تبیان، دستیار زندگی
داستان برخی صنایع دستی به رغم آمیختگی با تاروپود فرهنگی ایران زمین، داستانی سرشار از بی مهری و فراموشی است که هر از گاهی یاد کردن از آنها خالی از الزام نیست.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد صابری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنرهایی اسیر غبار فراموشی- بخش دوم


داستان برخی صنایع دستی به رغم آمیختگی با تاروپود فرهنگی ایران زمین، داستانی سرشار از بی مهری و فراموشی است که هر از گاهی یاد کردن از آنها خالی از الزام نیست.


هنرهایی اسیر غبار فراموشی- بخش دوم

قاسم كاظمی دهقی معاون صنایع‌دستی استان مركزی با بیان اینكه دیگر سفالگری در منطقه آوه و فراهان وجود ندارد می‌گوید: تا سه دهه پیش كارگاه‌های سفالگری در این مناطق وجود داشته اما به دلیل فقر، نبود امكانات و علاقه كارگاه‌های سفالگری در این مناطق تعطیل شده است. سفالگران قدیمی این منطقه نیز یا فوت شده‌اند یا به شهرهای دیگر مهاجرت كرده‌اند. وی سفال‌های منطقه شازند و آستانه مركزی را نیز مرغوب عنوان می‌كند و توضیح می‌دهد كه تا نیم قرن گذشته در حدود 40 كارگاه سفالگری در این مناطق فعال بوده كه متأسفانه هم‌اكنون تنها یك كارگاه وجود دارد و آن هم در شرف تعطیلی است. كرباس‌بافی، قدك‌بافی، نقاشی پشت شیشه، نقاشی قهوه‌خانه‌ای، گوشه‌دوزی، علامت‌سازی، زره‌بافی، صندوق‌سازی، تفرش‌دوزی، كیسه‌بافی از دیگر هنرهای سنتی استان مركزی است كه به دلیل آموزش ندادن این هنرها در حال منسوخ شدن و فراموشی است. معاون صنایع‌دستی مركزی با بیان اینكه، معاونت استان در تلاش است تا با آموزش برخی از این رشته‌ها از منسوخ شدن آن جلوگیری كند، می‌‌گوید:بسیاری از این رشته‌ها مانند قدك‌بافی و كرباس‌بافی كه ویژه منطقه نراق و واشنار است به طور كلی منسوخ شده است و هیچ استادی در این زمینه برای آموزش این رشته‌ها نیست كه بتوان اقدام به احیای این رشته‌ها كرد؛ اگر هم استادكاری در این زمینه وجود داشته باشد، این افراد دچار كهولت سن شده و شرایط تدریس را ندارند. وی در پاسخ به این پرسش كه صنایع‌دستی استان برای احیای هنرهای منسوخ‌شده‌اش چه اقداماتی انجام داده است، ضمن اشاره به آموزش رایگان  برخی از این رشته‌ها به علاقه‌مندان می‌گوید: آموزش این رشته‌ها نخستین گام معاونت صنایع‌دستی مركزی است و درصدد هستیم كه احیای هنرهای منسوخ‌شده را از رشته‌های بومی و محلی در شهرستا‌ن‌های استان شروع كنیم.

هنرمند گیوه باف: ناآشنایی با بازارهای خارجی از یك سو و وجود دلالان و واسطه‌ها از سوی دیگر، در روند توسعه صادرات این كالاها تاثیر گذاشته است.

چه معتقد هستیم كه افراد مختلفی در شهرستان‌های استان هستند كه امكان شركت در كلاس‌ها را در مركز استان ندارند بنابراین با ایجاد كارگاه‌های سنتی در همان شهرستان می‌توان در جهت احیای و رونق این رشته‌ها كمك كرد. قاسمی احیای هنر كیسه‌بافی را توسط تنها هنرمند باقی‌مانده استان مركزی از جمله این هنرها عنوان می‌كند و معتقد است با ارائه تسهیلات ویژه به استادكاران و هنرآموزان می‌توان زمینه‌ای احیای این هنرها را در سراسر استان ایجاد  كرد. رایگان‌ بودن كلاس‌های آموزشی، ایجاد فضای آموزشی در مراكز شهرستان‌ها، تهیه ابزار و ادوات لازم و شركت كردن افرادی آموزش‌دیده در نمایشگاه‌های سراسری و داخلی از جمله این تسهیلات است.

هنرهایی اسیر غبار فراموشی- بخش دوم

آموزش صنایع‌دستی در تمام فصول

طرح دیگری كه معاونت صنایع‌دستی استان مركزی قرار است آن را اجرا كند، آموزش این هنرها در طول سال است. كاظمی در مورد این طرح توضیح می‌دهد: بسیاری از علاقه‌مندان تنها در ایام تابستان و برای پركردن اوقات فراغت خود در این كلاس‌ها حضور پیدا می‌كنند و بعد از تمام شدن فصل تابستان دیگر این كلاس‌ها رونق ندارد. بنابراین معاونت طرحی را به مدیریت و برنامه‌ریزی ارائه كرده است كه با اجرایی شدن این طرح، تسهیلات بیشتری برای هنرجویان فراهم شده تا علاقه‌مندان در تمام فصول سال آموزش ببینند.

حضور اساتید دانشگاهی در برخی از كلاس‌های آموزشی صنایع‌دستی از جمله طرح‌های دیگر معاونت استان مركزی برای رونق هنرهای منسوخ‌شده است؛ هستند اساتید دانشگاهی كه بسیار علاقه‌مند به تولید این هنرها بوده و بر این اساس بسیاری از استادهای دانشگاهی در كارگاه‌های آموزشی  حضور پیدا می‌كنند.

لزوم حمایت مسئولان

در این میان اما حرف‌های یك هنرمند گیوه‌باف اراكی هم شنیدنی است. علی گلی كه در حدود 10 سال است كه به تولید گیوه در استان مركزی می‌پردازد  معتقد است: بافت گیوه‌های جذابی چون آجیده وسنجانی رو به فراموشی است و هنرمندان متعددی كه در این رشته فعالیت داشتند نیز به‌دلایل موجه خود، دیگر در این عرصه فعالیت نمی‌كنند. وی با اشاره به اینكه تولید هر جفت گیوه آجیده و سنجانی یك هفته‌زمان می‌برد، تصریح می‌كند: حمایت مسئولان از فعالان این عرصه بسیار ضعیف است. گلی ادامه می‌دهد: با وجود اینكه بیش از???سال در این حرفه فعالیت داشته‌ام، اما همچون دیگر هنرمندان این رشته، هنوز بیمه نیستم و همین مسأله، به مشكلات ما بیشتر دامن می‌زند. نامناسب بودن صادرات این تولیدات نكته دیگری است كه گلی به آن اشاره می‌كند و می‌گوید: ناآشنایی با بازارهای خارجی از یك سو و وجود دلالان و واسطه‌ها از سوی دیگر، در روند توسعه صادرات این كالاها تاثیر گذاشته است. گلی با گله‌مندی از عدم سرمایه‌گذاری در بخش آموزش خاطرنشان می‌كند: در حالی كه آموزش نقشی اساسی در احیای هنرهای دستی دارد، اما به تازگی در حاشیه قرار گرفته و مسئولان باور ندارند كه ایجاد انگیزه برای یادگیری علاقه‌مندان رشته‌های مختلف، نقش مهمی در احیای رشته‌های مختلف هنری ایفا می‌كند.

در صحبت كردن با بسیاری از این هنرمندان متوجه می‌شویم كه بسیاری از آنها هیچ علاقه‌ای به آموزش آن به فرزندان خود ندارند و معتقدند فرزندانشان باید به كلان‌شهرها رفته و كارهای پردرآمدی را برای خود انتخاب كنند.

فقر یکی از عوامل منسوخ شدن هنرهای بومی

به اعتقاد بسیاری از كارشناسان نبود درآمد و فقر عامل اصلی منسوخ شدن این هنرهاست. در صحبت كردن با بسیاری از این هنرمندان متوجه می‌شویم كه بسیاری از آنها هیچ علاقه‌ای به آموزش آن به فرزندان خود ندارند و معتقدند فرزندانشان باید به كلان‌شهرها رفته و كارهای پردرآمدی را برای خود انتخاب كنند تا فرزندانشان همانند خود آنها تمام عمر خود را با فقر سپری نكنند. اما یك استاد دانشگاه در حوزه صنایع‌دستی با بیان این موضوع كه هنرهای سنتی برای تولیدكنندگان بسیار كم‌درآمد است، می‌گوید تا زمانیكه هنرهای سنتی با تحولات امروز متناسب نشده و بیشتر كاركرد موزه‌ای یافته‌اند همچنان با منسوخ شدن هنرهای سنتی مواجه هستیم. این استاد دانشگاه كه نخواست نامش آورده شود، معتقد است: طراحان باید نگاه گذشته را به‌كار گیرند تا مجالی برای احیای هنرهای سنتی وجود داشته باشد. در معماری و طراحی‌های امروز، جای هنرهای سنتی و صنایع دستی خالی است.

هنرهایی اسیر غبار فراموشی- بخش دوم

البته منظور بازگشت به صدها سال پیش نیست، بلكه توجه به طرح‌های جدید و شناسایی هنر بومی كشور است تا هنرمندان قدیمی به فعالیت‌های گسترده وارد شوند. وی بیان می‌كند: ما برای این هنرمندان قدیمی و اصیل سفارشی نداریم و بازار، آنها را رها كرده و هنر این افراد بیشتر حالت تزیینی یافته است و جنبه‌ی كاربردی ندارد.از سوی دیگر امیر حسینی نیا معاون صنایع‌دستی استان خراسان شمالی بهترین راهكار ممكن برای احیای هنرهای سنتی را تبلیغات و برگزاری نمایشگاه‌های مختلف و معرفی این آثار می‌داند و می‌گوید: در استان خراسان شمالی 28 رشته هنرهای سنتی وجود دارد كه برخی از این رشته‌ها مانند چوخه‌بافی، تخیه‌دوزی، پی‌تاو در حال منسوخ شدن است و تنها راه ممكن برای احیای آنها معرفی این رشته‌ها به عموم مردم است. او از جمله دلایل منسوخ شدن بسیاری از هنرهای سنتی خراسان شمالی را عشیره‌ای بودن مردم این منطقه عنوان كرده و معتقد است كه در گذشته خراسان شمالی استان نبوده و حتی بسیاری از مردم این استان به شكل عشیره‌ای زندگی می‌كردند و با گذشت زمان و از رونق افتادن صنایع‌دستی، این مردم به سمت كارهای دامپروری رفته و یا با مهاجرت به شهرها برای همیشه از تولید صنایع‌دستی ویژه منطقه خود سرباز زده‌اند. وی با بیان اینكه حتی بسیاری از مردم خراسان شمالی نام این هنرها را تا به حال نشنیده‌اند ادامه می‌دهد: گام بعدی برای رواج این هنرها شناسایی هنرمندانی است كه در سال‌های گذشته اقدام به تولید این آثار بی‌نظیر می‌كرده‌اند. حسینی‌نیا با بیان اینكه معاونت صنایع‌دستی استان خراسان شمالی هم‌اكنون رواج هنرهای «پی‌تاو» و «چوخه‌بافی» را در شهرستان‌های استان در دستور كار خود قرار داده است، می‌افزاید: سعی معاونت بر این است كه هنرهای در حال منسوخ شدن را به روش استاد-شاگردی و در شهرستان‌های مختلف استان رواج دهیم. آموزش كلاه‌بافی و ایجاد كارگاه‌های پارچه‌بافی و سفال نمونه‌هایی است كه وی به آنها اشاره می‌كند و می‌گوید: برای اجرایی كردن این آموزش‌ها معاونت 14 میلیون تومان اعتبار اختصاص داده است تا بعد از خریداری كردن وسایل لازم و جذب استادكار این كارگاه‌ها فعال شود.

اگر همتی شود تا رشته‌های صنایع‌دستی به‌جای آنكه بمیرند هر روز به دنیا بیایند، آن وقت است كه زمزمه عشق او چون زمزمه مادران شكست‌ناپذیر خواهدشد.

به گفته وی هنرجویان بعد از یادگیری و تولید آثار می‌توانند، آثارشان را در بازارچه‌های محلی ، نمایشگاه‌های سراسری یا در كنار اماكن زیارتی به فروش برسانند.

كاربردی كردن تنها راه احیا

موج‌بافی، حصیربافی، فیروزه بافی، گلیم بافی و... از رشته‌های منسوخ شده استان قزوین هستند كه برخی از این رشته‌ها پیشینه 400 ساله دارند، اما متأسفانه به دلیل نبود شرایط مناسب و یا استاد كار این رشته درحال فراموشی است. ‌حمیدرضا قاسمی معاون صنایع‌دستی استان قزوین دلیل منسوخ شدن این رشته‌ها را ورود رشته‌های جدید دانسته و می‌گوید: رشته‌های مذکور باید به صورت كاربردی در استان قزوین احیا شود. مثلا حصیربافی منطقه الموت، به دلیل نا آشنایی مردم با این هنر فراموش شده و تنها پنج نفر در این منطقه با این هنر آشنا هستند، حتی لباس‌های محلی استان قزوین نیز ناشناخته مانده و دیگر در  روستاها  كسی از لباس‌های محلی استفاده نمی‌كند.

هنرهایی اسیر غبار فراموشی- بخش دوم

قطعا از جمله دلایل این امر به روز شدن طرح‌های لباس‌های محلی است. به گفته این معاون صنایع‌دستی، ارتباط هنرمندان و صنعتگران با سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان، یكی از راهكارهای احیای رشته‌های در حال منسوخ شدن است.

هیچ وقت دیر نیست

اگر امروز برای صنایع‌دستی می‌نویسیم و از حنجره‌هایمان صدای خفه‌ای برای نجات و احیای این هنر چندهزار ساله سرزمین‌مان شنیده می‌شود، به این خاطر است كه صنایع دستی درهمین مدت كوتاه توانست نظر بسیاری از مسئولان و نهادها را برانگیزد. اگرچه در حال حاضر خالقان بسیاری از این هنرها  فوت شده‌اند یا در حال دست و پنجه كردن با مرگ هستند اما باید گفت كه «هیچ وقت دیر نیست». اگر همتی شود تا رشته‌های صنایع‌دستی به‌جای آنكه بمیرند هر روز به دنیا بیایند، آن وقت است كه زمزمه عشق او چون زمزمه مادران شكست‌ناپذیر خواهدشد.

 نرگس محمدی

بخش هنری تبیان