انکار خدا، میوه تلخ هوسرانی
انسان وقتی تنزل میكند، به زیر صفر رسیده و از چهارپایان هم پستتر و بیشعورتر و نفهمتر میشود. چهارپا بر افراد گمراه و هتّاك به قرآن شرف دارد. قرآن هم میفرماید : «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»23 و در جایی دیگر میفرماید : «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ»
انكار خدا، قرآن و نبوّت، میوه تلخ هوسرانی
بدون محاسبه نفس، انسان آن قدر سقوط میکند که نبوت پیامبر و نورانیت قرآن و حتی وجود خدا را انكار میكند و با تصور غلط خود میگوید: «پیغمبر(صلی الله علیه و آله) همچون مرتاضها برای چلهنشینی به كوه حرا میرفت و پس از یافتن خلسهای عرفانی و روحی، در حالت خلسه و توهم، میپنداشت كه كسی به او گفته است : «اقرء» بخوان!
به همین خاطر است که می گوید : قرآن مجموعهای از ذهنیتهایی است كه پیامبر در آن دوران داشته است! چون در زندگی عشیرهای، چند همسری اشكالی نداشته او نیز گفته «مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»، این ربطی به خدا ندارد! از سویی چون مردم عرب خشونتطلب بودند و پیامبر میخواست جلوی كارهای زشت و ناپسند آنها را بگیرد، دستور داد تا بعضی مجرمین را صد بار با تازیانه و چوب بزنند. این برای زندگی خشونت بار آن زمان است! اكنون حقوق بشر میگوید هرگز به كسی كه تخلفی نموده بیاحترامی نكنید. انسان بدكردار را به زندان ببرید تا آسایش داشته و كار زشت نكند. چوب زدن برای چهار پایان است! حقوق بشر اجازه نمیدهد تا به كرامت انسان بیاحترامی شود! اینكه قرآن میگوید «فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ» برای زمانه ما نیست! این سخنان را كه خدا نگفته است. بلكه همان خلسهای است كه برای پیامبر(ص) پیدا شده است. ذهنیتهای جامعه زمان پیامبر(ص) بود كه به او القاء میكرد اینگونه سخن بگوید. چه ربطی به خدا دارد!؟»
اگر از این انسان مدعی بپرسید كه آیا اصلاً خدا را قبول داری و به چه دلیل معتقد به خدا هستی؟ میگوید: «هیچ دلیلی بر وجود خدا نداریم و تمام براهین و ادله اثبات خدا، مخدوش است. به فرض اینكه خدایی وجود داشته و سخنی هم گفته باشد، هیچ دلیلی بر اینكه خدا راست گفته باشد، نداریم. چون راست گفتن، اعتباری است و اعتبارات برهانی نیستند! برای اینكه خدا دروغ نگوید هیچ برهانی وجود ندارد. ممكن است همه سخنان خدا دروغ باشد!»
این مطالب در كلاس های دانشكده الهیات گفته میشود! آن هم از زبان یک مدعی اسلامشناسی! كه مدعی علم و اندیشه است.
فاجعهآمیزتر آنكه افرادی میآمدند و در تمجید از این ایدئولوگ اسلام شناس! میگفتند « ما به وجود چنین افرادی افتخار میكنیم!»
اگر ما بخواهیم از قرآن استفاده كنیم از همین احترامها باید آغاز كنیم، باید جلد قرآن را ببوسیم و روی چشم بنهیم
سقوط در انتهای گمراهی
انسان وقتی تنزل میكند، به زیر صفر رسیده و از چهارپایان هم پستتر و بیشعورتر میشود. چهارپا بر افراد گمراه و هتّاك به قرآن شرف دارد.
قرآن میفرماید : «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» و در جایی دیگر میفرماید : «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ»
اگر كسی، مدتی درس خواند یا از اسلام سخن گفت و یا عبادتی انجام داد و حتی به درجه اولیاء رسید، این دلیل نمیشود تا آخر عمر از اولیاء الله باقی بماند.
احترام به قرآن تنها راه نجات انسان
اگر ما بخواهیم از قرآن استفاده كنیم از همین احترامها باید آغاز كنیم، باید جلد قرآن را ببوسیم و روی چشم بنهیم.
وقتی صدای قرآن میآید سكوت كنیم و بشنویم و احترام كنیم. اینها زمینهای میشود تا انسان ایمان پیدا بكند، و آن را تقویت نماید. رشد ایمان به عمل است نه با حرف و جدل.
گاه دیده می شود در مکانی که قرآن تلاوت می شود ،افراد با یکدیگر صحبت کرده و یا اینکه به قرآن بی توجه می باشند، می توان بیان کرد که علت آن است اکثر افراد که در آن مجالس هستند معنی قرآن را متوجه نمی شوند. بعضی هر چند معنی آن را نمی دانند ولی به احترام قرآن سکوت می کنند، اما برخی اصلاً توجهی به قرآن نمی کنند ، چرا که به ارزش آن آگاه نیستند.
پاسخ به شبهات برای اتمام حجت
البته باید پاسخ شبهات را برای اتمام حجت بیان كرد ، ولی باید دانست چنین افرادی با این پاسخها از گمراهی بیرون نمیآیند : «خَتَمَ اللّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ، فَمَنْ یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللّهُ»، «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ» خدا او را گمراه كرده است.
البته در مورد كسی كه گرفتار شبهه شده و به دنبال هدایت است، باید شبهه را پاسخ گفت. با این اوصاف اگر احترام به قرآن از همین مراحل ابتدایی شروع شد، به معنای كلام آن بیشتر توجه كرده و سعی میكنیم معنی آن را فهمیده و به آن عمل كنیم.
وقتی به قرآن عمل كردیم از نورانیت آن استفاده میكنیم و هر لحظه بر توفیقات ما افزون میشود تا گام به گام به سمت خدا نزدیكتر شویم. اما وقتی درست بر ضد قرآن عمل كنیم : «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤا السُّوای أَنْ كَذَّبُوا بِآیاتِ اللّهِ» سرانجامِ گناه، ضعف ایمان خواهد بود و سرانجامِ ضعف ایمان، كفر.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
سایت آیت الله مصباح یزدی
سایت حوزه
پژوهشکده باقر العلوم