تبیان، دستیار زندگی
سیاست استعماری و استکباری غرب در تبلیغ محصولات تولیدی خود به شیوه ای طراحی، ترسیم و هدایت شده که با تهاجم فرهنگی ،مصرف گرایی اشرافی را در بسیاری از کشورهای جهان سوم، توسعه نیافته و کمتر توسعه یافته به شدت بالابرده وفرهنگ مصرف زدگی اشرافی را در این کشور
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبلیغات ما را به چه می خواند؟


سیاست استعماری و استکباری غرب در تبلیغ محصولات تولیدی  خود  به شیوه ای طراحی، ترسیم و هدایت شده که با تهاجم فرهنگی ،مصرف گرایی اشرافی را در بسیاری از کشورهای جهان سوم، توسعه نیافته و کمتر توسعه یافته به شدت بالابرده وفرهنگ مصرف زدگی  اشرافی را در این کشورها پایه ریزی کرده است.


تبلیغات ما را به چه می خواند؟

در این گونه جوامع ، رواج مصرف گرایی و اشرافی گری بسترساز آسیب های اجتماعی دیگری از جمله شکاف طبقاتی، تجمل گرایی، عدم خودباوری توانایی تولید و گسترش روحیه مادی گرایی می شود.

مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ می‏نامند. تبادل فرهنگی ملت‏ها نیز كه در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازه‏ماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعه‏ی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش می‏برد.

اما آنچه امروزه مشكل‏ساز شده "تهاجم فرهنگی" یا غلبه‏ی یك فرهنگ بر سایر فرهنگ‏هاست كه نمونه‏ی بارز آن روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگ‏ها ـ به ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یكصد سال اخیر است. تفاوت عمده‏ی تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی در این است كه در تهاجم برای فرهنگ موردهجوم امكان انتخاب وجود ندارد. حیات بشری همواره با فرهنگ توأم بوده است و ملتی كه فرهنگ مخصوص به خود نداشته باشد، مرده محسوب می‏شود؛ علاوه بر این، یك فرهنگ بالنده برای تكامل خود باید توانایی تبادل با سایر فرهنگ‏ها و جذب عناصر مثبت آن را داشته باشد؛ بنابراین، تمام فرهنگ‏ها باید در تعامل با یكدیگر باشند، تا بتوانند در مجموع، بشر را به پیشرفت مطلوب برسانند. در عصر حاضر كه نظام سرمایه‏داری به سرپرستی آمریكا، با تك‏قطبی شدن جهان و فروپاشی رژیم شوروی سابق، یكه‏تاز عرصه‏ی جهانی شده‏است، به شكل‏های مختلف می‏كوشد تا نظرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را به تمام كشورهای جهان تحمیل كند و فرهنگ واحدی متناسب با منافع درازمدت خود بر جهان حاكم سازد.و به این ترتیب پس از انقلاب صنعتی، کشورهای غربی و اروپای به سرعت مسیر توسعه پایدار را طی کردند و با مدیریت تولید و مصرف به تبلیغ برای عرضه تولیدات مازاد بر نیاز خود در دیگر کشورها خصوصا کشورهای جهان سوم پرداختند.

هم اکنون هنگامی که در و دیوارهای شهر را می نگرید ،تبلیغات همه رنگ از سر و کولش می بارد، اگر تا دیروز قیافه و ترکیب شهر به شیوه ای بود که شما را به آرامش فرامی خواند و تمامی خیابان ها و ساختمان هایش ترکیبی یکنواخت، متعادل و زیبا داشت، امروز اما در و دیوارهای شهر را تبلیغات فراگرفته و زیبایی خیابان ها و خانه ها در پشت پرده پلاکاردهای تبلیغاتی کاملاً محو شده است.

در "تهاجم نظامی" تنها بخشی از مرزها و سرزمین‏های مجاور در تیررس مستقیم دشمن قرار می‏گیرد، اما در "تهاجم فرهنگی" سلاح‏های مخرب دشمن تا عمق خانه‏ها پیش می‏رود و ذهن و قلب انسان‏ها را نشانه می‏گیرد

در نتیجه بسیاری از خانواده ها تحت تاثیر تبلیغات کاذب، خود را گرفتار تجمل گرایی های افراطی کرده اند و به خرید کالاهایی می پردازند که چندان به آنها نیازی ندارند، یکی از مهمترین زمینه های ترویج و گسترش فرهنگ مصرف زدگی اشراف گرایانه که جامعه را به سمت غربزدگی پیش می برد ترویج مدهای غربی آن هم توسط وسایل ارتباط جمعی داخلی است. به عنوان مثال پخش فیلم ها و سریال هایی که به تجمل گرایی و مصرف زدگی اشراف گرایانه بها می دهند و به نشر چنین فرهنگی می پردازند در درازمدت همین مسئله در جامعه اثر می گذارد و به تدریج تجمل گرایی به صورت فرهنگ خودی درمی آید و حساسیت های آن نیز به تدریج از میان می رود.از این رو مشارکت با فرهنگ بیگانگان در انتخاب مد و الگوهای تجملاتی زندگی، زمینه مصرف گرایی را در جامعه رواج می دهدو در نهایت ادامه وگسترش این روند جامعه اسلامی ما را به بیماری مصرف زدگی گرفتار خواهد کرد.

مدرسه، خانواده، همسالان و شهروندان در جهان امروز که درحقیقت عصر ارتباطات الکترونیکی محسوب می شود به عنوان نقش های فردی و اجتماعی بر افراد تاثیر می گذارد. اگر به جامعه پذیری ارزش های اسلامی بیندیشیم می توانیم در درازمدت مانع بزرگی در برابر مصرف گرایی ایجاد کنیم، چرا که افراد تحت تاًثیر فضای فرهنگی هستند که در آن زندگی می کنند زیرا در پی افزایش مصرف کالاهای خارجی در کشور امروز با این واقعیت روبرو هستیم که واردات بی رویه محصولات خارجی به بازارهای کشورمان سبب ورشکستگی بسیاری از کارخانه های تولیدی داخلی شده و چه بسا کارخانه هایی که به همین دلیل تعطیل شده و خیل عظیمی از کارگران آن نیز از کار بیکار شده اند. وقتی ورود هر نوع کالایی به کشور آزاد است و از تولیدکنندگان داخلی حمایت کافی نمی شود خود به خود به اقتصادی بیمار دست خواهیم یافت که راه علاجی ندارد.

تجملات

دو مقوله مهم مصرف گرایی و تولیدگرایی باید با هم و همراه هم حرکت کنند، که اگر چنین باشد به توسعه پایدار خواهیم رسید اما متأسفانه این روزها شاهدیم که خوی مصرف گرایی به طور مستقیم و غیرمستقیم در کشورمان در حال ترویج و تبلیغ است و گوی سبقت را از تولیدگرایی ربوده، از همه تأسف بارتر این که مصرف گرایی جامعه ما به سمت مصرف کالاهای داخلی نیز حرکت نمی کند بلکه دست های پیدا و پنهانی در کار است و می خواهد مصرف گرایی بر مدار کالاهای غیرایرانی را رواج دهد که این مسئله به محصولات مشابه داخلی آن ضربه می زند و حتی باعث ورشکسته شدن بسیاری از کارخانه های تولیدی و بیکاری قشر عظیمی از کارگران خواهد شد.

نکته قابل ذکر این است که امروز با این واقعیت انکارناپذیر روبرو هستیم که کیفیت کالاهای مصرفی در قیل و قال تبلیغات کاذب شرکت ها فدای کمیت شده است. از یک طرف بسیاری از کالاهای وارداتی به کشورمان- که معمولاً تولیدی از کشورهای چین و کره هستند- با نازلترین کیفیت وارد کشور می شوند، ازطرف دیگر هم همین تبلیغات کاذب مردم را در انتخاب کالای مرغوب موردپسندشان سردرگم می کند.

خلاصه امر اینکه  در تهاجم نظامی، دشمن با تجهیزات و امكانات نظامی وارد معركه می‏شود، اما در "تهاجم فرهنگی" نیازی به لشكركشی و هزینه‏های هنگفت نظامی نیست؛ هم‏چنین دشمن در این تهاجم برای تحمیل حاكمیت فرهنگ خود از همه‏ی حربه‏های سیاسی ـ اقتصادی، نظامی، روانی و تبلیغاتی بهره می‏گیرد. در "تهاجم نظامی" تنها بخشی از مرزها و سرزمین‏های مجاور در تیررس مستقیم دشمن قرار می‏گیرد، اما در "تهاجم فرهنگی" سلاح‏های مخرب دشمن تا عمق خانه‏ها پیش می‏رود و ذهن و قلب انسان‏ها را نشانه می‏گیرد. به همین دلیل است كه پس از جنگ جهانی دوم، آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریكا اعلام كرده بود كه: بزرگ‏ترین جنگی كه در پیش داریم جنگی است برای تسخیر اذهان انسان‏ها.

یك فرهنگ بالنده برای تكامل خود باید توانایی تبادل با سایر فرهنگ‏ها و جذب عناصر مثبت آن را داشته باشد؛ بنابراین، تمام فرهنگ‏ها باید در تعامل با یكدیگر باشند، تا بتوانند در مجموع، بشر را به پیشرفت مطلوب برسانند

آنچه در مجموع می‏توان به آن دست یافت این است «تجمل گرایی سبب می گردد تا فرهنگ مادیت جایگزین معنویت شود، یعنی در دنیای تجمل گرایی آن چنان که انسان به وجود وسایلات غیرضروری و تجملی زندگی در این جهان بها و اعتبار می دهد، نیمی از آن را به فکر معنویت نیست و اصولا در چنین دنیایی همه چیز تجملی است و از عمق و معنای خاصی برخوردار نیست.» دنیای مادی غرب با همین تفکر مصرف زدگی و تجمل گرایی به دنیای مادیت بیشتر برای کسب لذت گرفتار آمده و در این دنیا هویت ارزشی و انسانی خود را فراموش کرده و تمامی ارزش ها و کرامت های معنادار انسانی را بی معنا و پوچ قلمداد می کند، ما نیز باید مواظب باشیم در این میدان هلاکت گرفتار نشویم.» لذا به منظور مقابله با این هجوم، باید تمام ترفندها و حیله‏های فرهنگ مهاجم شناخته شود و سپس ابزار كافی برای مقابله با آن فراهم گردد. از آن‏جا كه تهاجم فرهنگی فرایندی فرهنگی است، باید با ابزارهای فرهنگی با آن مقابله كرد و از مبارزه با ابزار خشن پرهیز نمود؛ یعنی تولیدات فرهنگی متناسب با فرهنگ ملّی و دینی را باید گسترش داد و از نیروهای متعهد و دلبسته به كشور در ساخت این تولیدات كمك گرفت؛ و سپس با بهترین روش‏ها این تولیدات را به جوانان عرضه كرد. علاوه بر این به جای آن‏كه بخواهیم در برابر تهاجمات غرب به صورت تدافعی عمل كنیم، از قبل ریشه‏های فرهنگی خود را قوی سازیم و حالتی تهاجمی به خود بگیریم. هم چنین به این علت که قشر جوان معمولاً آسیب‏پذیرترین اقشار در برابر تهاجم فرهنگی هستند، باید مورد توجه بیش‏تری قرار گیرند و تأمین نیازهای جسمی و روحی آنان در اولویت‏های اول برنامه‏های كلان كشور باشد.

فرآوری:فاطمه برادران

بخش اجتماعی تبیان


منابع:  انسان شناسی و فرهنگ/الف/آوینی

لینک مرتبط:

 باربی و آموزش محو حیا 

مصرف گرایی یا اسارت در بند مصرف؟!

مصرف زده نباشیم!