بهانه را از بیماردلان بگیریم
از آفات بىحجابى: 1ـ رونق گرفتن چشم چرانى و هوسبازى .2 ـ توسعهى فساد و فحشا .3ـ سوء قصد و تجاوز به عنف .4 ـ باردارىهاى نامشروع و سقط جنین .5 ـ پیدایش امراض روانى و مقاربتى .6ـ خودكشى و فرار از خانه در اثر آبروریزى .7ـ بى مهرى مردان چشم چران نسبت به همسران خود .8 ـ بالا رفتن آمار طلاق وتضعیف روابط خانوادگى .9ـ رقابت در تجمّلات .10ـ ایجاد دلهره براى خانوادههاى پاكدامن .
* بد حجابىهاى گذشته قابل عفو است !!
« یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً ؛ اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو : روسرىهاى بلند بر خود بیفكنند ، این (عمل) مناسبتر است ، تا (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند ، و خداوند آمرزنده مهربان است.» (احزاب ، 59)
نكتهها :
«جلابیب» جمع «جلباب» ، به معناى مقنعهاى است كه سر و گردن را بپوشاند ، (تفسیر مجمع البیان) و یا پارچه بلندى كه تمام بدن و سر و گردن را مىپوشاند . (تفسیر المیزان)
در آیات گذشته سخن از اذیّت و آزار مؤمنان به دست منافقان بود . این آیه مىفرماید: « براى آنكه زنان مؤمن مورد آزار افراد هرزه قرار نگیرند ، به گونهاى خود را بپوشانند كه زمینهاى براى بىحرمتى آنان فراهم نشود .»
بر اساس این آیه، نوعى روسرى مورد استفادهى زنان آن زمان بوده ، لكن زنان در پوشاندن خود از نامحرم دقّت نمىكردهاند . لذا سفارش این آیه ، نزدیك كردن جِلباب به خود است ، نه اصل جلباب كه امرى مرسوم بوده است .
این آیه كه فرمان حجاب مىدهد ، با تهدید مطرح نشده ، بلكه فلسفهى حجاب را چنین تبین مىكند : زنان و دختران ، اگر بخواهند از متلكها ، تهمتها ، تهاجمها و تهدیدهاى افراد آلوده و هرزه در امان باشند باید خود را بپوشانند .
آفات بىحجابى :
1ـ رونق گرفتن چشم چرانى و هوسبازى.
2 ـ توسعهى فساد و فحشا.
3ـ سوء قصد و تجاوز به عنف.
4 ـ باردارىهاى نامشروع و سقط جنین.
5 ـ پیدایش امراض روانى و مقاربتى.
6ـ خودكشى و فرار از خانه در اثر آبروریزى.
7ـ بى مهرى مردان چشم چران نسبت به همسران خود.
8 ـ بالا رفتن آمار طلاق و تضعیف روابط خانوادگى.
9ـ رقابت در تجمّلات.
10ـ ایجاد دلهره براى خانوادههاى پاكدامن.
وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ- یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ ؛ تو نمىدانى شاید قیامت نزدیك باشد ، اما كسانى كه به آن ایمان ندارند براى آن عجله مىكنند ، ولى مؤمنان از آن بیمناكند و مىدانند حق است
پیامهای آیه :
1ـ در امر به معروف ، اوّل از خودىها شروع كنیم سپس دیگران . «قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ»
2ـ در احكام الهى ، تفاوتى میان همسران و دختران پیامبر با دیگر زنان نیست . «لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ»
3ـ پوشیدن لباسى كه معرّف شخصیّت زن براى تأمین عفّت و آبرو باشد ، لازم است . «یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»
4ـ بهانه به دست بیماردلان و مزاحمان عفّت عمومى ندهید . (در آیات قبل هشدار به اذیّت كنندگان بود ، در این آیه تكلیف اذیّت شوندگان را مطرح مىكند .) «یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»
5ـ رفت و آمد زنان در خارج از منزل ، با حفظ عفّت عمومى مانعى ندارد . «یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»
6ـ در امر به معروف و نهى از منكر، دلیل امر و نهى خود را بیان كنید . «فَلا یُؤْذَیْنَ»
7ـ نوع لباس مردم در جامعه ، مىتواند معرّف شخصیّت ، مكتب و هدف آنها باشد . «یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»
8ـ سرچشمهى بسیارى از مزاحمتهاى هوسبازان نسبت به زنان و دختران ، نوع لباس خود آنهاست . «یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»
9ـ زنان با حجاب باید با حضور خود در صحنه ، جوّ عمومىِ عفاف و پاكدامنى را حفظ كنند و فرصت مانور را از هوسبازان بگیرند . «یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»
10ـ بد حجابىهاى گذشته قابل عفو است . «غَفُوراً رَحِیماً»
11ـ مغفرت خداوند همراه با رحمت اوست . «كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»
* قیامت كى بر پا مىشود؟!
« یَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِیباً ؛ مردم پیوسته از زمان وقوع قیامت از تو مىپرسند ، بگو: علم آن تنها نزد خداست و تو چه مىدانى؟ شاید قیامت نزدیك باشد .»(احزاب ، 63)
انگیزههاى سؤال متعدّد است :
گاهى سؤال، براى آزمایش كردن است . مانند سؤالات امتحانى.
گاه از روى استهزا است . مانند پرسش قدرتمند متكبّر از ضعیف.
گاه از روى تعجّب است . مانند پرسش انسان ترسو از انسان شجاع.
گاه براى به بن بست كشاندن است. مانند پرسش بازپرس از مجرم.
گاه براى به انحراف كشیدن است . مانند پرسش استاد منحرف از شاگرد.
گاه براى ایجاد شك در دیگران است . مانند پرسش منحرفان.
گاه براى رفع نگرانى است . پرسش مادر از فرزند.
گاه براى دانستن است . مانند پرسش جاهل از عالم.
و گاهى سؤال، براى توبیخ است . مانند پرسش معلم از دلیل تنبلى شاگرد.
در این آیه نیز، سؤال از زمان قیامت مىتواند انگیزههاى متفاوتى داشته باشد.
این احتمال وجود دارد كه بعضى از مؤمنان از روى حس كنجكاوى و یا براى دریافت اطلاعات بیشتر چنین سؤالى را از پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) مطرح كرده باشند ، اما با توجه به آیاتى كه بعد از این آیه مىآید معلوم مىشود كه این احتمال كه منافقان و اشرار ، گاه به عنوان استهزاء و یا به منظور ایجاد شك و تردید در قلوب سادهدلان این سؤال را مطرح مىكردند ، نزدیكتر است .
شاهد این سخن آیه دیگرى است كه در همین زمینه در سوره شورى آمده است : « وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ- یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ ؛ تو نمىدانى شاید قیامت نزدیك باشد ، اما كسانى كه به آن ایمان ندارند براى آن عجله مىكنند ، ولى مؤمنان از آن بیمناكند و مىدانند حق است .» (شورى ، آیه 17 و 18).
و نیز در این آیه (63 ، احزاب) كلمهى «قریب» براى مذكّر و مؤنّث به كار مىرود : «لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِیباً» و نفرمود : «قریبة» ، نظیر جملهى : «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ» (اعراف، 56) پایان آیه نوعى دلجویى از پیامبر است كه از بهانههاى كفّار خسته مباش كه به زودى به حسابشان رسیدگى مىشود : «تَكُونُ قَرِیباً»
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً ؛ اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو : روسرىهاى بلند بر خود بیفكنند ، این (عمل) مناسبتر است ، تا (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند ، و خداوند آمرزنده مهربان است
پیامهای آیه :
1ـ با این كه خداوند انبیا را از غیب آگاه مىكند : «فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» (جن، 26 27) ، لكن آگاهى انبیا نیز محدود است . «عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
2ـ نه لازم است همه چیز را بدانیم و نه لازم است به هر سؤالى پاسخ دهیم . «عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
3ـ ندانستن زمان وقوع قیامت ، به ایمان و یقین به اصل آن ، ضررى نمىزند . «عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
4ـ برخى علوم مخصوص خداست . «عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ»
5ـ هر ندانستنى عیب نیست : «وَ ما یُدْرِیكَ» (بلكه اگر زمان وقوع قیامت را بدانیم تعادل خود را از دست مىدهیم.)
6ـ در تربیت باید افراد را میان بیم و امید نگاه داشت . «لَعَلَّ»
7ـ براى وقوع قیامت هر لحظه باید آماده باشیم . «لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِیباً»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ، ج9
2- تفسیر نمونه ، ج17
3- تفسیر مجمع البیان
4- تفسیر المیزان