تبیان، دستیار زندگی
نیاکان صنفی من انبیا و اولیا هستند؛ یعنی وظایفی را که آن‏ها بر دوش داشته‏اند و خدمتی را که آن‏ها در جامعه انجام می‏داده‏اند، امروز من بر عهده گرفته‏ام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی طلبه شدم (11)

hb*j 7d(g 4/e (11)

بخش قبلی را اینجا ببینید

اینکه چرا برخی از طلاب، رشته تحصیلی و معارفی را که تحصیل می‌کنند، دست کم می‌گیرند و متاسفانه در این زمینه اعتماد به نفس ندارند، مساله ای است که خود نیازمند ریشه یابی و تدبر است.

اما اگر بخواهیم به این مساله نیم نگاهی بیاندازیم، شاید این جملات برای ما جرقه‌ای باشد تا ارزش کارمان را بدانیم.

ادامه داستان گذشته را مطالعه کنید:

نیاکان صنفی من انبیا و اولیا هستند؛ یعنی وظایفی را که آن‏ها بر دوش داشته‏اند و خدمتی را که آن‏ها در جامعه انجام می‏داده‏اند، امروز من بر عهده گرفته‏ام

نیاکان صنفی من انبیا و اولیا هستند؛ یعنی وظایفی را که آن‏ها بر دوش داشته‏اند و خدمتی را که آن‏ها در جامعه انجام می‏داده‏اند، امروز من بر عهده گرفته‏ام. پیامبران خدا به واسطة وحی با پیام خدا آشنا شدند، ما نیز در دورة تحصیل خود با سخن خدا آشنا می‏شویم. پیامبران، مردم را به خدا و تقوی دعوت می‏کردند، و سخن خدا را به مردم انتقال می‏دادند، ما هم همین خدمت اجتماعی را برگزیده‏ایم. پیامبران در راه دفاع از دین و تحقق ارزش‏های الهی کوشیدند، وظیفة ما نیز همین است. پیامبران به تعلیم و تربیت و هدایت مردم پرداختند. ما هم در همین مسیر گام برمی‏داریم. پیامبران بدون توقع پاداش، در معرض آزار و توهین و تمسخر مردم قرار گرفتند، ما هم باید انتظار این همه را داشته باشیم و تحمل آن را از پیامبران بیاموزیم، پس اگر گفتم که همکار امام زمان (عج) هستم، گزافه نگفتم، تعجب نکن. من افتخار می‏کنم که از ذرّیة صنفی اولیای برگزیدة خدا هستم و تو هم دعا کن که خلف صالحی باشم.

از میان همة نعمت‏ها، خدا تنها بر نعمت بعثت پیامبر منّت گذاشته است، و فقط این یک نعمت را به رخ انسان کشیده است. بعثت پیامبر برای تلاوت آیات بر مردم و تزکیه و تعلیم آن‏ها است، و مگر امروز وظیفة من غیر از این است؟

خدمتی که من باید به جامعه عرضه کنم، رفع مهمّ‏ترین و حیاتی‏ترین نیاز انسان‏ها است. نیاز انسان به معنا، نیاز انسان به انسانیت، نیاز انسان به خدا، نیاز انسان به آسمان، و نیاز انسان به هدایت.. . و من باید مردم را با مهمّ‏ترین حقیقت هستی، یعنی خدا آشنا کنم.

من باید مردم را با مهمّ‏ترین حقیقت هستی، یعنی خدا آشنا کنم

اگر ارزش علوم را به موضوعشان بدانیم، علوم حوزوی ارزش‏مندترین علوم هستند، مثلاً یک دبّاغ با پوست حیوان مرده سروکار دارد، موضوع کار یک پزشک، جسم انسان زنده است، امّا موضوع علوم حوزوی خداست و روح انسان که برترین موضوعات است. البته مشخص است که علمِ بدون عمل وبال گردن انسان و حجاب اکبر است، ولی به هر حال عمل بدون علم و معرفت هم ارزش کامل ندارد، به قول حضرت امام‏ (ره) باید وارد این حجاب شد تا آن را درید.

چند روز پیش پسر حاج عبداللّه را دیدم که سال گذشته در دانشگاه قبول شده بود. می‏گفت علاقه دارم که به حوزه بیایم و در آن‏جا مشغول شوم. چند ساعت با هم صحبت کردیم. هدف اصلی او از آمدن به حوزه، آشنایی با محتوای دین و قرار گرفتن در محیط خودسازی بود. می‏گفت محیط دانشگاه ما، برای رشد و تکاملِ معنوی مناسب نیست و آدم گرفتار غفلت می‏شود. من ضمن این‏که با دیدگاه او مخالفت کردم، او را در انتخاب حوزه تشویق کردم. به او گفتم: «من هم اوایل فکر می‏کردم با ورود به حوزه و قرار گرفتن در مدرسة علمیه از شر شیطان و هوای نفس خلاص می‏شوم. امّا شیطان هم با من به حوزه آمد و الآن هم دارد با من درس می‏خواند! » شَیطانُ العُلَماءِ أَعلَمُ الشَّیاطین، شَیطانُ الفُقَهاءِ أَفقَهُ الشَّیاطین، شَیطانُ الزُّهّادِ أَزهَدُ الشَّیاطین.

اگر وظیفه ما خواندن درس دانشگاه باشد، رها کردن دانشگاه و رفتن به حوزه، خودش تبعیت از شیطان است، نه اطاعت از خدا و انجام وظیفه.

خودسازی با اطاعت فرمان خدا و بندگی خالصانه حاصل می‏شود، نه با تغییر محیط. به علاوه، اگر تو در محیط دیگری هستی که برای مبارزه با هوای نفس زحمت بیش‏تری را باید متحمل شوی، به همان نسبت رشد بیشتری هم می‏کنی و تلاش بیشتر ثمرة فراوان‏تری برای تو دارد.

خدای شکور أجر نیکوکاران را ضایع نمی‏گرداند و مقدار سعی تو را در مقایسه با کسی که در محیط پاک‏تری است می‏بیند و ارج می‏نهد. چه بسا کاسب یا پینه‏دوزی که از نظر درجات معنوی و رشد انسانی از مرجع تقلید و آیه اللّه‏ العظمی جلوتر باشد. بندگی خدا به اسم، عنوان و شهرت نیست، بلکه به معرفت و اطاعت است که با عمل حاصل می‏شود.

بخش بعدی را اینجا ببینید


پایگاه راه و رسم طلبگی

تهیه و فرآوری: محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان