قرآن در خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
بانوى نمونه اسلام، فاطمه زهرا علیهاالسلام ، از آنجا كه حافظ قرآن بودند و بر معارف قرآن تسلّط كامل داشتند، در سخنانشان به اقتضاى كلام و در جاى مناسب به آیات قرآن استشهاد نمودهاند. در دفاع از ولایت حضرت على علیهالسلام در اثبات مالكیّت خود بر فدك و همچنین در موعظهها و دعاهاى خویش، آیات قرآن را تلاوت نمودهاند.
یكى از شاخصههاى كلام حضرت زهرا علیهاالسلام كه از انس آن بزرگوار با قرآن و تسلّط ایشان بر آیات و معارف بلند آن نشأت مىگیرد، استشهاد به آیات قرآن و به كار بردن تعابیر قرآنى است.
آیات قرآن در كلمات آن بانوى نمونه نهتنها چهرهى خلیفهى وقت را در عمل ننمودن به قرآن افشا مىكند، بلكه در ارزیابى شرایط خاصّ حاكم بر آن زمان نیز بسیار مؤثر است.
آن بزرگوار در خطابهى مشهور خود در مسجد مدینه، به حدود بیست آیه از قرآن استشهاد نمودهاند و در خطابهاى كه در جمع زنان مهاجر و انصار ایراد فرمودند، ده آیه از قرآن را تلاوت فرمودند.
صدّیقهى طاهره علیهاالسلام ، گاه دردفاع از ولایت على علیهالسلام و گاه در اثبات ارث براى ذریّهى پیامبر اكرم صلىاللهعلیهوآله و زمانى ضمن مواعظ و یا در بیان حالات خویش به آیات الهى استناد جستهاند. عبارات و تعابیر قرآنى نیز در موارد بسیارى در كلمات حضرت فاطمه علیهاالسلام مشاهده مىشود.
1. معرفى خویش به وسیلهى آیات قرآن
دخت بزرگوار رسول خدا صلىاللهعلیهوآله آنگاه كه در مسجد مدینه در حمایت از حقّ خاندان پیامبر صلىاللهعلیهوآله خطبه خواندند، بعد از حمد و ثناى الهى براى اینكه مردم بخوبى موقعیّت نَسَبى ایشان را به یاد آورند، مطابق آنچه مرسوم بود، پدر خویش را معرّفى مىكنند و در این معرّفى، از آیات قرآن استمداد مىجویند. به این ترتیب حاضران ابتدا گوینده را به خوبى خواهند شناخت، آنگاه به سخنان او گوش فرا مىدهند.
« اَیُّها النّاس اِعلَموا اَنّى فاطمةُ و اَبى محمّد صلىاللهعلیهوآله اَقولُ عوداً وَ بَدْأً وَ لا اَقولُ ما اَقول غَلَطاً وَ لا اَفعل ما افعَلُ شَططاً : این مردم! بدانید من فاطمهام و پدرم محمّد است كه صلوات و درود خدا بر او و خاندانش باد. آنچه مىگویم آغاز و انجامش یكى است و هرگز ضدّ و نقیض در آن راه ندارد و آنچه را مىگویم، غلط نمىگویم و در اعمالم راه خطا نمىپویم.»
«لَقَد جاءَكُم رَسولٌ من اَنْفُسِكُم عَزیزٌ علیه ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلیكُم بِالمؤمِنینَ رَءُوفٌ رَحیم : پیامبرى از میان شما برخاست و به سوى شما آمد كه از رنجهاى شما رنج مىبرد و به هدایت شما علاقهى وافر داشت و نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم بود .» 1
« فَاِن تُعْزُوهُ و تَعْرِفوهُ تَجدُوه اَبى دونَ نسائِكم و اَخا ابن عمّى دون رجالكم و لَنِعْم الْمَعْزىُّ الیه صلىاللهعلیهوآله ؛ هرگاه نَسَب او را بجویید، مىبینید او پدر من بوده است، نه پدر زنان شما! و برادر پسر عموى من بوده است، نه برادر مردان شما و چه پرافتخار است این نسب. درود خدا بر او و خاندانش باد.» 2
اَیُّها النّاس اِعلَموا اَنّى فاطمةُ و اَبى محمّد صلىاللهعلیهوآله اَقولُ عوداً وَ بَدْأً وَ لا اَقولُ ما اَقول غَلَطاً وَ لا اَفعل ما افعَلُ شَططاً : این مردم! بدانید من فاطمهام و پدرم محمّد است كه صلوات و درود خدا بر او و خاندانش باد. آنچه مىگویم آغاز و انجامش یكى است و هرگز ضدّ و نقیض در آن راه ندارد و آنچه را مىگویم، غلط نمىگویم و در اعمالم راه خطا نمىپویم
2. از بین نرفتن شریعت الهى با مرگ پیامبر
حضرت زهرا علیهاالسلام در بخشى از خطابهى معروف خود بعد از رحلت پیامبر صلىاللهعلیهوآله آنگاه كه سكوت مسلمانان را در مقابل زمزمههاى جاهلى مشاهده نمودند، فرمودند:
« فتلك و اللّهُ النّازلةُ الكُبرى و المُصیبةُ العُظمى، لا مِثْلُها نازِلَةٌ وَ لا بائقةٌ عاجلَةٌ اَعْلَنَ بها كتابُ اللّه جَلّ ثناؤه فى اَفْنِیَتِكم وَ فى مُمْساكم و مُصبِحُكم، یَهتف فى اَفْنِیَتِكم هِتافاً وَ صُراخاً و تلاوَةً و اِلحاناً و لَقَبْلَهُ ما حَلّ بانبیاء اللّه و رسلِهِ حُكمٌ فَصلٌ وَ قضاءٌ حَتم : به خدا قسم این حادثهاى عظیم و مصیبتى بزرگ و ضایعهاى است جبرانناپذیر؛ ولى فراموش نكنید كه اگر پیامبر صلىاللهعلیهوآله رفت، قرآن مجید قبلاً از آن خبر داده بود. همان قرآنى كه پیوسته در خانههاى شماست و صبح و شام با صداى بلند و فریاد و-یا- آهسته و با الحان مختلف در خانههاى شما خوانده مىشود. پیامبران پیشین نیز قبل از او با این واقعیّت روبرو شده بودند؛ چرا كه مرگ فرمان تخلفناپذیر الهى است.»
آرى قرآن صریحاً گفته بود:
«وَ ما مُحمّدٌ الّا رسولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل اَفِأنْ ماتَ أَوْ قُتِل اِنْقَلَبْتُم عَلى اَعْقابِكم وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یُضُرَّ اللّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِى اللّهُ الشّاكِرین ؛ محمد صلىاللهعلیهوآله تنها فرستادهى خدا بود و قبل از او رسولان دیگرى آمدند و رفتند. آیا اگر او بمیرد یا كشته شود، شما بر پاشنهى پا مىچرخید و به عقب برمىگردید [و با آیین اسلام وداع گفته، رو به خرافات جاهلیت مىآورید؟] هر كس به عقب بازگردد، به خداوند زیانى نمىرساند و خداوند به زودى پاداش سپاسگزاران را مىدهد. ».3
آیهاى كه فاطمهى اطهر علیهاالسلام در كلامشان تلاوت نمودند، زمانى نازل شده بود كه تعدادى از مسلمین در جنگ احد با سرپیچى از دستور رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و براى جمعآورى غنایم از محل استقرار خود خارج شد. 4
خالدبنولید با دویست سوار به مسلمین حمله كرد و پیامبر صلىاللهعلیهوآله زخمى شد و مسلمین شكست خوردند.
فردى كه پیامبر صلىاللهعلیهوآله را زخمى كرده بود، فریاد زد كه «من محمّد را كشتم». بدین ترتیب شایع شد كه پیامبر صلىاللهعلیهوآله كشته شد، در این هنگام بعضى از مردم گفتند: اگر او پیامبر بود كشته نمىشد و بعضى دیگر گفتند: ما نیز مىجنگیم تا به او ملحق شویم؛ آنگاه خداوند این آیه را نازل كرد.5
فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز بعد از رحلت پیامبر صلىاللهعلیهوآله آنگاه كه شاهد نافرمانى مردم از حكم خدا و رسولش صلىاللهعلیهوآله بود، با استشهاد به این آیه عواقب سوء رویگردانى مردم از دین الهى را متوجّه خود، آنها دانسته و بر جاودانگى شریعت رسول خدا صلىاللهعلیهوآله تأكید نمودهاند.
بانوى بزرگوار اسلام، با وجود آنكه از فقدان پدر بسیار اندوهگین است، امّا با مشاهده سیر امّت اسلام به سوى جاهلیّت دوباره، بعد از مرگ پیامبر صلىاللهعلیهوآله دیگر یك دختر مصیبت زدهى نالان نیست؛ بلكه به منظور احیاى شریعتى كه پدرش مأمور به ابلاغ آن بود، به پا مىخیزد و در یك خطابهى آتشین، جاودانگى اسلام را از زبان قرآن متذكّر مىشود.
كلام خدا را با وجود آنكه در آن به مرگ پدرش یعنى عزیزترین عزیزانش اشاره مىشود، با نهایت صلابت مىخواند؛ تا بر اندیشه آنان كه مرگ پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله ، را به معناى از بین رفتن شریعت الهى مىدانند، خط بطلان بكشد.
3. سفارش به تقواى الهى
« و حَرَّم اللّهُ الشِّرْكَ اِخلاصاً لَهُ بالُربوبیّةِ : خداوند تحریم شرك را براى اخلاص در بندگى و ربوبیّت حقّ قرار داد.»
اكنون كه چنین است :
«فاتَّقُوا اللّهَ حقّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ الّا وَ اَنْتم مُسلِمون : تقواى الهى پیشه كنید، آنچنانكه شایسته مقام اوست، از مخالفت فرمانش بپرهیزید و تلاش كنید كه مسلمان از دنیا بروید»6
« وَ اطیعوا اللّهَ فیما اَمَرَكُمْ بِهِ و نَهاكُم عَنْه فاِنَّه : خدا را در آنچه امر یا نهى فرموده اطاعت كنید [و راه علم و آگاهى را پیشه گیرید .»
چرا كه:
«اِنَّما یَخشَى اللّهَ من عِبادِهِ العلماءُ : از میان بندگان خدا تنها عالمان و آگاهان از او مىترسند و احساس مسئولیّت مىكنند».7
صدّیقه طاهره علیهاالسلام در سخنان خود با تلاوت آیات قرآن، مردم را ترغیب نمودند كه تقواى الهى را آنگونه كه شایستهى مقام ربوبى است، پیشهى خود سازند، تا در حال مرگ نیز تسلیم محض الهى بوده و از هر گونه شركت و توجّه به غیر خدا دور باشند.
كلّا بَل سَوَّلَتْ لَكُم اَنْفُسُكُمْ أَمْرَاً فَصَبْرٌ جَمیلٌ و اللّهُ المُسْتَعانُ على ماتَصِفون : نه چنین است «هواهاى نفسانى شما این كار را [در چشم شما] آراسته است. من صبر جمیل [و شكیبایى بهدور از ناسپاسى] خواهم داشت و در برابر آنچه مىگویید، از خداوند یارى مىطلبم
4. استعانت از خداوند متعال
صدیقه كبرى علیهاالسلام ، ضمن آنكه مدّعیان فدك را پیرو هواى نفس خود مىدانستند، در مقابل سخنان نادرست و قضاوت باطل آنها صبر مىنمودند و از خداوند یارى مىطلبیدند.
در بخش پایانى خطابه ایشان آمده است:
« كلّا بَل سَوَّلَتْ لَكُم اَنْفُسُكُمْ أَمْرَاً فَصَبْرٌ جَمیلٌ و اللّهُ المُسْتَعانُ على ماتَصِفون : نه چنین است «هواهاى نفسانى شما این كار را [در چشم شما]آراسته است. من صبر جمیل [و شكیبایى بهدور از ناسپاسى]خواهم داشت و در برابر آنچه مىگویید، از خداوند یارى مىطلبم.» 8
آیه مذكور همان سخن حضرت یعقوب علیهالسلام خطاب به برادران حضرت یوسف علیهالسلام است كه مىخواستند با صحنهسازى و دورغ پدر را فریب دهند. زهراى مرضیه علیهاالسلام نیز، با تلاوت این آیه، اعمال آنها را با اعمال برادران یوسف تطبیق داده، بهترین مرتبه صبر ، یعنى صبر جمیل را پیشهى خود ساخته و از خداوند در مقابل سخنان دروغ آنها، استعانت مىجویند. 9
5. درخواست نزول غذاى بهشتى
صدّیقه طاهره علیهاالسلام گاه براى طلب حاجت خود از خداوند متعال، عین آیات قرآن را تلاوت مىنمودند و این نكته، اهمّیّت دعاهاى قرآنى را براى برآورده شدن حاجات روشن مىسازد.
در یكى از روزهاى سخت زندگى كه گرسنگى بر خاندان پیامبر صلىاللهعلیهوآله فشار آورده بود، حضرت فاطمه علیهاالسلام وضو گرفت و پس از خواندن دو ركعت نماز دست به دعا برداشت و عرض كرد:
یا الهى و سَیدى هذا محمّدٌ نبیّكَ و هذا علىّ ابنُ عمِّ نبیّك : خدایا! سرورا! این پیغمبر تو، محمّد صلىاللهعلیهوآله است و این على علیهالسلام ، پسر عموى پیغمبر توست
«الهى اَنْزِلْ علینا مائِدَةً من السّماء : اى خداى من! از آسمان براى ما مائدهاى بفرست»10
كما اَنْزَلْتَها على بنىاسرائیل أكَلُوا مِنها وَ كَفروا بِها، اللّهم أنْزِلْها علَینا فاِنّا بِها مؤمنونَ : چنانكه بر بنىاسرائیل فرستادى و آنان از آن غذا خوردند و ناسپاسى كردند. اى پروردگار من! آن مائده را بر ما فرو فرست كه به آن مؤمنانیم.11
ناگهان ظرفى از غذا و طعام بهشتى نازل شد كه بوى آن منزل على علیهالسلام را معطر ساخت. وقتى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به خانه دخت گرامىاش وارد شدند، حضرت زهرا علیهاالسلام آن مائدهى آسمانى را نزد پدر آورد.
پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمودند: «دخترم این را از كجا آوردهاى؟» فاطمه زهرا علیهاالسلام پاسخ داد: «هوَ من عندِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ : این از سوى خداست. خداوند هر كس را بخواهد، بىحساب، روزى مىدهد». 12
آنگاه پیامبر صلىاللهعلیهوآله شكر خدا را بهجا آورد و فرمود: «شكر مىكنم خدایى را كه تو را شبیه مریم بانوى زنان بنىاسرائیل قرار داد....» 13
و این نمونهاى از كرامات آن بانوى بزرگوار علیهاالسلام است.
نتیجهگیرى
دخت گرامى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، نه فقط در خطابهها، بلكه در ادعیه و مواعظ خود نیز، آیات قرآن را تلاوت نمودهاند. بنابراین، آن بزرگوار حافظ قرآن بودند و بر معارف قرآن تسلّط كامل داشتند. در بخشى از دعاى ایشان آمده است:
.... اَلْحمدللّه الّذى لَمْ یجْعَلْنى جاحدةً لِشَىْءٍ مِن كتابِهِ و لا متحیّرةً فى شىءٍ من اَمْره...14؛ ... حمد خدا را كه مرا انكار كنندهى چیزى در كتابش و سرگردان در چیزى از كار آن نگردانیده است....
بخش قرآن تبیان
پىنوشتها :
1 . سوره توبه، آیه 128.
2 . احقاق الحق، شوشترى، ج10، ص304؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابىالحدید، ج16، ص211؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج3، ص378؛ بحارالانوار، ج43، ص158 .
3 . سوره آل عمران، آیه 144.
4 . من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، ج3، ص378؛ بحارالانوار، ج43، ص 158؛ الاحتجاج، طبرسى، ج1، ص98.
5 . ر.ك. تبیان، شیخ طوسى، ج3، ص6.
6 . سوره آل عمران، آیه 102، در قرآن «اتقوااللّه» آمده است.
7 . سوره فاطر، آیه 28.
8 . سوره یوسف، آیه 18، در قرآن آمده است «.... قال بل سؤلت لكم....»
9 . شرح نهجالبلاغه، ابنابىالحدید، ج16، ص 211؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج3، ص 378؛ بحارالانوار، ج43، ص158 .
10 . سوره مائده، آیه 144.
11 . بحارالانوار، ج35، ص251؛ احقاق الحق، شوشترى، ج10، ص 322. روایت مذكور در اغلب تفاسیر ذیل آیهى مذكور آمده است.
12 . سوره آل عمران، آیه 37.
13 . الدرالمنثور، سیوطى، ج2، ص20؛ بحارالانوار، ج43، ص 27 و 29.
14 . فلاحالسائل، سیدبنطاووس، ص 173.
منبع :
مقاله سیده كبرى عظیمى