جایی برای با هم بودن
برای جامعه امروز و فردا نیاز به افراد باثبات و مطمئن به خود داریم کسانی که از پس مسائل و مشکلات زندگی خود برآیند . بنابراین لازم است اساسی ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده را برای پرورش چنین افرادی آماده ساخت.
برای بهبود وضع اجتماع ، تلاش برای بهبود وضع خانواده و افراد آن مهمترین موضوع است . اجتماعی سالم است که از خانواده هائی سالم و بالنده تشکیل شده باشد . خانواده به عنوان جائی است که در آن می توان به عشق ، تفاهم و پشتیبانی و درک متقابل دست یافت حتی اگر همه چیزهای دیگر از میان رفته باشد . خانه جایی است که در آن می توان نفس تازه کرد و نیروئی تازه برای مقابله با دنیای بیرون گرفت . دریک خانواده سالم و بالنده افراد به سخنان یکدیگر با علاقمندی گوش میدهند . اشتباهات افراد ، نشانه ای از رشد کردن تلقی می شود و افراد یکدیگر را سرزنش نمی کنند طبیعی است که در زندگی هر فرد حتما اشتباهاتی رخ خواهند نمود . افراد با آهنگی روشن ، پرمایه با هم حرف می زنند . در روابطشان با هم هماهنگی وجود دارد . گشاده رو و مهربان هستند و برای راحتی و لذت خود برنامه طرح می کنند ، نه به عنوان نمایشگاهی برای سایرین .افراد خانواده سالم و بالنده ، آزادانه با هم درد دل می کنند . درباره هر موضوعی می توان حرف زد ناکامی ، ترس ، صدمه ، خشم و انتقاد یا خوشی و کامیابی . در چنین خانواده ای صرفنظر از سن وسال ، افراد در تماس با یکدیگر و ابراز علاقه ، احساس آرامش و راحتی می کنند . نشانه محبت و علاقه فقط پختن غذا ، خالی کردن سطل آشغال ، آوردن پول به خانه و خرید وسائل خانه نیست . افراد با صادقانه صحبت کردن و علاقه مندانه گوش دادن با صداقت و روراست بودن و به سادگی با یکدیگر بودن این علاقه را نشان می دهند .
خانواده به عنوان جائی است که در آن می توان به عشق ، تفاهم و پشتیبانی و درک متقابل دست یافت حتی اگر همه چیزهای دیگر از میان رفته باشد .
برنامه ریزی
خانواده بالنده و سالم ، بر اساس امکانات و وضع موجود و نیازهای افراد برنامه ریزی می کنند اما اگر چیزی مزاحم برنامه شان شد ، می توانند به آسانی خود را با آن تطبیق دهند . پدر ومادر در خانواده سالم و بالنده خود را رهبر و هدایتگر جریان رشد فرزند می دانند و نه ارباب و حاکم . در این خانواده ، والدین وظیفه خود می دانند که چگونه در هر موقعیتی انسان واقعی بودن را به فرزندانشان بیاموزند . رفتار آنان به فرزندانشان با آنچه که به او می گویند مطابقت کامل دارد .پدر و مادر سرزنده و بالنده میدانند که باید رهبری را آموخت و چنین نیست که از همان روزی که اولین فرزندشان چشم به جهان گشود خود به خود این مسئولیت را یادگرفته باشند
پدر و مادر سرزنده و بالنده میدانند که باید رهبری را آموخت و چنین نیست که از همان روزی که اولین فرزندشان چشم به جهان گشود خود به خود این مسئولیت را یادگرفته باشند . آنان مانند همه رهبران خوب ، مراقب زمان هستند و می کوشند تا در هر فرصتی که فرزندشان آمادگی گوش کردن داشته باشد با او صحبت کنند. وقتی فرزند مرتکب اشتباهی شد، پدر ومادر در کنار او قرارمی گیرند تا از او حمایت کنند و این موجب خواهد شد که فرزند اشتباه خود را از طریق غلبه بر ترس یا احساس گناهش جبران نماید و از راهنمائی و آموزشی که پدر و مادر به او می دهند به او می دهند ، بیشترین بهره را ببرد .
پدران و مادران بالنده و سالم می دانند هر آدمی هنگامی آمادگی یادگیری دارد که خود را با ارزش بداند و احساس کند که دیگران برای او ارزش قائلند . می دانند که هرچند می توان با شرمنده کردن و تنبیه تغییر رفتار ایجاد کرد اما اثر زخم و جراحتی که بر روان و شخصیت فرد باقی می ماند به زودی شفا نمی یابد . بنابراین بنای کار را بر گوش کردن به معنای واقعی ، حس کردن ، فهمیدن و در نظر گرفتن زمان با اجتناب و دوری از شتابزدگی می گذارند . می دانند تغییر اجتناب و دوری از شتابزدگی می گذارند .
می دانند تغییر اجتناب ناپذیر است . بچه ها به سرعت و شتاب از مرحله ای به مرحله دیگر تغییر می کنند و تغییر را به عنوان جزء غیرقابل اجتناب زندگی انسانی می پذیرند و سعی می کنند خلاقانه آن را به کار بگیرند . در چنین خانواده ای ، اعتماد به نفس افراد بالاست و احساس ارزشمندی دارند . اعتماد به نفس بالا دفاع فرد در مبارزه و رویاروئی با مسائل و مشکلات زندگی است . افراد با اعتماد به نفس سالم زمان کوتاه تری را برای کنار آمدن و حل و فصل تعارضات و فشارهای زندگی صرف می کنند . از زندگی لذت می برند و شادابی طبیعی دارند . واقعیتها را دیده و به طور کلی خوش بینی واقع گرا دارند .
والدین بالنده برای تقویت و تحکیم اعتماد به نفس و افزایش عزت نفس فرزندان خود روشهای زیر را به کار می گیرند:
* به فرزند توجه کرده به صحبت های او گوش میدهند و از نصیحت کردن پرهیز می کنند .* محبت خود را به فرزند در هر سنی متناسب با مرحله رشد نشان می دهند و به او می گویند که او را دوست دارند .
* جرات ورزی و مهارت ابراز وجود را به او در جریان رفتار و اعمال خود یاد می دهند و به او اجازه می دهند تا با شهامت و ادب ، عقاید و نظرات خود را بیان کرده و از ضمیر « من » استفاده نماید .
* فرزند خود را تحت فشار ، ترس و خشم قرار نمی دهند و از بکن و نکن ها و بایدها و نباید های بی مورد پرهیز می کنند .
* بیشتر رفتارهای مثبت او را مورد توجه قرار می دهند و او را تکریم می نمایند.
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع :
وبلاگ روانپزشکی
مقالات مرتبط :