تبیان، دستیار زندگی
معّلم موفق در کلاس درس، معلّمی است که بتواند بیشترین گزاره‏ها را با کمترین زحمت، به ذهن دانشجوی خود سرازیر کند، امّا مربی موفق در مَسند تربیت، کسی است که بیشترین انگیزش را در جان مخاطب خود ایجاد کرده باشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی طلبه شدم (٩)

hb*ì 7d(g 4/e

بخش قبلی را اینجا ببینید

بارها و بارها شنیده‌ایم که یک طلبه وظیفه اش این است که درس بخواند. البته که این جمله کاملا درست است. اما بحث اینجاست که فقط درس خواندن برای طلبگی کافی است؟ به عبارت دیگر، آیا تحصیل علم برای طلبگی شرط کافی است یا شرط لازم است.

برای طلبه شدن کافی است که فقط درس بخوانیم یا نه. بلکه درس خواندن لازم است و در کنار آن چیزهای دیگری هم لازم است؟ برای پاسخ به این سوال و در ادامه داستان ‌های گذشته بخوانید:

برادر عزیزم! نیاز به تربیت در جامعة امروز، بسیار روشن است و فقط کودکان و کوته‏فکران هستند که انسان را به خور و خواب و خشم و شهوت تفسیر می‏کنند. دستگاه عظیم آموزش و پرورش در همة کشورها ناظر به همین نیاز تشکیل شده و باید تقویت هم بشود. کار ما طلبه‏ها هم معلّمی است. چطور شخصیت یک معلّم یا استاد دانشگاه موجّه و محترم است؟ طلبه‏ها هم به دنبال تعلیم و تربیت هستند و سطح فکر و فرهنگ جامعه را بالا می‏برند. البته نه فرهنگ لذّت‏طلبی مادی و تولید 400 رقم پنیر یا صدها قلم شکلات و دسر و شیرینی و بستنی و محصول غذایی یا.. . .

این تولیدات، حاصل فرهنگ ماده‏گرا و نتبیجة لذّت‏جویی بشر امروز در تمدن غربی است، منظور من از فرهنگ، فرهنگ استفاده از معرفت است و توجه به ابدیت و دریافت حقیقت و تجربة معنویت و رسیدن به انسانیت. منظور من از فرهنگ، فرهنگ اسلام است که به رشد نیمة پنهان وجود انسان اهمیتی بسیار بیش از بهره‏گیری جسم او می‏دهد و انسان را به کام‏گیری از لذایذ و غوطه‏وری در خوشی‏ها و غفلت‏ها معنی نمی‏کند.

معّلم موفق در کلاس درس، معلّمی است که بتواند بیشترین گزاره‏ها را با کمترین زحمت، به ذهن دانشجوی خود سرازیر کند، امّا مربی موفق در مَسند تربیت، کسی است که بیشترین انگیزش را در جان مخاطب خود ایجاد کرده باشد

برادر عزیز! استاد دانشگاه معمولاً نیاز علمی دانشجوی خود را و نیاز علمی اجتماع را در نظر می‏گیرد و در وجود خود برای رفع این نیاز احساس مسئولیت می‏کند. شاید تمام همّ و غمّ او انتقال توده‏ای از اطلاعات به ذهن مخاطب است،امّا روحانی علاوه بر آن‏که وظیفة ارائة انبوهی از گزاره‏ها به فضای ذهن مخاطب را دارد، وظیفة تربیت را نیز بر دوش دارد؛ یعنی روحانی باید با دل و جان مخاطب هم ارتباط برقرار کند و تمایلات و انگیزه‏ها و حساسیت‏ها و تصمیم‏گیری‏ها و اراده‏های او را هم تحت تأثیر قرار دهد. تعلیم و تربیت یا به قول قرآن تعلیم و تزکیه، دو وظیفة همدوش برای حوزویان است که دو دغدغه و دو مسئولیت برای آن‏ها ایجاد می‏کند. معّلم موفق در کلاس درس، معلّمی است که بتواند بیشترین گزاره‏ها را با کمترین زحمت، به ذهن دانشجوی خود سرازیر کند، امّا مربی موفق در مَسند تربیت، کسی است که بیشترین انگیزش را در جان مخاطب خود ایجاد کرده باشد.

لازم نیست یک واعظ بر سر منبر، مطالب جدید بگوید، دغدغة اصلی او آموزش نیست. واعظ موفق کسی است که وقتی از منبر او استفاده کردیم، تصمیم قاطع گرفته باشیم که عوض شویم و خود را درست کنیم. تأثیر کلام واعظ در تغییر اراده و تصمیم‏گیری‏های ما است. البته گاهی مطالب نو و تازه هم می‏گوید. به این ترتیب، متوجه می‏شوی که از این جهت رسالت حوزه دو برابر رسالت دانشگاه است. شاید دانشجو یا استاد دانشگاه بتواند برای خود یک «زندگی علمی» تشکیل دهد، ولی طلبه یا استاد حوزه، باید یک «زندگی گستردة دینی» داشته باشد و در همة ابعاد رشد کند. ارتباط با تودة مردم، اخلاق محمّدی‏ (ص)، تواضع، توجه به نیازهای عموم مردم، سر زدن به همسایه‏ها و خبرگیری از آن‏ها، شرکت در غم و شادی دیگران، صلة ارحام، سلام کردن به کودکان، پاسخ دادن به پرسش یک جوان، راهنمایی یک نیازمند، حتی تلاش برای رفع مشکلات مادی مردم و.. . ، از وظایف یک طلبه است که باید برای انجام آن وقت بگذارد. روحانی با فرهنگ عمومی ارتباط برقرار می‏کند و نمی‏تواند در یک فضای علمی تخصصی باقی بماند، زیرا دو رسالت را با هم باید انجام دهد؛ تعلیم و تربیت.

تأثیر کلام واعظ در تغییر اراده و تصمیم‏گیری‏های ما است. البته گاهی مطالب نو و تازه هم می‏گوید.

راز موفقیت پیامبراکرم‏ (ص) در تغییر فرهنگ جاهلیت نیز همین بود. اکنون در برخی از شهرستان‏ها و محله‏های کشور، به عیان شاهدیم که وجود یک روحانی وارستة عامل، چقدر در فرهنگ عمومی تأثیر داشته، هر چند آن روحانی قدرت بیان فوق‏العاده‏ای نداشته باشد و از نظر علمی متوسط باشد! آیا تنها عامل جذب مردم و تأثیرگذاری بر آن‏ها کرّ و فرّ علمی و قدرت بیان است؟ من اصلاً این‏گونه فکر نمی‏کنم. امام صادق‏ (ع) فرمودند:

کونوا دُعاةَ النّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکم. [5]

مردم را با غیرزبان (به راه خدا) دعوت کنید.

معلوم می‏شود که تأثیرگذاری عمل در دعوت به سوی حقیقت بسیار بیش‏تر است. بنابراین، اگر من در ضمن کار علمی و فعالیت درسی و تحصیلی به کارهای دیگر هم می‏پردازم، بر من عیب نگیر. رهبر انقلاب با این مشغولیت کاری که دارد، برنامة سرکشی به خانواده‏های شهدا و مردم مستضعف را ترک نکرده است. برای جوانان خطبة عقد می‏خواند و ارتباطات مردمی فراوان دارد و همین‏ها موجب محبوبیت و تأثیرگذاری ایشان در میان مردم و جوانان است. طلبه باید همة دستورات دین را با هم انجام دهد، نمی‏شود فقط به توصیة علم‏آموزی عمل کند و توجه به همسایه را رها کند.

بخش بعدی را اینجا ببینید


منبع: پایگاه راه و رسم طلبگی

تهیه و فرآوری: محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان