تبیان، دستیار زندگی
شده افرادی که سواد وسطح تحصیلات بالاتری دارند کمترتحت تاثیر تبلیغات قرار میگیرند.یعنی ازنظر اجتماعی کمتر تلقین پذیرند وکمتر با هر پیام یا تبلیغی اقناع می شوند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه رئیسی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بصیرت، سد راه تلقین پذیری

بصیرت در عصر غیبت


افرادی که سواد وسطح تحصیلات بالاتری دارند کمترتحت تاثیر تبلیغات قرار میگیرند.یعنی ازنظر اجتماعی کمتر تلقین پذیرند و کمتر با هر پیام یا تبلیغی اقناع می شوند و هر چه سطح سواد افراد پائینتر باشد ،بیشترجذب تبلیغات وحتی شایعات قرار میگیرند و سریعتر قانع شده وحتی ازاین پیامها به راحتی پیروی میکنند.


بصیرت یا معرفت اجتماعی یعنی دستیابی به یک فهم یا شناخت کلی در سطح اجتماع ، که درسطح کلان مطرح می باشد. این نوع شناخت بستگی به عوامل مختلفی دارد.از جمله این که افراد در طبقات اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی ،نژادی و... در مورد یک موضوع برداشتهای مختلفی دارند.مثلا درتبلیغ یک کالا یا یک ایده برداشت افراد باسواد با افرادی که ازسواد متوسط یا پایینی برخوردارند متفاوت می باشد زیرا دیده شده افرادی که سواد وسطح تحصیلات بالاتری دارند کمتر تحت تاثیر تبلیغات قرار میگیرند. یعنی ازنظر اجتماعی کمتر تلقین پذیرند و کمتر با هر پیام یا تبلیغی اقناع می شوند و هر چه سطح سواد افرادپائینتر باشد ،بیشترجذب تبلیغات وحتی شایعات قرار میگیرندوسریعتر قانع شده وحتی ازاین پیامها به راحتی پیروی میکنند.

پس میتوان گفت  آنچه از همه بیشتر در فهم اجتماعی دخیل است بالا بردن سطح آموزش یا معرفت عامه است. شعور شهروندان یک جامعه زمانی افزایش میابد که  براساس شعور سطح تمام افراد جامعه آموزش داده شود. مثلا درباره رشداجتماعی میتوان گفت: اگر والدین نسبت به شخصیت فرزندان خود در دوره نوجوانی شناخت داشته باشند، می‌توانند جلوی بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی و خانوادگی را بگیرند. زیرادوره نوجوانی، دوره شکل‌گیری شخصیت به شمار می‌رود و لازم است والدین نیازهای فرزندان را بدانند و در ارتباطات خود، متناسب با شخصیت آنان برخورد کنند.

اگر خانواده بصیرت داشته باشد، جلوی بسیاری از ناهنجاری‌های فکری و عاطفی نوجوان گرفته می‌شود.رابطه دوستانه و عاقلانه والدین با فرزندان، اعتمادسازی و نادیده گرفتن برخی رفتارهای نادرست فرزندان  از وظایف مهم والدین در راستای تربیت آنان به شمار می‌رود.

ایفای نقش راهنما به جای دستور دادن، اجازه خطا کردن به نوجوان، فراهم کردن زمینه دوست‌یابی و ایجاد زمینه الگوپذیری از دیگر وظایف والدین نسبت به فرزندان در دوره نوجوانی به شمار می‌رود. اگر سه عنصر محبوبیت، مقبولیت و موفقیت در والدین باشد، زمینه الگوپذیری فرزندان را به همراه خواهد داشت.

افرادی که سواد وسطح تحصیلات بالاتری دارند کمترتحت تاثیر تبلیغات قرار میگیرند.یعنی ازنظر اجتماعی کمتر تلقین پذیرند وکمتر با هر پیام یا تبلیغی اقناع می شوند.

بصیر اجتماعی در دین، از ظاهر اجتماع می‏گذرد و به باطن راه می‏یابد و همیشه و همه‏گاه، جهت‏گیریهای دین را می‏داند و در باتلاق شبهه‏ها فرو نمی‏ماند و در هجوم شبهه‏ها، راه را گم نمی‏کند و در هنگامه درگیری حق و باطل و جلوه‏گریهای باطل در لباس حق، حق را از باطل باز می‏شناسد.

هم پیامبر(ص) گرفتار بی‏بصیرتان اجتماعی در دین بود و هم علی(ع). بی‏بصیرتان در دین، برای جامعه اسلامی گرفتاریهای بسیار پدید آوردند و جامعه یکدست اسلامی را به تفرقه کشاندند و مسلمانان را رودرروی یکدیگر قرار دادند و جنگهای خونین به پا کردند، و باطل را بر کرسی اقتدار نشاندند و حق را به انزوا کشاندند.

پس بی‏بصیرتی  اجتماعی در دین، خود می‏تواند عامل بیدادگری شود تبه‏کاری و انحراف را در جامعه پدید آورد.

بصیرت که در لغت عربی به معنای عقیده قلبی، شناخت، یقین، زیرکی و عبرت آمده (لسان العرب، ج2، ص418، «بصر».) در اصطلاح عرفانی و فلسفی عبارت است از قوه ای در قلب شخص که به نور قدسی منور بوده و شخص به وسیله آن، حقایق اشیا و امور را درک می کند. البته برخی گفته اند: بصیرت، معرفت و اعتقاد حاصل شده در قلب، نسبت به امور دینی و حقایق امور است (ترتیب الاعمال ج1).

با این همه مراد از بصیرت در عرف سیاسی و اجتماعی، همان قدرت تشخیص مسایل پیچیده سیاسی و اجتماعی و درک و فهم درست آن، برای دست یابی به راهکارهای مفید و سازنده در این حوزه ها می باشد. صاحب رای و بصیرت کسی است که بتواند در هنگام بحران ها ی اجتماعی، حق را از باطل تشخیص دهد و موضع مناسب با آن را اخذ کند و در سیاهی فتنه ها مسیر درست را تمییز دهد.

با این همه مراد از بصیرت در عرف سیاسی و اجتماعی، همان قدرت تشخیص مسایل پیچیده سیاسی و اجتماعی و درک و فهم درست آن، برای دست یابی به راهکارهای مفید و سازنده در این حوزه ها می باشد. صاحب رای و بصیرت کسی است که بتواند در هنگام بحران های اجتماعی، حق را از باطل تشخیص دهد و موضع مناسب با آن را اخذ کند .

شهروند-مردم

خداوند در آیات 32 تا 91سوره فاطر با قرار دادن کوری در برابر بینایی و بیان تقابل آنها، این معنا را مورد تاکید قرار می دهد که بصیرت، بینایی است که آدمی را زنده می کند؛ زیرا کسی که از بینایی برخوردار نباشد، همانند مرده و یا کسی است که در گور است و هیچ توانایی رشد، حرکت، کمال و تعالی را ندارد.

بنابراین کسی که از بصیرت سیاسی برخوردار نمی باشد، در جامعه اگر از گروه انفعال گرایان نباشد، در صورت فعالیت، در گروه بیمار دلان و گمراهان قرار می گیرد و مشارکت سیاسی وی به جای آن که به کمال فردی و جمعی جامعه کمک کند، به شخص و جامعه ضرر و زیان وارد می سازند.

قرآن این معنا را مورد توجه قرار می دهد که ابزارهای بصیرت هرچند که گوش و چشم و دیگر حواس آدمی است(احقاف آیه 26و اعراف آیه 179 و آیات دیگر) که ارتباط سالم و درست را با جهان خارج برای شخص فراهم می آورد و به شخص اجازه می دهد تا جهان واقع را چنان که هست بشناسد، ولی آن چه موجب می شود تا از این داده های اطلاعاتی بخش های مختلف حواس به درستی استفاده شود، قلب آدمی است. (همان آیات)

بنابر این آن چه مهم و اساسی درمساله بصیرت است، قلب آدمی است. قلب است که با تفقه و تحلیل ریز و درشت امور و دقت درآن، به آدمی توانایی تحلیل درست وقایع و حقایق آن را می دهد. درحقیقت قلب، افزون بر تحلیل وقایع و تبیین آن با حقایق، توصیه های مناسبی را ارایه می دهد. از این رو مقام قلب در آموزه های الهی بسیار با اهمیت و ارزشمند دانسته شده است. زیرا این قلب است که به آدمی توانایی شناخت و درک و حرکت درست را می دهد و تنها عزم و اراده است که آن را به فعلیت می رساند و انجام کاری را درمسیر درست فراهم می آورد. این گونه است که بصیرت و تقوای عملی آدمی را می سازد و متاله و خدایی شدن را تحقق می بخشد.

بصیرت اجتماعی در دین، از ظاهر اجتماع می‏گذرد و به باطن راه می‏یابد و همیشه و همه‏گاه، جهت‏گیریهای دین را می‏داند و در باتلاق شبهه‏ها فرو نمی‏ماند و در هجوم شبهه‏ها، راه را گم نمی‏کند

چنان که گفته شد برای دست یابی به بصیرتی چنین تاثیرگذار درشخص و جامعه ورفتارهای فردی و اجتماعی، می بایست ابزارهای درست و مناسبی چون چشم و گوش و مانند آن را داشت، چنان که لازم است از قلبی سالم و سلیم بهره مند بود؛ زیرا اگر قلب آدمی، بیمار و دارای پرده هائی از شقاوت و قساوت و جهل و بی تقوایی باشد، هرگز نمی توان از این قلب، امید بصیرت و روشنگری داشت.

انسان برای این که به بصیرت و روشنگری واقعی برسد می بایست با مهار نفس خود هرگونه پلشتی ها را از خود بزاید و تقوای فطری را پاس دارد. هنگامی که تقوای فطری که مقتضی پرهیز از هر پلشتی و پلیدی چون دروغگویی و پیمان شکنی و مانند آن است، در انسانی وجود داشته باشد، آن گاه است که هدایت الهی از طریق وحی و الهام در وی تأثیرگذار خواهد بود و اهل ایمان به خدا و پیامبر(ص) و قرآن می شود و درهای بصیرت بر روی وی گشوده می شود و چشم و دلش به گونه ای دیگر به مسایل می نگرد و تحلیل و تبیین کرده و توصیه هایی را صادر می کند.

از دیگر علل و عواملی که در این مسئله مهم و اساسی است می توان به عبرت گیری از مسایل جهان و هستی اشاره کرد. تأکید خداوند برتوجه به آیات و نشانه های الهی از آن روست که انسان با تحلیل آن ها می تواند نسبت ها را به درستی به دست آورد و در یک آزمون خطا و تصحیح، تجربیات بسیار مفیدی را در زمینه های مختلف کسب کند.

هرچه تفکر و دقت در آیات انفسی و آفاقی و نشانه شناسی در انسان، قوی تر شود، دقت و تأمل و تحلیل وی نیز افزایش می یابد و یقین او از علم الیقین حصولی به عین الیقین شهودی و حق الیقین حضوری می رسد. به این معنا که نهایت تفکر و اندیشه در آیات انفسی و آفاقی، درک حضوری و دانش وجودی است که دیگر این دانش جزو ذات وی می باشد.

فاطمه رئیسی

بخش اجتماعی تبیان


لینک های مرتبط :

با چنگ و دندان حفظش کنیم

 مراقب باشید جاسوس نشوید