تبیان، دستیار زندگی
قصه‌های مجید، قصه‌های شیرین، قصه‌های شیرین دریا، مجید دلبندم، بوی ریحون و... سریال‌های محبوبی هستند كه در دهه‌های گذشته ساخته شده‌اند و در زمان پخش اول آنقدر در جذب و رضایتمندی مخاطبان خوب عمل كرده‌اند كه به پخش‌های مجدد هم رسیده‌اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناآرامی دراماتیك زیر سقف خانه


قصه‌های مجید، قصه‌های شیرین، قصه‌های شیرین دریا، مجید دلبندم، بوی ریحون و... سریال‌های محبوبی هستند كه در دهه‌های گذشته ساخته شده‌اند و در زمان پخش اول آنقدر در جذب و رضایتمندی مخاطبان خوب عمل كرده‌اند كه به پخش‌های مجدد هم رسیده‌اند.
بوی ریحون

همه این سریال‌ها كه بین مخاطبان كودك و نوجوان و بزرگسال طرفداران زیادی دارند با موضوع كودكان و نوجوانان ساخته شده‌اند.

سریال‌هایی كه داستان آنها درباره یك یا گروهی از نوجوانانی است كه مساله آنها، شكل عمومی به خود گرفته و بسیاری از همسالان آنها را به طرفداران سریال تبدیل كرده است. كیومرث پوراحمد، سریال قصه‌های مجید را بر اساس داستان‌های هوشنگ‌ مرادی كرمانی ساخت.

شخصیت اصلی این سریال نوجوانی شهرستانی و دانش‌آموز است كه با مادربزرگ خود زندگی می‌كند و هر روز برایش در مدرسه در كوچه و خیابان و در خانه ماجراهای جالبی پیش می‌آید؛ ماجراهایی كه امكان دارد برای هر نوجوانی رخ دهد. همین فراگیری موضوع البته در كنار ساختار خوب و بازی‌های درخشان و روان باعث شد تا هر زمان كه این سریال به روی آنتن می‌رود مخاطبان زیادی داشته باشد.

زنده‌یاد مسعود رسام با همكاری بیژن بیرنگ هم در اوج همكاری با یكدیگر مجموعه‌های قصه‌های شیرین و قصه‌های شیرین دریا را مقابل دوربین بردند. قصه‌های شیرین درباره 3 خواهر و برادر نوجوان بود كه با پدر و مادرشان زندگی می‌كردند و هر روز اتفاقاتی را برای خودشان یا خانوادهشان رقم می‌زدند.

ماجراهای آنها زمانی دیدنی‌تر می‌شد كه پسر دایی آنها هم كه در همسایگی آنها با پدرش زندگی می‌كرد به نوعی به قصه مرتبط می‌شد.

بعد از موفقیت این مجموعه مرحوم رسام و بیرنگ تصمیم گرفتند سری‌های بعدی این سریال را از شهر تهران و دیوارهای آپارتمان بیرون ببرند و در فضای سرسبز شمال و با چند كودكی كه در قصه در شمال كشور زندگی می‌كردند، ادامه دهند. قصه‌های شیرین دریا هم توانست با مخاطبان زیادی ارتباط برقرار كند.

شبیه این اتفاق برای سریال «بوی ریحون» هم كه داستان آن در یزد رخ می‌داد، اتفاق افتاد و بوی ریحون توانست از جدول پخش ساعت كودكان هم خارج شود و در یكی از بهترین زمان‌های شبانگاهی تلویزیون به روی آنتن برود.

سال گذشته هم اتفاقی مشابه برای سریال «بچه‌های بهشت» رخ داد و این سریال كه شخصیت‌های اصلی آن كودكان بودند در بهترین ساعت شبكه 2 سیما پخش شد و توانست نظر عموم مخاطبان از هر سن و سالی را با خود همراه كند.

اگر به محتوای این آثار نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم كه داستان همه آنها درباره كودكان و نوجوانان است. شخصیت‌های این آثار با این‌كه سن كمی دارند، اما دارای نگرش خاص خود هستند و چون نگاه ویژه‌ای به مسائل دارند در مواجهه با افراد دوروبرشان با چالش‌های مختلف روبه‌رو می‌شوند، چالش‌هایی كه می‌تواند گاهی برای همه بچه‌ها پیش بیاید.

شخصیت اصلی این سریال نوجوانی شهرستانی و دانش‌آموز است كه با مادربزرگ خود زندگی می‌كند و هر روز برایش در مدرسه در كوچه و خیابان و در خانه ماجراهای جالبی پیش می‌آید؛ ماجراهایی كه امكان دارد برای هر نوجوانی رخ دهد.

برای همین است كه سریال‌هایی كه با موضوع كودكان و نوجوانان ساخته می‌شود همیشه طرفداران زیادی پیدا می‌كند. بزرگ‌ترها هم به دیدن این آثار می‌نشینند به 2 دلیل؛ اول این‌كه كودكی خود را در آنها می‌بینند و دوم این‌كه به صورت غیرمستقیم یاد می‌گیرند كه با كودكان خود چگونه رفتاری را داشته باشند.

در چند سال گذشته اما ساخت فیلم و سریال درباره كودكان كم شده است. سینمای كودك در ایران سال‌هاست بی‌رونق شده است.

این در حالی است كه زمانی این نوع سینما یكی از پررونق‌ترین گونه‌های سینمایی در ایران بود و كارگردانان صاحب نامی مانند كامبوزیا پرتوی، پوران درخشنده و مجید مجیدی درباره كودكان فیلم می‌ساختند.

آنها چون دغدغه بچه‌ها را داشتند، آنان را موضوع اصلی فیلم‌های خود قرار می‌دادند تا با انعكاس خواسته‌ها و مشكلات آنها بتوانند‌ آینده‌ای بهتر برای كشور رقم بزنند، اما به مرور و با رونق سینمای سطحی كمدی كه فروش خوبی هم داشت سینماداران از اكران فیلم‌های سینمایی كودك خودداری كردند و چنین شد كه سینمای كودك و نوجوان كه یكی از ستون‌های محكم سینمای ایران بود به حاشیه كشانده شد و چند سالی است چند فیلمساز محدود به بهانه جشنواره فیلم كودك فیلم می‌سازند اما این فیلم‌ها اكران عمومی نمی‌شوند و بچه‌ها اگر خواسته باشند وقت آزاد خود را با رفتن به سینما پر كنند باید با بزرگ‌ترها به تماشای فیلم‌هایی بروند كه تماشای برخی از آنها اصلا برای این گروه سنی مناسب نیست. چون در آنها یا خشونت مستقیم یا پنهان وجود دارد یا دارای شوخی‌هایی است كه حتی گاهی دیدن آنها برای بزرگ‌تر‌ها هم مناسب نیست!

در تلویزیون هم می‌توان گفت كه اتفاقی مشابه افتاد. اگر این رسانه روزی بهترین سریال‌های كودك و نوجوان را با استفاده از بهترین كارگردانان برای كودكان می‌ساخت و پخش می‌كرد، چند سالی است كه درباره این گروه سنی سریالی كه قابلیت جذب مخاطب فراگیر یا حتی بازپخش چندباره را داشته باشد به روی آنتن نفرستاده است.

این در شرایطی است كه چند سالی است ایجاد یك شبكه اختصاصی برای بچه‌ها در دستور كار تلویزیون قرار گرفته و 2 سالی است كه شبكه 2 سیما برای این گروه سنی در نظر گرفته شده است، اما واقعیت این است كه تاكنون اثری قابل اعتنا با موضوع كودكان به روی آنتن نرفته است. شاید همین كمبود جدی بود كه معاونت سیما را بر آن داشت تا سال گذشته 2 دیدار و جلسه راهبردی با سینماگران كودك برگزار كند.

معاونت سیما از فیلمسازان با سابقه خواست تا طرح‌های خود را به تلویزیون ارائه دهند تا این رسانه بتواند آثاری خوب برای بچه‌ها تولید كند. بخشی از نتیجه این جلسات نوروز امسال از تلویزیون و شبكه 2 سیما به روی آنتن رفت. امسال این شبكه 2 سریال را پخش كرد، یكی از آنها درباره بچه‌ها بود و نامه‌های بالدار نام داشت كه امیر فیضی آن را كارگردانی كرده است.

امیر فیضی سابقه كار برای بچه‌ها را در پرونده كاری خود دارد و دیگری سریال «بچه‌ها نگاه می‌كنند» بود كه حمیدرضا صلاحمند آن را كارگردانی كرده بود. صلاحمند تجربه كار در زمینه كودك را ندارد. بچه‌ها نگاه می‌كنند سریالی بود برای بزرگ‌ترها كه بچه‌ها در حاشیه آن قرار داشتند.

لطفا! خشونت در تلویزیون ممنوع

همان‌طور كه گفته شد سینمای كودك در ایران مهجور مانده و بچه‌ها فیلمی مناسب برای تماشا ندارند. مثلا این روزها خیلی از خانواده‌ها برای تماشای فیلم «جدایی نادر از سیمین» به سینما می‌روند و كودكان و نوجوانان خود را نیز به همراه می‌برند.

جدایی نادر از سیمین فیلم ارزشمندی است كه می‌توان توصیه كرد همه پدر و مادرها به تماشای آن بروند چون به آنها گوشزد می‌كند كه اختلاف بین پدر و مادر چه آسیب‌هایی را برای فرزند آنها به همراه خواهد داشت، اما همین فیلم برای مخاطب كودك و نوجوان اصلا مناسب نیست چون در آن خشونت، تنش و بدبینی پنهان وجود دارد كه ذهن این گروه سنی را نسبت به اطرافیان خود بدبین می‌كند و آنها را با این سوال مواجه می‌كند كه آیا روزی آنها هم با این مساله روبرو خواهند شد؟ از طرفی پدربزرگی پیر و بیمار در این فیلم وجود دارد كه به نوعی باعث فروپاشی خانواده می‌شود كه توجه پدر و اعضای خانواده به پدربزرگ و مراقبت از او در حاشیه این فروپاشی بزرگ قرار می‌گیرد.

جدایی نادر از سیمین حتی ظرفیت این را دارد كه گروه‌بندی سنی شود و تماشای آن برای افراد زیر 18 سال ممنوع اعلام شود، اما در كشور ما چنین رفتار سینمایی هنوز باب نشده است. در حالی كه در جوامع پیشرفته اگر در فیلمی یك درگیری ساده بین 2 نفر وجود داشته باشد یا بین آنها مجادلات لفظی وجود داشته باشد، تماشای آن فیلم برای بچه‌ها و نوجوانان ممنوع می‌شود.

البته مشابه این اتفاق نوروز امسال در تلویزیون هم رخ داد. سریال «بچه‌ها نگاه می‌كنند» سریالی بود كه محور اصلی آن بزرگ‌ترها بودند. در این سریال آدم‌بزرگ‌ها مدام با هم درگیر بودند و سریال پر بود از مشاجرات لفظی و كلامی و درگیری‌های فیزیكی.

انگار قرار بود این سریال به بزرگ‌ترها یادآوری كند كه كودكان شاهد رفتار آنها هستند و از آنها الگو می‌گیرند، اما بچه‌ها هم در كنار بزرگ‌ترها این سریال را به تماشا نشستند بدون این‌كه تلویزیون با گروه‌بندی این سریال به بزرگ‌ترها یادآوری كند كه تماشای این سریال برای كودكان و نوجوانان مناسب نیست.

در سریال بچه‌ها نگاه می‌كنند علاوه بر درگیری بین اعضای یك خانواده پرجمعیت، بین افراد بزرگ خانواده كه در سنت ایرانی ما همیشه از آنها به عنوان مرجع یا به اصطلاح «ریش سفید» یاد شده درگیری بزرگی شكل گرفته بود. خان بابا و عمه خانم مدام با هم دعوا داشتند چون یكی از آنها می‌خواست بزرگ خاندان باشد.

این استبداد در ابتدا به بچه‌ها می‌آموزد كه باید در هر جایگاهی كه هستند بدون توجه به روابط انسانی، جایگاه خود را قدرتمندانه حفظ كنند و حتی برای حفظ آن به مشاجره و دعوا هم بپردازند.

در سریال بچه‌ها نگاه می‌كنند یك اتفاق بد دیگر هم رخ داد و آن صف‌بندی بین زن و مرد بود. هر كدام از آنها می‌خواستند قدرت را در دست بگیرند به همین دلیل جنس مخالف خود را تخریب می‌كردند كه این بخش از كار حتی برای بزرگسالان هم مناسب نبود.

در دوره‌ای كه خشونت‌‌های اجتماعی هر روز رنگ تازه‌تری به خود می‌گیرد و آدم‌ها در معرض خشونت اجتماعی قرار دارند، همه نهادهای اجتماعی باید به نوعی تلاش كنند كه خانواده از این تنش و خشونت دور بماند تا اعضای خانواده وقتی در كنار هم زیر سقف خانه جمع می‌شوند، آرامش را درك كنند و كمی در زیر سایه آن بیاسایند تا با تمدید انرژی درونی بتوانند روز بعد در اجتماع دوام بیاورند. اگر قرار باشد خانه هم به میدان جنگ تبدیل شود پس بچه‌ها و بزرگ‌ترها كجا را پیدا كنند كه دمی در آن آرامش یابند؟

در ابتدای مطلب این نكته ذكر شد كه سینمای كودك در ایران زمانی به حاشیه كشیده شد كه فیلمسازان صاحب فكر كه كار برای بچه‌ها را بلد بودند از ساخت این گونه آثار كنار كشیدند.

مسلما اگر فیلمسازانی مانند مجیدی و درخشنده فیلم كودك بسازند، سینماداران هم نمی‌توانند آثار آنها را اكران عمومی نكنند و وقتی فیلم خوب كودك اكران شود به مرور مردم هم به این نكته وقوف پیدا می‌كنند كه تماشای چه آثاری برای فرزندان آنان مناسب است.

در تلویزیون همچنین اتفاقی می‌تواند رخ دهد. سریال‌سازی برای بچه‌ها باید به دست كسانی ـ چه تهیه‌كننده چه كارگردان ـ سپرده شود كه تجربه لازم برای كار در این زمینه را دارند. تجربه لازم است چون فیلمساز به مرور زمان است كه یاد می‌گیرد باید با چه زبانی با بچه‌ها حرف بزند.

نكته دیگر این‌كه كارگردانی كه در زمینه كودك كار می‌كند باید دغدغه‌های كودكان را بشناسد، باید كودك درونشان سرخوش و سالم باشد تا بتواند زبان مناسب و بی‌آزاری را پیدا كند و با آن زبان به نفع بچه‌ها قدم بردارد.

این فیلمساز باید ذهنی آرام و چشمی بینا داشته باشد تا بتواند در عین حال كه آسیب‌ها را تصویری می‌كند، آرامش را هم به بیننده منتقل كند. آثار بزن و بكوب كه با اصل قدرت‌‌طلبی ساخته می‌شوند نه برای كودكان و نوجوانان مناسب هستند و نه جاده‌ای ناهموار را برای آنها هموار می‌كنند.

سینما یك فرق اساسی با تلویزیون دارد. آثار سینما را می‌توان برای دیدن یا انتخاب كرد یا نكرد اما تلویزیون در دوره ما خودش را به بیننده تحمیل می‌كند. مخاطبان تلویزیون مدام با كنترل از راه دور شبكه‌ها را رصد می‌كنند تا به تماشای داستانی كه به شكل فیلم یا سریال روایت شده بنشینند.

در این شرایط خود تلویزیون باید به مخاطبانش آموزش دهد كه آثار تلویزیونی را هم باید «انتخاب» كنند و ملزم نیستند كه همه آثاری را كه به روی آنتن می‌رود، تماشا كنند. یكی از راه‌های این آموزش درجه‌بندی آثار طبق گروه‌های سنی است. البته در زمانی كه شبكه‌ای برای كودكان و نوجوانان اختصاص داده می‌شود باید برنامه‌سازان و مدیران هم ملاحظات ویژه را اعمال كنند.

سینما و تلویزیون تبیان


طاهره آشیانی / جام جم