامه اقدام می‌كند، اما زمانی كه المثنی صادر می‌شود، نام مردی به عنوان همسر در آن است كه ماجراهایی را برای این خانم به وجود می‌آورد.

در واقع 3 درجه تب واجد یك مضمون اجتماعی است كه مناسبات انسانی و عاطفی در جامعه امروز را آسیب‌شناسی طنازانه می‌كند. تعویض شناسنامه و تغییر شكل بینی شخصیت اصلی داستان، به شكل تلویحی مساله بحران هویت فردی و اجتماعی در جامعه را به نقد می‌كشد كه اعتبار و منزلت آدمی ‌را در شمایل ظاهری آن به رسمیت می‌شناسد.

در این مناسبات متظاهرانه، انسان برای حفظ شأن و اعتبار خویش یا رسیدن به منافع شخصی مجبور است تا پشت نقاب صورتی كه بزك كرده است، پنهان شود. البته كارگردان از این دو اتفاق، موقعیت‌های دوگانه و متضادی هم می‌سازد كه موقعیت‌های مفرح و شادی را ایجاد می‌كند.

هرچند كه 3 درجه تب نسبت به نیش زنبور، كمدی ضعیف‌تری است اما در هر دو فیلم كارگردان تلاش كرده است تا به

سه درجه تب

ورطه لودگی و ایجاد كمدی‌های نازل و سخیف نیفتد كه این مساله در این بلبشوی كمدی‌های سطحی امتیاز ارزشمندی است.

البته این بدین معنی نیست كه كارگردان به گیشه بی‌توجه بوده است. تركیب بازیگران فیلم خود گواه صادقی است بر این‌كه صلاحمند به جلب تماشاگران انبوه اندیشیده است. با این كه تعطیلات عید زمان مناسبی برای نمایش آثار كمدی است، اما امسال برای 3 درجه تب چنین نبود و فیلم نتوانست همزمان با اكران جدایی نادر از سیمین و اخراجی‌ها 3، مخاطبان زیادی را جذب خود سازد. هرچند رقابت هر فیلم دیگری با این دو اثر سینمایی به شكست یا حداقل كم‌رونقی آن می‌انجامید.

اتفاقا تحلیل این موقعیت از منظر جامعه‌شناسی سینما می‌تواند در تبیین این مساله كمك كند كه فروش یك فیلم به عوامل درونی و بیرونی متعددی بستگی دارد كه هم زمان‌مند است و هم نسبی و متكی به شرایط بیرونی. با این حال تكیه و امید به فروش خوب 3 درجه تب بیش از هر چیز به تركیب بازیگران آن ارتباط دارد نه خود قصه و عناصر دیگر!

اكثر فیلم‌های كمدی در سینما دست‌كم در یك عنصر نمایشی اشتراك دارند و آن هم مساله ازدواج است كه در بیشتر آثار طنز به یك عنصر اصلی بدل شده و در اینجا نیز محوریت قصه را از لحاظ مضمونی شكل می‌دهد. در اینجا ازدواج بیشتر بهانه‌ای است تا بحران هویت و خودباختگی‌های اجتماعی كه ناشی از یك اپیدمی‌ و مدگرایی كوركورانه است، دستمایه

سه درجه تب

طنزی قرار بگیرد كه در درون خود گزنده و تلخ است.

شاید عنوان فیلم نیز برساخته همین تاویلی است كه كارگردان از مضمون قصه در ساختار اجتماعی دارد؛ یك‌نوع تب‌زدگی و موج تب‌های مدگرایانه كه تا تغییر شكل‌ بینی و تلاش برای زیبایی تصنعی صورت می‌گیرد. تهی بودن این موقعیت نیز برآمده از همین تصنعی‌بودن زیبایی نهفته در این عمل است.

در پایان باید گفت كه جدا از زمان نامناسب اكران، دلیل اصلی موفق نبودن فیلم 3 درجه تب در جذب مخاطب، روایت نامنسجم و ناموزون موقعیت‌های داستانی در كنار بازی‌های غیرخلاقانه و كلیشه‌ای آن است كه برای صلاحمند به نسبت فیلم اولش، ‌یك گام به عقب محسوب می‌شود.

سینما و تلویزیون تبیان


سید رضا صائمی/ جام‌جم