خشونت ازخانه تا خیابان روزانه به طور متوسط حداقل یكبار شاهد درگیری رانندگان خودروها، راكبان موتورسیكلت، عابران پیاده و... با یكدیگر هستیم. گویی دیگر این صحنهها برایمان جذابیتی ندارد و به سادگی و تنها با انداختن نیمنگاهی به واقعه، از كنار آن میگذریم. این بیتفاوتی البته تا زمانی است كه خودمان یكی از طرفین درگیری نباشیم وگرنه سنگ تمام گذاشته و هر چه ناسزا شنیده و یاد گرفتهایم نثار طرف مقابل میكنیم!
راننده تاكسی سرش را از شیشه كاملاً باز خودرو بیرون میآورد و با چهرهای برافروخته و صدایی بلند شروع به ناسزا گفتن به راننده خودروی جلویی میكند، اما سكوت راننده جلویی خشمگینش میکند، سرعت را كم کرده و ضربهای به صندوق عقب خودرو میزند كه صدای مسافران داخل خودرو را درآورد. این ناسزاگفتنها كه تنها بهخاطر سبقت راننده دیگر، بیمهابا از دهان راننده عصبانی بیرون میآید، سرانجام خوشایندی ندارد. با متوقفشدن هر دو خودرو، درگیری بالا میگیرد. هر چه رهگذران و رانندگان خودروهای دیگر سعی میکنند تا ماجرا خاتمه پیدا كند، بیفایده است. در همین گیر و دار صدای فریاد نالهگونه یكی از طرفین درگیری همه را شوكه میکند..
روزانه به طور متوسط حداقل یكبار شاهد درگیری رانندگان خودروها، راكبان موتورسیكلت، عابران پیاده و... با یكدیگر هستیم. گویی دیگر این صحنهها برایمان جذابیتی ندارد و به سادگی و تنها با انداختن نیمنگاهی به واقعه، از كنار آن میگذریم. این بیتفاوتی البته تا زمانی است كه خودمان یكی از طرفین درگیری نباشیم وگرنه سنگ تمام گذاشته و هر چه ناسزا شنیده و یاد گرفتهایم نثار طرف مقابل میكنیم!
اگر تا قبل از این افراد مسن به كمطاقتی و كمحوصلگی شناخته میشدند، این روزها اما سن كسانی كه با سادهترین اتفاق به شدت برافروخته میشوند پایین آمده است، تا جایی كه حتی كودكانمان نیز در برابر كوچكترین اعتراض، به نداشتن اعصاب و ... اشاره میكنند. نگاهی به پرونده جرایمی كه از سوی نوجوانان رخ داده و سالها از تشكیل آنها در دادگاهها میگذرد، بر این نكته صحه میگذارد.
از احساس ناكامی تا وقوع خشنترین درگیری
جامعهشناسان بر این نظر هستند كه پرخاشگری اجتماعی یك رویداد ناپسند است. این رویداد ناپسند اجتماعی زمانی ایجاد میشود كه دو نفر نتوانند با توجه به قدرت استدلال، قدرت بیان و قدرت كلام، اختلافی را كه با هم دارند حل كنند.
اینكه این پرخاشگریها در خیابان بیشتر است یا در خانه، هنوز مشخص نیست اما به هرحال اینگونه به نظر میرسد كه پرخاشگریهای پنهان و پوشیده كه عمدتاٌ پشت درهای بسته بین اعضای خانواده انجام میگیرد به عرصههای دیگر زندگی نیز منتقل شود. در خانه به شكل كودك آزاری و همسرآزاری بروز میکند و در اجتماع، با درگیری با رانندگان در ترافیك، جر و بحث با همكاران در اداره و حتی نزاع در صفهای خرید خود را نشان میدهد.
جامعهشناسان بر این نظر هستند كه پرخاشگری اجتماعی یك رویداد ناپسند است. این رویداد ناپسند اجتماعی زمانی ایجاد میشود كه دو نفر نتوانند با توجه به قدرت استدلال، قدرت بیان و قدرت كلام، اختلافی را كه با هم دارند حل كنند
اما اینكه چرا افراد دست به رفتارهای پرخاشگرانه میزنند، پرسشی است كه جامعهشناسان و روانشناسان در پاسخ به آن میگویند: هر آنچه موجب ناكامی انسان میشود، در نهایت به عصبانیت، خشم و پرخاشگری منتهی میشود.
بدین ترتیب تقریباً یكی از رایجترین عوامل پرخاشگری، ناكامیهایی است كه در سطوح مختلف، با شدتهای متفاوت و با فراوانیهای متفاوت، برای افراد پیش میآید. این ناكامیها در واقع شخص را تهییج میكند كه برای روبهرو شدن با ناكامیهایی كه عمدتاً هم به فرد و هم به جامعه تحمیل میشود از واكنش پرخاشگری استفاده كند.
به طور مثال، اگر این روزها بیش از ماههای قبل شاهد وقوع درگیری در خیابانها هستید، خیلی شوكه نشوید، گرما مقصر است! شاید گرما یكی از عواملی است كه به طور ویژه در پرخاشگری نقش ایفا میكند به همین خاطر است كه در فصلهای گرم سال، افراد به شدت منفعل شده و تحمل كوچكترین سختی و یا ناملایمتی را ندارند، همین موضوع نیز سبب میشود تا درگیریها و حتی اتفاقات ناخوشایندی كه در پی نزاع رخ میدهد، نتایج تاسفباری به بار آورد.
تحقیقات علمی نیز ثابت كرده كه افزایش دما كه باعث افت فشارخون میشود از عوامل تسریعكننده پرخاشگری هستند.
آستانه تحمل پایین؛سطح هیجان بالا
دكتر علیزاده، محقق و استاد دانشگاه درباره دلایل وقوع پرخاشگری اجتماعی میگوید:« در هر جامعهای هدفهای فرهنگی و اجتماعی تعریف شدهای وجود دارد كه در مقابل این هدفها، ابزار و امكاناتی برای دستیابی به آنها در نظر گرفته شده است. پرخاشگری زمانی رخ میدهد كه میان اهداف و ابزار درنظرگرفتهشده هماهنگی و هم سویی وجود نداشته باشد.»
به اعتقاد این جامعهشناس، فرد زمانیكه احساس كند ابزار كافی برای دستیابی به اهدافش ندارد، به پرخاشگری و اعمال خشونت كشیده میشود.
او در گفتوگو با سپیده دانایی، البته به نكته قابل توجه دیگری اشاره میكند. «در برخی زمینهها بعضی از گروههای اجتماعی بدون تلاش و كوشش و استفاده از تواناییهای خود به امكانات وسیعی دست یافتهاند، بهاینمعنا كه پایه رسیدن آنها به این داراییها، هوشمندی، سختكوشی و تلاش نبوده است. این موضوع باعث میشود تا در پارهای از گروههای اجتماعی، زیادهطلبی تقویت شود. این قطبیشدن شدید اجتماع، زمانیكه به فخرفروشی تبدیل شود میتواند عاملی برای بروز پرخاشگری در میان گروههایی گردد كه از این امكانات و داراییها برخوردار نیستند.»
او درباره اینكه پایین آمدن آستانه تحمل تا چه حد بر ایجاد و حتی افزایش پرخاشگری اجتماعی نقش دارد، توضیح میدهد:« متاسفانه ما نتوانستهایم جامعهپذیری و فرهنگپذیری مناسب را در جامعه تسری دهیم، بنابراین ضعف در فرایند اجتماعی شدن سبب میشود تا افراد نتوانند به طور منطقی و متناسب با واقعیتها به ارزیابی موضوعات بپردازند.»
به اعتقاد علیزاده، پرخاشگری بدلیل ناتوانی در رسیدن به خواستهها بیشتر در میان جوانان، كه تجربه كمتری داشته و هیجان بالایی دارند، عمومیت دارد. « احساساتی بودن جوان و بیتجربگی باعث میشود تا در نهایت آستانه تحمل پایین آمده و به پارهای خشونتها و پرخاشگریها در سطح جامعه منتهی شود.»
رسانه خشن
او البته یكی از دلایل افزایش پرخاشگری اجتماعی را متوجه رسانههای دیداری میكند. « از آنجا كه در جامعه ما بدلیل برخی محدودیتها، فیلمها و سریالهایی كه بتوانند روابط عاطفی، عشقی و مهرورزی را به تصویر بكشانند، ساخته نشده و به جای آن فیلمهای جنگی، اكشن و دارای صحنههای خشن، ارایه میشوند كه متاسفانه برخی گروههای سنی تلقی واقعی از این صحنهها پیدا كرده و بیشتر تحت تاثیر آن قرار میگیرند، از این رو سعی می كنند تا در زندگی واقعی نیز از آن استفاده كنند. همین موضوع سبب میشود تا نوجوان و یا جوان تحت تاثیر این فیلمها، در شرایطی خاص به جای آنكه حق خود را از طریق قانون مطالبه كند، خود به طور مستقیم وارد عمل میشود كه اغلب منتهی به حوادث ناگوار میشود.»
این استاد دانشگاه بر این نكته تاكید میكند:« چنانچه در ارایه صحنههای عاطفی با محدودیت مواجه هستیم، حداقل سعی كنیم بخشهای اشاعه دهنده خشونت در فیلمها وسریالها را محدود كنیم.»
در هر جامعهای هدفهای فرهنگی و اجتماعی تعریف شدهای وجود دارد كه در مقابل این هدفها، ابزار و امكاناتی برای دستیابی به آنها در نظر گرفته شده است. پرخاشگری زمانی رخ میدهد كه میان اهداف و ابزار درنظرگرفتهشده هماهنگی و هم سویی وجود نداشته باشد
البته به صحبتهای این جامعهشناس درباره رسانه تصویری، میتوان نقش موسیقی در افزایش پرخاشگری را نیز اضافه كرد. برخی از متخصصان روانشناسی معتقدند كه موسیقیهای ضداجتماعی موجب تشدید پرخاشگری در نوجوانان میشود. دكتر واین واربورتون روانشناس تاكید میكند: موسیقیها و تصاویر ویدئویی كه مفاهیم خشونت را نشان میدهند سبب تشدید خلق و خوی پرخاشگرانه بویژه در جوانترها میشوند. به اعتقاد او شنیدن موسیقیهایی كه موضوعات خشن دارند احتمال رفتارهای پرخاشگرانه و افكار خصوصی و نیز احساسات منفی مثل عصبانیت، دشمنی و ترس را افزایش میدهد.
اطاله دادرسی
شاید این موضوع در میان افراد عمومیت فراوانی دارد كه پیگیری یك اختلاف، از طریق مراجع قانونی، روندی طولانی و خستهكننده دارد. وجود این باور باعث شده تا افراد شخصاً برای احقاق حقوق از دسترفته خود اقدام كنند. این همان نكتهای است كه دكتر علیزاده، بهعنوان یك محقق به آن اشاره میكند.« نسبت پروندههای قضایی با افراد رسیدگی كننده به آنها همخوانی ندارد، این مساله باعث شده تا پروندهها با اطاله دادرسی مواجه شوند، بر این اساس زمانیكه افراد، زمان احقاق حقوق خود را طولانی می بینند به این فكر میافتند تا خودشان حق از دست رفته را باز پس گیرند.»
این جامعهشناس به عدم تعادل زندگی خانوادگی اشاره میكند. موضوعی كه از نظر او در افزایش پرخاشگری موثر است.« متاسفانه در سالهای اخیر بسیار شاهد هستیم كه رابطه والدین با فرزندان عمیق نیست، از اینرو گروههایی در خارج از خانواده تشكیل میدهند كه از اشاعه پارهای از ادبیات نوشتاری و شنیداری ناخوشایند آغاز میشود و بدون قصد قبلی به خشونت و پرخاشگری پایان مییابد.»
دكتر علیزاده درباره اینكه چگونه میتوان این میزان پرخاشگری كه روز به روز در حال افزایش است، را كنترل كرد، میگوید: باید با تشكیل یك اتاق فكر متشكل از مددكاران اجتماعی و متخصصان این حوزه، بخشی از مسائل مورد ارزیابی قرار گیرد و متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه راهحلهایی برای آن در نظر گرفته شود.
او ادامه میدهد:« دولت باید به این گروهها بهای بیشتری دهد و در سیاستگذاریها نظر این افراد را جویا شده و بر اساس نظرات آنها برای مشكلات اجتماعی تصمیم گیرد.»
بخش اجتماعی تبیان
منبع: ماهنامه سپیده دانایی- زهرا جعفرزاده
لینک های مرتبط