تبیان، دستیار زندگی
«جان وین»، بازیگر و كارگردان نابغه سینمای جهان عنوان بهترین بازیگر تاریخ فیلم‌های وسترن انتخاب شد. نجمن فیلم انگلیس (BFI) در نظرسنجی از اهالی سینما و منتقدین فیلم، فهرست 10 هنرپیشه بزرگ فیلم‌های وسترن قدیمی را منتشر كرد كه «جان وین»، بازیگر نامدار هالیوود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جان وین بهترین بازیگر تاریخ فیلم‌های وسترن


«جان وین»، بازیگر و كارگردان نابغه سینمای جهان عنوان بهترین بازیگر تاریخ فیلم‌های وسترن انتخاب شد.
جان وین

انجمن فیلم انگلیس (BFI) در نظرسنجی از اهالی سینما و منتقدین فیلم، فهرست 10 هنرپیشه بزرگ فیلم‌های وسترن قدیمی را منتشر كرد كه «جان وین»، بازیگر نامدار هالیوود در رتبه اول دیده می‌شود.

رتبه دوم متعلق به «كلینت ایست‌وود»، بازیگر فیلم‌های معروفی چون «یك مشت دلار»، «نابخشوده» و «خوب، بد، زشت» است.

به گزارش هالیوود ریپورتر، «روی راجرز»، «لی فن كلیف»، «الی والاچ»، «هنری فوندا»، «جیمی استوارت»، «سام الیوت»، «گری كوپر» و «كوین كاستنر» دیگر بازیگران سرشناس حاضر در این فهرست هستند.

جان وین John Wayne

با نام ماریون مایکل موریسن متولد 26 مه 1907 در مینترسد آیووا. او در کالیفرنیا بزرگ شد و با کسب بورس ورزشی به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC) رفت. طی تعطیلات تابستانی کارگر استودیوی فوکس شد و خیلی زود توانست رابطه ی گرم و صمیمی با جان فورد که نقشی تعیین کننده در آینده وین به عنوان فوق ستاره داشت، برقرار کند. در 1928 وین نقش های کوتاهی در فیلم های فورد و دیگر کارگردان ها ایفا کرد. در ابتدای فعالیت بازیگری از نام دوک موریسن استفاده می کرد. در 1930 فورد او را به رائول والش برای مسیر بزرگ سفارش کرد. این بازیگر بلند قد، قوی هیکل و آرام پس از مسیر بزرگ در وسترن های کم هزینه، سریال ها و فیلم های فراموش شده ظاهر شد و نتوانست تماشاگران را مجذوب کند. به مدت 8 سال در هشتاد فیلم ایفاگر نقش قهرمان بود و به نظر می رسید که کارنامه اش از فیلم های معمولی فراتر نرود. اما فورد با انتخاب او برای نقش رینگوکید در وسترن کلاسیک دلیجان (1939) افق دیگر را پیش روی جان وین گشودو موفقیت دلیجان نقطه عطف دوران کاری وین بود و نیروی حرکتی برای تصویر یک قهرمان که طی سال ها کیفیتی اسطوره ای یافت. جان وین بیشتر با فیلم های جان فورد بود که به یکی از مهم ترین جاذبه های فروش تاریخ سینما تبدیل شد. تصویر وین با افزایش سن و ظهور چین و چروک بر صورتش هر چه بیشتر تجسمی شد از روح یک ملت. به طور معمول با لباس گاوچران ها یا اونیفورم افسری ذات قدرت و اعتماد را در بسیاری نقش های برتر از زندگی به نمایش درآورد.

از معروف‌ترین یادگاری‌های به‌جامانده از «جان وین» می‌توان از چشم‌بندی كه او در فیلم «شهامت»(1969) استفاده كرد و همچنین جایزه گلدن گلوب كه وی برای بازی در این فیلم دریافت كرد نام برد.

جان وین پیش از مرگ در سال 1972 در 170 فیلم نقش‌آفرینی كرد و در سال ‌1969 با فیلم «سنگریزه واقعی » موفق به دریافت جایزه اسكار بهترین بازیگر مرد شد.

این بازیگر بزرگ هالیوود روز 26 می 1907 در ایالت ایووا در شمال شرقی آمریکا به‌دنیا آمد و در سن 72 سالگی بر اثر

جان وین

سرطان در لسآانجلس درگذشت.

«جان وین» تجسم ایده‌آل‌های سنتی یا به اصطلاح ارزش‌های اصیل آمریکایی بود که شاید امروزه برای بسیاری از مردم جهان ناخوش‌آیند باشد.

آمریکای جان وین جولانگاه آزادمردان است و قلمرو نظم و قانون. نظمی که چه بسا ظالمانه است و قانونی که می‌تواند طرفدار زورمندان باشد. این آمریکا اعتماد فراوان و اراده قوی دارد و تا حدی هم قلدر و زورگوست. از هرچیز و هرکسی برتر است و چون از دیگران قوی‌تر است، پس به خود حق می‌دهد که حرف و نظر خود را با زور هم پیش ببرد.

جان وین از زمانی که در سینما به شهرت رسید، همیشه نماینده‌ی اندیشه‌های کهنه و محافظه‌کارانه بود. در جریان جنگ داخلی اسپانیا که بیشتر شهروندان آزادیخواه آمریکا و جهان از بنیادهای جمهوری حمایت می‌کردند، جان وین سرسختانه از ناسیونالیست‌های سلطنت‌طلب که قاتلان دموکراسی جوان اسپانیا بودند پشتیبانی می‌کرد و برای آنها کمک مالی می‌فرستاد.

جان وین از زمانی که در سینما به شهرت رسید، همیشه نماینده‌ی اندیشه‌های کهنه و محافظه‌کارانه بود. در جریان جنگ داخلی اسپانیا که بیشتر شهروندان آزادیخواه آمریکا و جهان از بنیادهای جمهوری حمایت می‌کردند، جان وین سرسختانه از ناسیونالیست‌های سلطنت‌طلب که قاتلان دموکراسی جوان اسپانیا بودند پشتیبانی می‌کرد و برای آنها کمک مالی می‌فرستاد.

در جنگ جهانی دوم جان وین با ورود آمریکا به جنگ و گشودن جبهه شرق اروپا مخالف بود، زیرا عقیده داشت که جنگ فرصتی است تا آلمان نازی حساب « اتحاد شوروی» را یکسره کند تا جهان از «شر کمونیسم » راحت شود.

به همین ترتیب جان وین از عملیات ارتش آمریکا در کره و ویتنام نیز دفاع کرد، زیرا جنگ‌طلبی و برتری‌جویی ایالات متحده را دفاع موجه به اصطلاح «جهان آزاد» در برابر تهاجم کمونیسم می‌دانست.

در دورانی که روشنفکران آمریکا لشکرکشی بیرحمانه به خاک ویتنام را محکوم می‌کردند، جان وین در سال 1968 فیلم «کلاه سبزها» را ساخت که به حملات بیرحمانه‌ی ارتش آمریکا، سیمایی عادلانه و اخلاقی می‌داد.

بیشتر سینمادوستان تصویر جان وین را بیشتر از خود او دوست دارند. او را نه پشت تریبون‌های تبلیغاتی بلکه روی پرده‌ی سینما می‌پسندند. او روی اکران زنده‌تر و شاداب‌تر و انسان‌تر است. در تاریکی سینما او را روشن‌تر می‌بینیم.

جان وین تنها بازیگر آمریکایی بود که در زمان حیاتش سیمای اسطوره‌ای پیدا کرد. او با هیکل تنومند، حرکات نرم و صدای کلفت و دورگه‌اش از ابعاد انسانی بزرگتر بود. وقتی تفنگ به دست می‌گرفت و بر پشت اسب به سوی افق‌های دور می‌تاخت، تماشاگر می‌دانست که از او کارهایی بر می‌آید كه فراتر از توش و توان ماست. در عین حال او در بیشتر نقش‌ها انسانی بود معمولی با تمام ضعف‌ها و محدویت‌های بشری، برای همین هم می‌توانستیم با او همدردی داشته باشیم و گاه در جلد او فرو برویم. تماشاگر می‌پذیرفت که او نماینده‌ی خیر است و باید بر شر پیروز شود. چند و چون در ماهیت خیر و شر و موشکافی‌های حقوقی یا اخلاقی از حوصله سینمای وسترن بیرون است.

سینمای وسترن روایت بخشی از گذشته‌ی آمریکاست که زیاد هم دور نیست. مقطعی که ایالت‌های شرقی کرانه‌ی اقیانوس اطلس می‌روند تا ایالت‌های جنوب غربی آمریکا را تا کرانه‌ی اقیانوس آرام فتح کنند. این دوران از التهابات اجتماعی و سیاسی سرشار است، با انبوه حوادث تکان‌دهنده و ماجراهای پرهیجان. گنجی بی‌کران از حکایات غریب و داستان‌های پرکشش. زمینه‌ی تاریخی این داستان‌های پرتب و تاب از ده پانزده سال فراتر نمی‌رود و تنها برشی باریک از گذشته‌ی آمریکا را در برمی‌گیرد. دوره‌ای پرآشوب در حوالی سالهای 1865 تا 1880 که پس از پایان جنگ‌های داخلی فرا رسید.

هیچ بازیگری در سینمای آمریکا مانند جان وین به ژانر یا شاخه‌ی سینمای وسترن هویت نداده است. همه بزرگان هالیوود از گری کوپر و کرک داگلاس تا برت لنکستر و جیمز استوارت و در سالهای نزدیک‌تر پل نیومن و رابرت ردفورد و استیو مک‌کویین و کلینت ایستوود و کوین کاستنر به قهرمانان غرب وحشی جان داده‌اند، اما هیچ یک از آنها به برازندگی و استواری جان وین در دل دره‌های غریب و دشت‌های پهناور و آسمان‌های درخشان آن دیار ناآشنا جا نیفتادند.

جان وین با قد افراشته، چهره‌ی سوخته و نگاه عمیق با چشم‌اندازهای بکر و غریب غرب وحشی یگانه بود

جان وین

. او در قالب گاوچران یا کلانتر، در سیمای ششلول‌بند یا سواره‌نظام، مرد تیپیک دنیای وسترن بود که گویی همان دم از دل چشمه‌های رخشان و صخره‌های سخت برجوشیده بود.

او خود یکپارچه وسترنر یا مرد اصیل غرب بود. یل آشنای دشت‌های بی‌کران غرب، که نیاز نداشت نقش کابوی را بازی کند. درست برعکس: این کابوی بود که نیاز داشت از او تقلید کند تا به یک کابوی واقعی بدل شود.

جان وین در جان دادن به این بعد از جهان وسترن بی‌نظیر است. در قیافه مردانه، در منش و رفتار او چیزی مرموز، بدوی و دست‌نیافتنی هست که او را از الگوهای عرفی و مدنی دور و به سرشت وحشی وسترن نزدیک می‌کرد.

در رفتار او پویه‌ای غریزی هست که او را از تکرار و ابتذال دور می‌کند. سیمای او در سایه روشن عواطف و انگیزه‌های گوناگون تغییر رنگ می‌دهد. خشم و خشونت مردانه‌ی او در یک آن به عطوفت و مهربانی بدل می‌شود، گویی در پیکر زمخت این «غول بیابانی»، کودکی معصوم و بی‌آزار کز کرده است.

جان وین در سال 1926 در زمان سینمای صامت بازیگری را شروع کرد. سالها بعد در سال 1939 بود که با وسترن برجسته‌ی جان فورد به نام « دلیجان» به شهرت رسید.

در فیلم‌های حماسی جان فورد بود که سیمای جان وین تا حد اسطوره‌ای زوال‌ناپذیر قوام گرفت. در فیلم‌هایی مانند «قلعه»، «آپاچی» ، «ریو گرانده»، «جستجوگران»، «دختری با روبان زرد»، « آخرین فرمان» ، « مردی که لیبرتی والانس را کشت» و «سواره نظام». این فیلم‌ها امروزه به گنجینه‌ی کلاسیک سینما پیوسته‌اند.

سینماگر بزرگ دیگری که در تکوین سیمای اسطوره‌ای جان وین سهم داشت هاوارد هاکز است. او پس از ساختن وسترنی زیبا به نام «رود سرخ» به سال 1948، در سالهای بعد با سه گانه‌ای ظریف و استادانه موفق شد بلوغ بازیگری جان وین را به نمایش بگذارد. این سه گوهر سینمای وسترن عبارتند از: ریو براوو، ریو لوبو و الدورادو. ‌

جان وین دو فیلم نیز کارگردانی کرد: وسترنی به نام آلامو در سال 1959 ساخت و فیلم جنگی « کلاه سبزها» را به سال 1968. اما در ستایش از او لازم نیست از این دو فیلم سخنی گفته شود. به سادگی باید گفت که او بازیگری توانا بود که سینمای وسترن به او مدیون است.

آخرین نقش‌آفرینی «جان وین»، ستازه نام‌دار سینمای آمریكا 31 سال بعد از مرگ او، در قالب دی‌وی‌دی عرضه می‌شود. فیلم «توفان‌سواران غرب طلایی» آخرین فیلم «جان وین» است كه پیش از این هرگز به‌روی پرده سینما نیامده بود.

این وسترن علمی – تخیلی محصول سال 1984 است كه آخرین نقش‌آفرینی «جان وین» پیش از مرگ در سال 1979 است.

«جان وین» طی چند دهه فعالیت سینمایی در بیش از 170 فیلم سینمایی نقش‌آفرینی داشت كه اولین آنها در 19 سالگی با نام «سرخ‌پوستی از هاروارد» بود.

اگرچه ‌31 سال از درگذشت این بازیگر بزرگ هالیوود می‌گذرد، اما محبوبیت وی به‌واسطه بازی در فیلم‌های وسترن و كابوی همچنان حفظ شده است. انجمن فیلم آمریكا در سال ‌1999، او را به‌عنوان یكی از ‌13 بازیگر بزرگ تمام دوران هالیوود انتخاب كرد. فروش یك‌میلیون دلاری فیلم «ریو لوبو» در سال ‌1970 تنها به‌خاطر ایفای نقش او بوده است.

جان وین از سه عمل جراحی مهم جان به در برده بود. در 1963 کبدسرطانی اش را از دست داد. در 1978 عمل جراحی قلب باز را با موفقیت پشت سر گذاشت و در 1979 معده اش را برداشتند. تا زمان مرگ او شجاعتش را حفظ کرد. جان وین در 1979 جان سپرد.

فیم شناسی :

خانه جلاد (1928، جان فورد)، سلام نظامی (1929، جان فورد)، مسیر بزرگ (1930، رائول والش)، مردان بدون زنان (1930،

جان وین

جان فورد)، فرودگاه مرکزی (1933، ویلیام ولمن)، زندگی جیمی دولان (1933، آرچی مایو)، بیبی فیس (1933، آفرد دگرین)، مربی کالج (1933، و. ولمن)، مستقیم به سمت کالیفرنیا (1937، آرتور لوبین)، خیال گروه ها (1937، آرتور لوبین)، پایان حادثه (1937، آرتور لوبین)، دلیجان (1939، جان فورد)، شورش الگینی (1939، ویلیام سایتر)، سوارکاران شب (1939، جرج شرمان)، فرمان شوم (1940، ر. والش)، سفر طولانی به خانه (1940، ج. فورد)، هفت گناهکار (1940، تی گارنت)، سه چهره غرب (1940، برنارد وارهوس)، چوپان تپه ها (1941، هنری هاتاوی)، سوار بلند قد (1941، ادوین ل. مارین)، به او خیانت کرد (1941، جان .ه. اور)، غارتگران (1942، رای انرایت)، اجتماع در فرانسه (194، جولیس داسین)، درو کردن باد وحشی (1942، سسیل ب. دومیل)، پیتزبورگ (1942، لوئیس سیلر)، خانمی از لویزیانا (1942، برنارد هوس)، زنی برای یک شب (1942، لی جاسون)، در کالیفرنیای قدیم (1942، ویلیام مک گوان)، پرواز ببرها (1942، دیوید میلر)، ستیز گربه های وحشی (1943، آلبرت روجل)، سیابیس جنگجو (1944، ادوارد لودویگ)، بازگشت به باتان (1945، ادوارد دمیتریک)، آنان قابل چشم پوشی بودند (1945، ج. فورد)، بدون رزرو (1946، مروین له روی)، تیکون (1947، ریچارد والاس)، فرشته و مرد خبیث (1947، جیمز ادوارد گرانت)، قلعه آپاچی (1945، ج. فورد)، رود سرخ (1948، هاوارد هاکس)، سه پدر خوانده (1948 ج. فورد)، دختری با روبان زرد (1949، جان فورد)، شن های ایووجیما (1949، آلن دآن)، ریوگراند (1950، ج. فورد)، گردش آرام (1951، جرج واگنر)، خلبانان (1951، نیکلاس ری)، مرد آرام (1952، ج. فورد)، بیگ جیم مکلین (1952، ادوارد لودویک)، دردسر طی راه (1953، مایکل کورتیز)، جزیره ای در آسمان (1953، و. لمن)،هوندو (1953، جان فارو)، کوچه خونین (1955، و. ولمن)، فاتح (1956، دیک پاول)، جویندگان (1956، ج. فورد)، بال های عقاب ها (1957، جان فورد)، خلبان جت (1957، جوزف فن اشترنبرگ)، افسانه گمشدگان (1957، ه. هاتاوای)، بربروگیشا (1958، جان هیوستن)، ریوبراوو (1959، هاوارد هاکس)، آلامو (1960، +کارگردانی)، کومانچروها (1961، م. کورتیز)، مردی که لیبرتی والانس را کشت (1962، ج. فورد)، هاتاری (1962، هاوارد هاکس)، طولانی ترین روز (1962، کن آناکین، اندرو مارتن، برنهارد ویکی)، چگونه غرب تسخیر شد (1962، ه. هاتاوی، ج. مارشال، ج. فورد)، صخره داناون (1963، ج. فورد)، مک لینتاک (1963، اندرو ویکتور مک لاگلن)، دنیای سیرک (1964، ه. هاتاوای)، بزرگ ترین داستان عالم (1965، جرج استیونس)، در راه خطر (1965، اتوپره مینگر)، پسران کتی الدر (1965، ه. هاتاوای)، سایه ای غول آسا بیفکن (1966، ملویل شاولسن)، واگن جنگلی (1967، برت کندی)، الدورادو (1967، ه. هاکس)، عزم واقعی (1968، ه. هاتاوای)، کلاه سبزها (1968، + کارگردانی)، شکست ناپذیر (1968، او. مک لاگلن)، شزم(1970، ا.و. مک لاگلن)، ریولوبو (1970، ه. هاکس)، بیگ جیک (1971، جرج شرمن)، کابوی ها (1972، مارک رایدل)، Cancel my Reservation (1972، پل بوگارت)، دزدان قطار (1973، برت کندی)، مارشال کاهیل (1973، ا.و.مک لاگلن)، مک کیو (1974، جان استرجس)، براینگن (1975، داگلاس مکاکس)، روسترکاگبرن (1975، استیوارت میلر)، تیرانداز (1976، دان سیگل).

فرآوری : مسعود عجمی


سینما و تلویزیون تبیان