تبیان، دستیار زندگی
در مطلب قبل با عنوان رسانه و کلیشه های جنسیتیابتدا به بررسی بازنمایی و کلیشه سازی پرداخته در ادامه به موضوع جنسیت و نقش رسانه ها در جامعه پذیری نقشها و الگوهای جنسی اشاره شد و اما حال در این مطلب به صورت مصداقی تر این مبحث را پی می گیریم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازنمایی زنان ومردان درتلویزیون


در مطلب قبل با عنوان "  رسانه و کلیشه های جنسیتی" ابتدا به بررسی  بازنمایی و کلیشه سازی پرداخته  در ادامه به موضوع جنسیت و نقش رسانه ها در جامعه پذیری نقشها و الگوهای جنسی  اشاره شد و اما حال در این مطلب به صورت مصداقی تر این مبحث را پی می گیریم.


طلاق

جامعه بشری متشکل از دو جنس زنان و مردان است که این دو جنس برای بقا و ادامه زندگی به یکدیگر نیازمندند..اما نکته مهم وجود تفاوتهای مختلف میان این دو جنس و شناخت این تفاوت هاست. اولین نقطه تفاوت بین دو جنس مذکر ومونث مربوط به منشاء فیزیولوژیک آنهاست. همین تفاوت به همراه دلایلی همچون موارد فرهنگی و اجتماعی و سنتی، موجب شده است تا برای این دو گروه تصورات و تفکراتی به وجود بیاید که تبدیل به همان تصورات قالبی و کلیشه ها شود.

با توجه به اینکه رسانه ها نقشی موثر در جامعه پذیر کردن افراد دارند،توجه به محتوای برنامه های رسانه ای نکته ای مهم است. در دنیای امروز، رسانه ها و از جمله ی آنها تلویزیون،یکی از عوامل موثر در انتقال فرهنگ جامعه به افراد آن جامعه محسوب می شوند.

در اغلب برنامه های تلویزیونی هویت های مختلفی از افراد اعم از نقش ها و هویت های مختلف زنان و مردان، نمایش داده می شود. در این میان چگونگی نشان دادن تفاوتهای موجود میان دو جنس، در هویت بخشی موثر است.

در جامعه ما طبق آماری که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شده است،3/97 از افراد، تلویزیون دارند و به طور متوسط، استفاده از تلویزیون در شبانه روز بین 30 تا 1000 دقیقه می باشد.(رفتارهای فرهنگی ایرانیان،دفتر طرح های ملی،پائیز1381) در این میان سریالهای تلویزیونی بیشترین تعداد مخاطب را به خود اختصاص داده اند. پس تحلیل و بررسی کلیشه های جنسیتی  در برنامه هایی که طبق آمار پرمخاطب است، موضوعی مهم و قابل توجه است.

رسانه از مهمترین نهادهای اجتماعی است که موجب تثبیت برخی از ساختارهای نگرش و تفکر در افراد جامعه می شود

آمارهای مذکور نشان می دهد که تلویزیون رسانه ای اثر گذار در جامعه ما می باشد و می توان آنرا یک منبع هویت ساز برای مخاطبان ایرانی نامید.

رسانه از مهمترین نهادهای اجتماعی است که موجب تثبیت برخی از ساختارهای نگرش و تفکر در افراد جامعه می شود.

همانطور که در مقاله قبل با این موضوع،گفته شد کلیشه یا تصورات قالبی،مجموعه ای از نگرش ها یا ساختارهای نگرشی محسوب می شوند که به تدریج جزئی از تفکرات اعضای یک جامعه را تشکیل می دهند.کلیشه ها تفکراتی هستند که به همراه برخی از عناصر فرهنگی در طول زمان بازتولید شده اند.به همین دلیل تداوم یافته و به افراد مختلف،منتقل شده اند.

زن و مرد-طلاق-ازدواج-

کلیشه ها همان صفاتی هستند که بر اساس یکسری از رفتارها و گفتارها،توسط زنان و مردان به یکدیگر نسبت داده می شوند و نکته جالب اینجاست که این صفات به گونه ای تداوم می یابند که هر یک از مردان و زنان،این صفات را مختص جنس مقابل خویش،قلمداد می کنند به گونه ای که وجود تفاوت در این تصورات را امری ناممکن می پندارند. در تداوم و بازتولید این تصورات،عوامل گوناگونی دخالت دارند.مثلا فرهنگ خاص موجود در جوامع عاملی مهم است و در کنار آن نهادهای فرهنگ سازی همچون تلویزیون نقشی انکار ناپذیر دارند.

با توجه به اینکه مهمترین نهاد خرد در جامعه،نهاد خانواده است و اولین مکان تلاقی برای دوجنس زن و مرد محسوب می شود،وجود تفکرات کلیشه ای و برخی از باورهایی که به غلط رواج یافته اند،می تواند به کانون خانواده آسیب رساند و آرامش و رضایت را در خانواده کمرنگ کند.پس بررسی و شناخت این تفکرات مهم است. اما از طرف دیگر می توان به این نکته اشاره کرد که تفکرات کلیشه ای در بسیاری از موارد ناشی از شناختی ناقص و قضاوتی نادرست است.قضاوتی که موجب ایجاد تصوراتی مخدوش از زن و مرد در ذهن یکدیگر می شود. طبیعی است که وقتی اذهان زنان و مردان پر است از طرحواره های اشتباه از یکدیگر،دیدن  حقیقت و دستیابی به شناختی درست، به سختی ممکن است.

به نظر می رسد شناخت برخی از این کلیشه ها بتواند در ایجاد نگرشی صحیح به مخاطبان برنامه های تلویزیونی موثر باشد.

در اغلب برنامه های تلویزیونی هویت های مختلفی از افراد اعم از نقش ها و هویت های مختلف زنان و مردان، نمایش داده می شود. در این میان چگونگی نشان دادن تفاوتهای موجود میان دو جنس، در هویت بخشی موثر است.

به طور مثال می توان اینطور بیان کرد که در گذشته تسلط نظام مرد سالاری در سریالهای تلویزیونی مشهود بود و کلیشه های بسیار زیادی حول این مفهوم شکل گرفت و به اشکال و صور گوناگون در تلویزیون نمایش داده شد.در حال حاضر هنوز هم کلیش هایی از این دست دیده می شوند هرچند که عناصر حاکی از این تسلط تا حد زیادی کمرنگ شده است.در

زن و مرد-طلاق-ازدواج-

عوض با کلیشه های تکراری و متعددی مواجه هستیم که در راستای دفاع از حقوق زنان ساخته و پرداخته شده اندمفاهیم و تصورات مختلفی که در هر دوره زمانی بر جامعه حکمفرما هستند،موجب شکل گیری کلیشهای متعدد می شوند. مثلا در گذشته بیشتر نقش های منسوب به زنان به نقش های خانوادگی همچون نگهداری از فرزندان، شوهرداری و خانه داری محدود می شد و تصمیم گیری در مورد مسائل مهم خانواده بر عهده مردان بود. مردان تقریبا به عنوان رئیس خانواده معرفی می شدند و در این راستا سایر تصمیم گیریهای مهم در داخل خانواده بر عهده آنان بود. اگر در جایی وجود نوعی تفاهم و همکاری میان زن و مرد وجود داشته باشد، این موضوع به مثابه زن ذلیل بودن مرد خانواده قلمداد می شود. در زمینه نقش های اجتماعی بیشتر شغل های مهم و اساسی برعهده مردان بود و زنان اغلب در مشاغلی مثل منشی گری و پرستاری، ایفای نقش می کردند. اما در شرایط فعلی دیده می شود که زنان عهده دار مشاغل مهمی همچون وکالت،ریاست،کارآگاه پلیس و مهندس ساختمان، می باشند.

با وجود اینکه تغییرات زیادی در نوع نمایش زنان و مردان در برنامه های تلویزیونی رخ داده است اما به نظر میرسد که کلیشه ها همچنان جایگاه خود را حفظ کرده و در حال بازتولید هستند.بنابراین برای شناخت و درک بهتر نسبت به این موضوع لازم است تا به استخراج برخی از این کلیشه ها از یک مجموعه تلویزیونی پربیننده بپردازیم. به این منظور در مقاله بعدی به بررسی کلیشه های جنسیتی در مجموعه تلویزیونی ستایش می پردازیم

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان