تبیان، دستیار زندگی
باز شروع كرد به استدلال كردن و بهانه آوردن كه درست است كه شما استاد هستید و لكن من خیر شما را مى خواهم من اگر خیر شما را رعایت كنم ، بهتر از این است كه امر شما را اطاعت كنم. پس از آنكه بوعلى براى او اثبات كرد كه برخاستن براى او سخت است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا ادعای پیغمبری نمی کنی؟
کتب فن داستان نویسی

بوعلى در حواس و در فكر انسان فوق العاده اى بوده و شعاع چشمش از دیگران بیشتر و شنوایى گوشش تیز تیز بود. به طورى كه مردم درباره او افسانه ها ساخته اند.

مثلا مى گویند هنگامى كه در اصفهان بود، صداى چكش مسگرهاى كاشان را مى شنید.

شاگردش بهمنیار به او گفت : شما از افرادى هستید كه اگر ادعاى پیغمبرى بكنید، مردم مى پذیرند و واقعاً از خلوص نیت ایمان مى آورند.

بوعلى گفت : این حرف ها چیست ؟ تو نمى فهمى ؟

بهمنیار گفت : نه . مطلب حتما از همین قرار است . بوعلى خواست عملاً به او نشان بدهد كه مطلب چنین نیست . در یك زمستان كه با یكدیگر در مسافرت بودند و برف زیادى هم آمده بود، مقارن طلوع صبح كه مؤ ذن مى گفت، بوعلى بیدار بود و بهمنیار را صدا كرد.

بهمینیار گفت : بله .

بوعلى گفت : برخیز.

بهمنیار گفت : چه كار دارید؟

بوعلى گفت : خیلى تشنه ام . یك ظرف آب به من بده تا رفع تشنگى كنم .

بهمنیار شروع كرد استدلال كردن كه استاد، خودتان طبیب هستید. بهتر مى دانید معده وقتى در حال التهاب باشد، اگر انسان آب سرد بخورد معده سرد مى شود و ایجاد مریضى مى كند.

بوعلى گفت : من طبیبم و شما شاگرد هستید. من تشنه ام شما براى من آب بیاورید، چكار دارید.

باز شروع كرد به استدلال كردن و بهانه آوردن كه درست است كه شما استاد هستید و لكن من خیر شما را مى خواهم من اگر خیر شما را رعایت كنم ، بهتر از این است كه امر شما را اطاعت كنم. پس از آنكه بوعلى براى او اثبات كرد كه برخاستن براى او سخت است .

گفت : من تشنه نیستم. خواستم شما را امتحان كنم . آیا یادت هست به من مى گفتى : چرا ادعاى پیغمبرى

نمی كنى؟ اگر ادعاى پیغمبرى بكنى مردم مى پذیرند. شما كه شاگرد من هستى و چندین سال است پیش من درس ‍ خوانده اى ، مى گویم ، آب بیاور، نمى آورى و دلیل براى من مى آورى ، در حالى كه این شخص مؤ ذن پس از گذشت چند صد سال از وفات پیغمبر اكرم بستر گرم خودش را رها كرده و بالاى مأذنه به آن بلندى رفته است تا آن كه نداى ( اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله ) را به عالم برساند. او پیغمبر است ، نه من كه بوعلى سینا هستم .

برگرفته از کتاب چهل داستان


باشگاه کاربران تبیان - انجمن های تخصصی - ارسالی از sadra2554